منیژه حکمت:
جشنواره برلین با آن وسعت جزو فستیوالهای اول دنیاست است و همیشه جشنوارههای دیگر را تحتالشعاع قرار میدهد. این چیدمان بهنفع سینمای ایران است که قبل از شروع جشنواره برلین، بخش بینالملل جشنواره فجر تمام میشود و مهمانان خارجی، هم به جشنواره ما میرسند و هم به برلین. فکر میکنم تماشاگران ایران هم طی این دو سال به این وضعیت عادت کردهاند، هرچند که درخشش جشنواره فجر بهدلیل مسابقه سینمای ایران است.
علیرضا سجادپور:
از سال گذشته جزو منتقدان جدی این موضوع بودم و در تمامی نشستهای خصوصی و عمومی اعلام کردم که دوپارهکردن اصلاً بهنفع جشنواره نیست. سینمای ایران با دست خود فرصت استفاده از 11 روز در صدر اخبار بودن را از خود میگیرد و آن را به پنج تا شش روز محدود میکند. جای تعجب است که دوستان نتایج نظرسنجی دراینباره را مثبت اعلام میکنند. در حالیکه نظرات هنرمندان، منتقدان و دستاندرکاران اختلاف بسیار زیادی با این نظر دارد و تقریباً همگی مخالف این جداسازی هستند. اینجاست که این سؤال پیش میآید که چرا این اشتباه فاحش تکرار میشود. بخش بینالملل جشنواره فجر هم باید محلی برای درخشش سینمای ایران باشد و جشنواره بهخودیخود فرصتی برای حضور بیشتر سینمای ایران است. در بقیه اوقات سال این فرصت بهطور جدی برای سینما وجود ندارد و سایر وقایع و برگزاری جشنوارههای ریز و درشت مانع از انعکاس درست اخبار سینما میشود. جشنواره فجر گل سرسبد سینمای ایران است و ما نباید این فرصت را برای بازتاب درست این جشنواره نصف کنیم. طی دو سال گذشته چند روز اول کمرونق و خلوت برگزار میشود و فشار روی روزهای آخر است. در چند روز اول هم فیلمهای ایرانی هستند که مورد توجه قرار میگیرند. عنوان بینالملل نه افتخاری برای جشنواره است و نه هویت ویژهای به آن میبخشد.
سعید ابراهیمیفر:
جذابترین بخش جشنواره برای علاقهمندان به سینما بخش مسابقه سینمای ایران است و بخش بینالملل طرفداران زیادی ندارد. درست است که جشنواره فجر یک جشنواره بینالمللی است اما همیشه بخش مسابقه سینمای ایران بیشتر مورد توجه بوده و طرفداران بسیاری داشته است.
پوران درخشنده:
طبیعی است که باید هر دو حوزه را جدا از هم مورد ارزیابی قرار داد و فیلمهای بخش بینالملل را هم دید، چون با همزمان بودن این دو بخش هماهنگی برای دیدن فیلمها سختتر میشود. البته جداسازی این دو بخش نیازمند اطلاعرسانی درست است که فکر میکنم تابهحال این اتفاق نیفتاده است. جشنواره زمانی معنا پیدا میکند که تماشاگر داشته باشد و علت کمرونقبودن بخش بینالمللی عدم اطلاعرسانی درست است. اگر اینکار با برنامهریزی و کارشناسی صورت گیرد میتواند موجب گرمشدن بخش بینالملل جشنواره شود.
ابوالحسن داوودی:
فکر میکنم ایندو بخش را بیدلیل مقارنشدن زمان برگزاری جشنواره فجر با جشنواره برلین جدا کردهاند تا بهاینترتیب تعریف بینالمللی بودن جشنواره از دست نرود امابه نظر من اینکار کمی به جشنواره فجر لطمه میزند چون یک نیمه سرد و خنثی را پشتسر میگذارد و این موضوع به نفع جشنواره نیست، اصولاً ماهیت جشنواره فجر یک نوع گردهمایی علاقهمندان و دستاندرکاران سینماست. این آدمها هرسال در این زمان دور هم جمع میشوند و نقدها و نظرات مثبت و منفی خود را مطرح میکنند. زمانی که این فرصت از ده به پنج روز کاهش پیدا میکند به ضرر همه خواهد بود. چون امسال در جشنواره فیلم دارم، کاملاً احساس میکنم که جنس این دو بخش کاملاً با هم متفاوت است.
