به گزارش خبرآنلاین، اعضای تشکیل دهده این کمیته و شخص رئیس جمهور در اظهارنظرهایشان درباره این کمیته اینگونه شائبهها را رد کرده وتاکید کردند که هدف از تشکیل آن، ایجاد وحدت میان اصولگرایان است. اما رفته رفته، به نظر میرسد که کمیته مذکورتغییر قالب داده و تا آستانه انتخابات مجلس نهم می رود تا رویکردی انتخاباتی به خود بگیرد. دگردیسی این کمیته دولتی، اگرچه به کام اصولگرایان حامی دولت است اما هم بیم حضور و نفوذ دولتمردان در انتخابات آتی را افزایش میدهد و هم نوید بخش حضور همه اصولگرایان در گستره آن نیست.
ماجرای تشکیل این کمیته به آبان ماه سال گذشته برمیگردد. آنگاه که خروجی دیداری میان دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری و برخی چهره های اصولگرا مانند حبیبی دبیر کل حزب موتلفه با رئیسجمهور، منتهی به طرح ایده «بازتعریف اصولگرایی» از سوی احمدینژاد شد. همین نظر کافی بود تا حبیب الله عسگراولادی پیشنهاد برگزاری نشستی میان چهرههای اصولگرا با محمود احمدی نژاد را پیگیری کند. به این ترتیب 30 نفر از اصولگرایان شامگاه 7 آبان ماه سال گذشته به دعوت رئیسجمهور به ساختمان شهید بهشتی نهاد ریاست جمهوری رفتند. نشستی که از همان ابتدا با گزینش مدعوین برگزار شد. اگرچه چهرههایی چون غلامعلی حداد عادل، علی اکبر ولایتی، محمدرضا باهنر، حسین فدایی، عزت الله ضرغامی و ....حضور داشتند اما جای چهرههایی چون محسن رضایی، محمدباقر قالیباف، احمد توکلی و علی مطهری خالی بود.
همین غیبت برخی چهرههای اصولگرا بود که نفش «وحدت گرایانه» بودن ورود رئیسجمهور به عرصه انتخابات مجلس نهم را مورد تردید قرار میداد. اگرچه خروجی نشست مذکور تشکیل کمیتهای سه نفره از سوی رئیس جمهور مرکب از عسگراولادی، ولایتی و حداد عادل بود تا با تعامل با اصولگرایان، زمینه وحدت را بچینند، اما تردید در گزینش میان اصولگرایان و تشکیل همزمان جلسات با فعالیتهای جامعتین برای ایجاد اجماع میان اصولگرایان، سبب شد تا از ابتدا با انتقاداتی مواجه باشد. انتقاداتی که از یکسو نفس ورود دولت به عرصه انتخابات مجلس را نادرست میخواند و از سوی دیگر آن را اقدامی موازی با جامعتین میدانست که به جای ایجاد وحدت به انشعاب خواهد انجامید.
هرچه جامعتین در برگزاری نشستهایی با حضور چهرههایی از تمامی طیفهای اصولگرا، در فراهم آوری زمینه وحدت کوشا بوده و منشور اصولگرایی را نیز به عنوان نخستین برونداد خود منتشر کردند، در عوض از کمیته سهنفره کمتر خبری شنیده میشد. از میان سه عضو این کمیته، ولایتی هرگز سکوتش را نشکست و مطلقا درباره اقداماتش حرفی نزد. موضع گیریهای دو عضو دیگر هم حتی به تعداد انگشتان یک دست نیست. این هم انتقاد دیگری به عملکرد این کمیته سه نفره را رقم زد.
تغییر کارکرد این کمیته از «بازتعریف اصولگرایی» به «حضور انتخاباتی» را غلامعلی حدادعادل در حالی در نطق هفته گذشته خود، استارت زد که نفس تشکیلاتی حضور وی در یک کمیته انتخاباتی، محل سوال است. اگرچه در جامعه شناسی سیاسی احزاب و گروههای سیاسی اصولگرا او چهرهای نزدیک به جمعیت ایثارگرایان است اما در این تشکل عضویت ندارد و نمیتوان او را نماینده این تشکل سیاسی خواند. ایرادی که به علیاکبر ولایتی هم وارد است و مشخص نیست که حبیبالله عسگراولادی هم به عنوان دبیرکل جبهه پیروان خط امام ورهبری و یا عضو موتلفه اسلامی در این کمیته حضور دارد یا نه؟
سوالاتی که اسماعیل کوثری عضو فراکسیون انقلاب اسلامی، یکباره به همه آنها پاسخ داد و گفت: حدادعادل، ولایتی و عسگراولادی نماینده هیچ تشکل اصولگرایی در کمیته سه نفره نیستند. اگرچه او با این عنوان که این افراد معتمد اصولگرایان هستند، حضورشان را در کمیته وحدت بخش و انتخاباتی منتخب دولت، توجیه میکند اما این منکر این حقیقت نیست که کمیته سه نفره منتخب رئیسجمهور است و نه تشکلهای اصولگرا و برآمده از یک مکانیسم تشکیلاتی.
