یکی از مهمترین ویژگی و خصوصیتی که همهی رییسان پیشین و پسین، بهنحو گریزناپذیری، داشته و خواهند داشت، خصیصهی بسیار مهم و حیاتی "بلهقربانگو" بودن است. چرایی این مهم، مهم نیست! چراکه خود رییس هم، بلهقربانگو است.
اساساً تا بلهقربانگو نباشی، رییس نمیشوی!
حالا برمیشماریم اوصافی را که یک بلهقربانگو باید داشته باشد تا رییس شود؛ البته رییس ادارهی محلی در دولتهای بسیار کهن؛ نه اکنون!
یک: متخصص نباشد؛ اما بسیار علاقمند به حوزهی ریاست باشد.
دو: کارامد نباشد؛ اما به داشتنِ شغل علاقه داشته باشد.
سه: صاحب فکر باشد؛ اما با صاحبان اندیشه دوست نباشد.
چهار: از پلهی پایین نیامده باشد؛ اما مسیر صعودی پلکان را بلد باشد.
پنج: خودش، یک سرمایهی اجتماعی نبود، نبود؛ اما بخواهد که سرمایهدار شود.
شش: اهل پیادهروی و دوچرخهسواری اگرهم نیست؛ گواهینامهی رانندگی خودرو داشته باشد.
هفت: برنامه اگر ندارد؛ برود از سر کوچهی مدرسهی محل، یک برنامهی تقویمی قشنگش را بخرد بهحساب اداره!
هشت: پیشگامِ هیچ اقدام نوین و جدید و متمایز و پیشرفتهای نباشد؛ از دور هم نظارهگر باشد، خیلی کار کرده! منتش بر سر طنزنویس.
نه: در شرایط کرونایی که اصلاً دورهی بحران محسوب نیست، امر کند تا کارمندانش، بهصورت چرخشی، دورکاری کنند؛ خودش، بهتنهایی، از پس کارهای عقبافتاده برمیآید.
ده: در افزایش مراجعهی اربابرجوع، تبحر و مهارت خاصی داشته باشد؛ وگرنه ممکن است روزی، یکی از همان اربابرجوعها جانشینش شود.
یازده: به میزش وفادار باشد؛ وگرنه میز، همان میزی است که به قبلی بیوفایی کرد.
دوازده: یازده خیلی مهمه!
سیزده: قصد ادامه تحصیل داشته باشد؛ اگرچه تا دهم نظام قدیم بیشتر نخوانده باشد.
چهارده: ساعت خوابش، در وقت اداری، مشخص باشد؛ اما مبادا خودش با دست خودش، وجدانش را بیدار کند.
پانزده: به امر مهم بازآموزی باوری عمیق(1) داشته باشد.
شانزده: پاورقی قبلی مهمتر از ویژگی پانزدهم است.
هفده: ناهار از منزل نیاوَرَد؛ اگر روزی یک اربابرجوع را هم پاسخگو باشد، کافی است تا ناهارش تأمین شود.
هجده: کمیتگرا و کیفیتنگر باشد؛ اگر یکروز آمد سر کارش، بسیار شمارَد آن یکروز را! که خوب کار کرده.
نوزده: به آمار اهمیت بدهد؛ کارهایی را که کارمندانش در دورهی دورکاری انجام دادهاند، برجستهنمایی کند تا بمانَد.
بیست: این نوزده تا خیلی مهمه؛ بهویژه شانزده و دوازده!
اینها، استانداردهای یک بلهقربانگو(2) است که یک رییس ادارهی محلی باید داشته باشد؛ وگرنه بهزودی یا برکنار میشود یا ماندگار میشود تا هفهشدهسال.
* طنزنگار
1 . باور عمیق یعنی اول از همه خودش، خودش را برای گذراندن دورههای بازآموزی ثبتنام کند در واحد آموزش اداره.
2 . بازهم هست از این دست ویژگیها؛ اما او دیگر بلهقربانگو نیست، رییس یک ادارهی محلی است.
نظر شما