درخصوص نظام آموزشی کشور، متخصصان امر بهاندازهی لازم اظهارنظر کردهاند ولیکن ناگفته نماند که نظام آموزشی ما، روشمند نیست. ساختار نادرست و غیراستانداردی دارد که هر دانشپذیری، از مراکز آموزشی آنقدر توانمند و کارآمد فارغالتحصیل نمیشود تا بهمحض ورود به بازار کار، برخوردار از استقلال مالی شود.
اما دربارهی وضعیت اقتصادی، بهنظر میرسد که تا اطلاع ثانوی، حتا اقتصاددانان هم ناتوان از تجزیه و تحلیل اوضاع حاضر کشورند. بر این نگاه، شاغل، بیکار و بازنشسته، جملگی نالان از شرایط روز خود هستند؛ چه رسد به ازکارافتاده!
چراکه در شرایط کرونایی کنونی، اوضاع مالی و اقتصادی افراد، عموما نابسامان است و از نظر استقلال مالی، تفاوت نمیکند که شخص، بیکار است یا بازنشسته و یا شاغل! هیچیک از این گروههای شهروندی، برخوردار از استقلال مالی نیستند.
اگر دقیق بررسی شود، به نتیجهی حاصل از مطالعات میدانی و واکاویهای علمی نگارنده خواهید رسید که؛
نیاز روز جامعهی احساساتی، جو زده و تابعِ شرایط زودگذر، افزایش سطح آگاهیهای مردم است؛ هم آگاهیهای عمومی و هم آگاهیهای حقوقی.
نیک بنگرید متوجه این مهم میشوید که از هرچه که بازماندیم و به عقب رانده شده و النهایه، دچار سرخوردگی شدیم، ریشه در همین ناآگاهیهای ما دارد. حق و حقوق خود نمیشناسیم و شوربختانه بهراحتی نیز هنجارشکنی کرده و حقوق دیگران را پایمال میکنیم.
بهعنوان مثال، حق هر یک از شهروندان، برخورداری از آموزش رایگان است. بهرهمندی از خدمات بیمهای و رفاه و تأمین اجتماعی نیز جزو حقوق همگانی است. اما کمتر شهروندی این مهم را میداند و اگر هم بداند، وقتی از آن بیبهره است، آنرا مطالبهگری نمیکند. همین ندانستنها و ناآگاهیهای عمومی، ولو ناخواسته، کمک میکند به داشتنِ ذهنی آلوده به اشتباه و اندیشههایی ناصواب و افکاری نادرست.
پرسش اساسی این است که چرا لزوماً بایستی پساز سیسال فعالیت و تلاش و کار و کوشش، به رفاه اجتماعی برسیم!؟ حال آنکه حق آن است که از همان بدو تولد، برخوردار از ابتداییترین حقوق شهروندی و از آن جمله، رفاه و تأمین اجتماعی باشیم.
بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر (فراز دوم از اصل سوم قانون اساسی) و نیز بهرهمندی از آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی (فراز سوم از اصل سوم قانون اساسی) و همچنین برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراهماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی بهصورت بیمه و غیره، حقی است همگانی که دولت موظف است طبق قوانین برای یکایک افراد کشور تأمین کند. (اصل بیستونهم قانون اساسی) ملاحظه میشود که افزایش سطح آگاهیهای عمومی و آموزش رایگان و نیز تأمین رفاه اجتماعی، جزو حقوق شهروندی ما است ولیکن آنچه باعث میشود تا حتا پساز سیسال کار، نرسیدن به حداقلهای ابتدایی زندگی سالم، در نظر برخی، بیعرضگی تلقی شود، ناآگاهی حقوقی است.
بنا بر این، آگاهیهای عمومی همچون آگاهیهای حقوقی، نیاز روز جامعهی امروزین ما است وگرنه مادامی که افراد جامعه نیازمند آگاهی حقوقی باشند ولی آگاه نشوند، اوضاع قمر در عقرب است و جامعه، غرق در فقر فرهنگی؛
عقرب زلف کجت با قمر قرینه
تا قمر در عقربه کار ما چنینه
پس؛
بهاره رهنما را تخطئه نکنید!
*مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسایل حقوقی
نظر شما