در این میان اگرچه اخباری دال بر افزایش اعضای این کمیته سه نفره، عنوان شده است اما هر بار منبع این اخبار، چهرههای نزدیک به دولت بویژه نمایندگانشان در مجلس بودهاند. چه آنکه علی اصغر زارعی نماینده تهران در هنگامهای که کلیت مجلس، از برخورد رئیسجمهور با استعفای وزیر اطلاعات، برآشفته بود و زمزمه طرح سوال از رئیسجمهورمطرح بود؛ او و ولی اسماعیلی با انتشار اخباری از این دست، سعی در تحت تاثیر قرار دادن فضای حاکم بر مجلس داشتند.
با گذشت یکی دو ماه از آن زمان، اگرچه فضای سیاسی کشور همچون آن روزها ملتهب نیست، اما ترکیب اعضایی که احتمالا به این کمیته سه نفره میپیوندند، همانهایی است که مطرح شده بود.
با این تفاوت که حالا کمتر کسی از نحوه ایجاد این هسته و نقش رئیس جمهور در آن سخن می گوید و حالا ذی نفعان ترجیح می دهند این سه نفر را که بعدها مورد قبول آقایان جنتی؛ مهدوی کنی و یزدی قرار گرفتند به جامعتین ارجاع دهند. بر همین اساس بود که جامعتین بر آن شدند تا با افزودن دو تن از اعضای جامعه روحانیت مبارز و دو تن از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حلقه هفت نفره را جایگزین کمیته سه نفره کنند.
البته بر اساس آخرین تصمیم گیری ها، قرار است که علاوه بر دو نفر از نمایندگان هر یک از جامعتین، هر یک از سه ضلع اصولگرایان ( دولتی ها که در انتخابات قبل با نام رایحه خوش خدمت وارد عرصه شدند؛ جبهه پیروان خط امام و رهبری و مجموعه جمعیت ایثارگرایان، تحول خواهان و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی) نیز دو نفر نماینده معرفی کنند که عملا ترکیب 6+4+3 را تشکیل دهند. در برخی محافل هم از اضافه شدن دو نماینده دیگر از سوی علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف سخن به میان آمده که این فرمول را به شکل 2+6+4+3 در می آورد.
پیش از این تصمیم گیری ها بود که خبرگزاری فارس، در خبری اعضای محتمل کمیته تصمیم گیری برای انتخابات مجلس نهم را به این شرح معرفی کرده بود: مجتبی ثمره هاشمی، سیدشهابالدین صدر، سیدمحمدحسن ابوترابیفرد، حسین فدایی، علیرضا زاکانی، محسن کوهکن، صادق محصولی، رضا آشتیانی، و محمدرضا باهنر، افراد محتملی هستند که به این کمیته سه نفره خواهند پیوست. نگاهی به ترکیب اسامی اعلام شده نشان می دهد که باز هم جای بسیاری از تشکلهای اصولگرایی خالی است. به این ترتیب نه تنها کمیته سه نفره اولیه که حتی افزایش دامنه آن هم نمیتواند منتخبی از سوی تمامی اصولگرایان باشد. کما اینکه علیرغم حضور چندین چهره از سوی جامعه اسلامی مهندسین (باهنر و کوهکن) و یا طیف نزدیک به جمعیت ایثارگرایان (فدایی، زاکانی و حدادعادل) و یا جامعه روحانیت مبارز( ابوترابیفرد و آشتیانی) باز هم نمایندگان دیگر تشکلهای اصولگرا، اعم از تحولخواهان، اصولگرایان مستقل، حامیان و رضایی و و ...در این بین حضور ندارند. مضاف بر این، از ظرفیت علی لاریجانی که علاوه بر ریاست مجلس، پیشینه ای مشهور در اجماع سازی بین اصولگرایان بویژه در دوره اصلاحات داشت نیز غفلت شده است. این در حالی است که هر یک از افراد مطرح شده هم منتخب تشکل متبوع خود نیستند.
به عبارت دیگر آنها به صفت شخصیت فردی و سیاسی خود به این جمع دعوت شدهاند و سازو کار انتخاباتی برای معرفی آنها از سوی تشکلهای متبوعشان، وجود نداشته که آنها را منتخب احزاب اصولگرا بدانیم. کسانی که منتخب تشکل خود نیستند، چطور می توانند سخنگوی آن بوده و یا برآورد کننده مطالباتشان باشند؟
/1729
نظر شما