رضا درستکار:
جشنواره فجر مشکلات مخصوص خود را دارد و این مشکلات با جدا و ویژهکردن یک بخش حل نخواهد شد. اهمیت بخش بینالمللی به کیفیت آثار و حضور داوران معتبر برمیگردد. چند روز پیش که مراسمی در بازار فیلم برگزار کرده بودند، هیچکدام از داوران ایرانی بخش بینالملل در این مراسم حضور نداشتند. داوران خارجی گمنام در جشنواره حضور پیدا میکنند که بهاندازه یک کارگردان دستسوم ایران هم اهمیت ندارند. به همین دلیل توجه به افرادی که به عنوان داور در جشنواره حضور پیدا میکنند و کیفیت فیلمها بیش از جداکردن این بخش اهمیت دارد. باید به دوستان مسئول بگویم عضو هر جناح و گروهی هستید باشید، اما یادتان باشد، شأن هنر بالاتر از سیاست است و باید در بخش بینالملل از افراد متخصص استفاده کرد. این یکی از مشکلات اساسی جشنواره ماست.
علی معلم:
نمیدانم این اقدام چه تأثیری روی جشنواره گذاشته است. اصلاً چرا جشنواره فجر بینالمللی است؟ چرا این دو بخش از هم جدا شدهاند؟ و... یک سری چرا همیشه درباره این جشنواره وجود دارد و چون دلیل آن را متوجه نمیشوم، سعی میکنم به خود بقبولانم که جشنواره فجر همین است که هست. نکتهای آقای شاهحسینی گفتهاند که «با همه این خصوصیات جشنواره فجر شکل میگیرد». اگر جشنواره چیز دیگری شود و سازمانیافتگی معقولی داشته باشد، دیگر جشنواره فجر نیست.
این خصیصه جشنواره فجر است که تصمیماتش متغیر است و تجربیات سالانه در آن شکل میگیرد. من که با جشنوارههای خارجی برخورد نزدیک داشتهام بهخاطر نمیآورم بخش یا جایزهای را در جشنواره کم یا زیاد کنند. چون نظیر این اتفاقات را در هیچ جشنوارهای ندیدم، دلیل آن را نمیفهمم، فقط میتوانم بگویم جشنواره فجر با تمام خصوصیاتش با هیچ جشنوارهای قابل مقایسه نیست. احتمالاً به ضرورتهای زمانی، جشنواره نیازمند تغییرات میشود و هیچنوع ابزار سنجشی هم برای نشاندادن تأثیرات مثبت یا منفی این تغییرات وجود ندارد فقط تلاش میکنم با واقعیت محتوم آن روبهرو شوم.
امیر پوریا:
این جداسازی هیچ ربطی به اصرار مسئولان برای تماشای فیلمهای بخش بینالملل جشنواره ندارد، چون در روزهای اول هم ازدحام تماشاگران تنها برای دیدن فیلمهای ایران است. مسئولان جشنواره فجر تنها به این دلیل این تصمیم را گرفتند که فیلمهای ایرانی به نیمه دوم جشنواره برسند. فیلمهایی هم برای بخش بینالملل انتخاب میشوند که آماده باشند و انتخاب این آثار از میان فیلمهایی صورت میگیرد که مسئولان میدانند برای نمایش در نیمه اول جشنواره آماده هستند. جزئیات آمادهسازی فیلمهای ایرانی برای رسیدن به نیمه دوم جشنواره را همه میدانیم و حالا بعد از دو سال فهمیدهایم که این اقدام تنها برای رسیدن و آمادهشدن فیلمهای بخش مسابقه سینمای ایران است.
فرزاد مؤتمن
به نظر میآید تبوتاب روزهای اول جشنواره کمی از بین رفته است. منفعت این کار را تا به امروز نفهمیدهام. امسال که به بازار فیلم رفتم عملاً به نظرم آمد که استقبال هم نسبت به سالهای گذشته کمتر شده است. زمانی جشنواره فجر از زیر سایه جشنواره برلین خارج میشود که مهمانان خارجی بیشتر شوند اما ظاهراً جداکردن بخش مسابقه سینمای ایران از بینالملل تأثیر منفی دراینباره گذاشته است.
علیرضا رضاداد:
تفکیک بخش بینالملل از بخش سینمای ایران یک کار ضروری بود که در زمان مسئولیت من روی این موضوع فکر کردیم و برای اجرایش پیشبینیهایی داشتیم. البته دلایل ما ربطی به زیر سایه جشنواره برلین بودن نداشته. به نظر من بخش بینالملل دارای ویژگیهایی است که باعث میشود تحتالشعاع بخش سینمای ایران قرار بگیرد، درحالیکه رویکرد بخش بینالملل میتواند بهگونهای باشد که جشنواره فجر را در سطح جهان یا خاورمیانه مطرح کند و در بخش سینمای آسیا و سینمای معناگرا حرفهایی برای گفتن داشته باشد. اما با تفکیکی که در حال حاضر انجام شده روزهای اکران بخش سینمای ایران کاهش یافته. این تفکیک نباید رونق جشنواره را کم کند. ایدهای که در زمان مدیریت بنده مطرح بود این بود که بخش بینالملل در زمانی دیگر پیش یا پس از جشنواره برگزار شود تا هردو بخش رونق بیشتر داشته و سینمای ایران در ایام برپایی جشنهای انقلاب جلوه بهتری داشته باشد. تفکیک به این معنا کار صحیحی است که باید انجام بگیرد.
