حضور و سخنرانی رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد امسال دارای ویژگی بارزی است که این ویژگی مولفههای متعددی دارد. این مولفهها از این قرار است: نخستین سالی است که ترامپ از برجام خارج شده، خاورمیانه در حال طی کردن دوران پساداعش قرار دارد که خود منطقه خاورمیانه یکی از مسائل و مشکلات میان ایران و آمریکاست. ایران شکایتی را علیه آمریکا مبنی بر نقض عهدنامه مودت میان ایران و آمریکا در دیوان دادگستری لاهه ثبت کرده و در حال بررسی است. از طرف دیگر سلسله مشکلاتی که در داخل کشور بهوجود آمد، ناشی از شروع جنگ اقتصادی است که آمریکا و همپیمانانش برای ازدیاد تنشهای سیاسی، اجتماعی و بحرانسازی شروع کردند.
حال اگر این ۴ مؤلفه را با لحاظ همه ابعاد آن در نظر بگیریم، به نظر میرسد امسال رئیسجمهور باید حضوری متفاوت در شکل و محتوا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد داشته باشد. محتوا از جهت نطقی که در صحن مجمع عمومی خواهد داشت و نیز در ملاقاتهای دوجانبه با دیگر سران کشورها. گرچه احتمالا ترامپ نیز دنبال این است که با طرح علاقهمندی به دیدار با آقای روحانی، ایران را منفعل کند و خود از تبعات این ژست صلحگرایانه دفاع کند.
البته رئیسجمهور نیز به لحاظ محتوایی باید نکتهای را لحاظ کند. روحانی باید به صراحت درصدد تبیین منافع ایران در خاورمیانه باشد. ایران سرمایهگذاری عظیمی در خاورمیانه کرده و سایه جنگ، خشونت، تروریسم و داعش را نه تنها از سر منطقه بلکه غرب و اروپا نیز برطرف کرده و این مساله چنین حقی را به ایران میدهد که از این سرمایهگذاری منافع مشروع خود را کسب کند.
این شرایط باید امسال به طور شفاف و صریح مطرح شود تا ایران در قبال آن بتواند حمایتی را که به خاطر برجام به دست آورده بود افزایش دهد. جدای از بحث حضور در مجمع عمومی چندی است که مطرح میشود ایران در نشست شورای امنیت به ریاست ترامپ شرکت خواهد کرد که در این راستا باید اذعان داشت نشست شورای امنیت آنطور که اعلام شده بنا به دلایلی منتفی است. بهدلیل محاسبهای که آمریکاییها کردند و احتمال اینکه اگر بحث ایران در شورای امنیت مطرح شود و نماینده ایران چه رئیسجمهور یا شخص دیگری شرکت کند، نقطه نظرات خود را مطرح خواهد کرد و احتمال اینکه اروپاییها از موضع ایران حمایت کنند زیاد بوده و به واسطه آن ترامپ تنها خواهد ماند. برای همین آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که مساله را بازتر کنند، نه اینکه صرفا بحث درباره ایران باشد.
گرچه بهنظر میرسد نیکی هیلی به نحوی تلاش میکند که همچنان موضوع ایران را مطرح کند. از این جهت باید مقوله شورای امنیت را با سناریوهای احتمالی مد نظر داشته باشیم و خود را آماده کنیم که از حقوق حقه خود در جهت کسب حداکثری منافع ملی استفاده کنیم.
از طرف دیگر باید اذعان کرد که ترامپ فقط با برجام مشکل ندارد، بلکه با موافقتنامهها و عهدنامههای چندجانبه بینالمللی مشکل دارد و این مورد پسند افکار عمومی نیست. زیرا افکار عمومی بعد از جنگ جهانی دوم به این سمتوسو رفت که دنبال ترویج چندجانبهگرایی برود، اما ترامپ به دنبال یکجانبهگرایی است. خروج از نفتا، معاهده آب و هوایی پاریس، شورای حقوق بشر و برجام نشان میدهد که مشکل وی فقط با ایران نیست و ایران باید روی این مساله تمرکز داشته باشد.
ایران هر اندازه بتواند جوی مثبت به نفع خود و علیه آمریکا و این اقدامات ترامپ ایجاد کند، خواهد توانست از نتیجه آن در اتباط با سایر کشورها استفاده کند تا کشورهایی که در برجام هستند با رویکردی قویتر حمایتهای خود را از ایران ادامه دهند و نگذارند آمریکا هر طور که خواست رفتار کند.
منبع: روزنامه آرمان مورخ ۹۷.۶.۳۱
نظر شما