احمد امینی:
من فیلمها را در سینمای مطبوعات میبینم و درباره استقبال مردم از فیلمهای خارجی اطلاع چندانی ندارم، اما شنیدههایم حاکی از آن است که مورد استقبال مردم قرار نگرفته. به نظر من جشنواره ما ربطی به جشنواره برلین ندارد. آنها کار خودشان را میکنند و ما هم کار خودمان را میکنیم، بنابراین این طرح در رونقگرفتن بخش بینالملل تأثیری ندارد و فقط باعث میشود در پنج روز دوم تراکم وحشتناکی برای فیلمهای ایرانی ایجاد شود و مردم اذیت شوند. نمیدانم چه اصراری وجود دارد طرحی که (هرچند با حسن نیت و آیندهنگری اجرا شده) ناموفق است دوباره اجرا شود. بهتر است اجرایش متوقف شود.
سعید عقیقی:
انجام این کار نکته خاصی ندارد، تنها خاصیتش این است که پنج روز اول جشنواره را خلوتتر و پنج روز دوم را شلوغتر میکند. اگر یک سر بروید سینما آزادی و صف طولانی فیلمهای ایرانی و صف خلوت فیلمهای خارجی را ببینید، همهچیز روشن میشود. در جشنواره ما اصل فیلمهای ایرانی است و بخش فیلمهای خارجی بیکیفیت و بیرونق است.
فریدون جیرانی:
جدا کردن بخش سینمای ایران از بخش بینالملل خوب است بهشرط اینکه بخش بینالملل زودتر برگزار شود و از جشنواره برلین فاصله بگیرد و به عنوان یک جشنواره بینالمللی مستقل و فعال طی چند روز برپا شود. بهاینترتیب فیلمهای خارجی بیشتری بدون اینکه خریداری شوند در جشنواره شرکت میکنند. بخش سینمای ایران هم بهتر است بهشکل یک جشن داخلی برگزار شود. در حال حاضر هیچکدام از این دو بخش رونق ندارند و هردو بر روی هم تأثیر منفی میگذارند.
امید بنکدار:
من از این امور چیزی نمیدانم و سردرنمیآورم. من الان در لابراتور مشغول انجام کارهای فیلمم هستم درحالیکه اصلاً نمیدانم فیلمم بالاخره اکران میشود یا نه. با این وضعیت برایم هیچ اهمیتی ندارد که بخش بینالملل جدا باشد یا بههمچسبیده!
خسرو دهقان:
ما اینکار را آزمایش کردهایم، فکر نمیکنم برایمان دستاورد مهمی داشته. نه، اینطور نیست؟ این جشنواره هرچقدر ملیتر، بومیتر و اسلامیتر برگزار شود بهتر است و من فکر نمیکنم ما خیلی علاقه داشته باشیم به اینکه مورد توجه آنها قرار بگیریم و آنها روی کار ما صحه بگذارند. ما وارد بازیای شدهایم که برایمان بُرد ندارد؛ واردشدن به بازیای که از ابتدا نتیجهاش باخت است. کار عاقلانهای نیست. اینکه یک فیلم ایرانی در جشنواره خارجی شرکت کند و مورد توجه قرار بگیرد، مُد است، اما فکر نمیکنم برعکس این ماجرا مُد باشد؛ یک فیلم خارجی در جشنواره ما تبدیل به یک اتفاق شود. این کار برای ما نتیجهای نداشته، داشته!
حمیدرضا صدر:
توجیهی که این دوست ما برای تفکیک دو بخش کردهاند یعنی بیرونآمدن از زیر سایه جشنواره برلین، درواقع به این معناست که جشنواره برلین، بزرگ و جشنواره ما کوچک و کماهمیت است. ما باید عزت این جشنواره را خودمان حفظ کنیم. من تابهحال این نوع تفکیک را در جای دیگری ندیدهام. اصلاً جشنواره محلی است برای نمایش فیلمهایی از کشورها، اقوام و فرهنگهای مختلف، الگویی که در جشنواره ما در حال اجراست یک الگوی فیلمخانهایست، درحالیکه الگوی جشنوارههای جهانی یک الگوی ترکیبی است؛ ترکیبی از فیلمهای فیلمسازان بومی و فیلمسازان از کشورهای مختلف دنیا.
محمدرضا شرفالدین:
با یکی - دو دوره نمیشود قضاوت کرد. البته فکر میکنم جشنواره برلین جشنواره ما را متأثر کرده بود؛ دیدیم که سر فیلم «آواز گنجشکها» چه ماجرایی پیش آمد و فیلم برای شرکت در جشنواره برلین مجبور شد که از جشنواره خودمان خارج شود. البته تا وقتی که مجموعه جشنواره ما قدرتمند نشود، روی این حرفها خیلی نمیشود حساب کرد و اینکارها بازی با مهرههاست. تا وقتی جشنواره قدرت بینالمللی نداشته باشد، فیلمها را انتخاب نمیکند بلکه التماس میکند؛ شمار را به خدا فیلمتان را برسانید. تا زمانی که جشنواره مقتدر نشود مشکل نمایش فیلمها سر جایش باقی میماند. درضمن جشنواره ما نگاه خاصی دارد و نمیتواند مثل جشنوارههای دیگر آزاد و بدون مرز عمل کند. ما جشنواره اخلاقی و نجیبی از جنس سینمای خودمان داریم و نمیتوانیم هر نوع فیلمی را در جشنواره شرکت دهیم. کشورهایی هم که ما با آنها از جهت فرهنگی تناسب داریم سینمای مطرحی ندارند یا اصلاً سینما ندارند و مدیران ما باید به دنبال فیلمهای اخلاقی یا حداقل خنثی باشند که همسو با کلیشههای تجاری سینمای امروز نباشد. از این نظر ما غریب هستیم. بنابراین نمیتوانیم انتظار داشته باشیم بخش بینالملل جشنواره غوغا به پا کند و تبدیل به اتفاق مهمی شود. جشنواره ما هیچوقت به این شکل نخواهد بود.
اصغر هاشمی:
تنها میتوانیم بگوییم سال به سال دریغ از پارسال. در دورهای جمال امید مدیریت جشنواره را در اختیار داشت، صحبتهای فراوانی مبنی بر این میشد که چرا جشنواره ما تا این حد از جشنوارههایی مانند کن فاصله دارد، اما امروز باید فکر کنیم جشنواره فیلم فجر کی خواهد توانست به جشنواره بورکینافاسو برسد!
جشنواره فجر از سیاست فردمحور تبعیت نمیکند بلکه یک جریان است که تعیینکننده است. پس باید به آن به شکل کلانتری نگاه کرد. ازاینرو نمیتوان ضعف برپایی جشنواره را در ناتوانی یک فرد یا افرادی خاص جستوجو کرد. این افراد شامل دبیر جشنواره، هیئت انتخاب و تهیهکننده و کارگردانهای فیلمهایی هستند که آثارشان را بسیار دیر به جشنواره میفرستند. این ضعف کلان در سیاستگذاری فرهنگی کشور است.
علیرضا رئیسیان:
سال گذشته به اعتقاد اهالی سینما، یکی از ضعیفترین دورههای برگزاری جشنواره فجر در طول تاریخ برپایی آن بود. علت آن هم بسیار روشن است. یکی از دلایل آن به دوپارهشدن جشنواره بازمیگشت که بهشدت به سینمای داخلی ضربه زد و ریزش مخاطب را نیز در پی داشت و جشنواره را از رونق انداخت. درواقع رونق جشنهای دهه فجر را که برجستهترین آنها جشنواره فیلم فجر بود، از آن گرفت و رابطه مخاطبان با سینما را کمرنگ کرد. اگر دو عنصر در برپایی جشنواره وجود داشته باشد میتوان گفت که این جشنواره میتواند خوب و تأثیرگذار باشد یکی از آن عناصر«رقابت» و دیگری «حضور فیلمهای تأثیرگذار» است. از میان این دو، اگر یکی هم نباشد، آن جشنواره موفق نخواهد بود. این درحالی است که جشنواره فجر به دلیل نگاه ممیزانه عنصر رقابت را از دست داده، بنابراین نمیتواند رویدادی تأثیرگذار باشد.
مهرداد فرید:
«نوع حمایتها و سیاستگذاری و دوتکهشدن جشنواره بهگونهای است که به نظر میرسد جشنواره امسال رونق چندانی نخواهد داشت و از سال گذشته کمرونقتر برگزار خواهد شد:«شاهد این گفته و ادعای من نامههای سرگشاده کارگردانها و تهیهکنندگان است که همگی به شرایط فعلی سیاستگذاریهای سینمایی معترض بودهاند. همگی این افراد در خوشبینانهترین حالت متفقالقول بودند که بهزودی سینمای ما نابود خواهد شد. هرچند که برخی از سینماگران ما مانند بهروز افخمی بر این عقیده هستند که امروز هم سینمای ما نابود شده و چیزی به اسم سینما دیگر وجود ندارد.
نظر شما