تیتر سه وبلاگها
-
اگر جویای احوال ما باشید
نه در دانشگاه و نه در گعدههای روزنامهنگاری کسی به ما نگفته از خودمان بگوییم.
-
خانم خزعلی! آدرس جهیزیه و سیسمونی را همه میدانند، مهارت زندگی را کجا یاد بگیرند؟
سهشنبهای که گذشت معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده در مراسمی با حضور دختران دانشآموز روزه اولی شرکت کرده و آنجا گفته است که « شما دختران، باید برای خود آیندهای زیبا را رقم بزنید و از اکنون باید هم برای زندگی برنامهریزی داشته باشید و هم برای خانوادهای که میخواهید تشکیل دهید.»
-
آقای دکتر لطفا بیمار نشو، خصوصا بیمار توجه
اجازه بدهید سوزن را اول به خودمان بزنم و بعد بروم سراغ دیگری و جوالدوز؛ ما رسانهها تا جا داشت این روزها خودمان را در تیترهای زرد غرق کردیم، ما از روزی که فوتبالیستهای سابقمان به کرونا مبتلا شدند، تا بستری و عکس ریه و روز خاکسپاری و اشکهای اطرافیان و تا عکس کمتر دیده شده، تا گفتوگوی منتشر نشده و هر آنچه که بود و نبود، منتشر کردیم و مخاطب جذب کردیم.
-
به احترام اینستاگرام، قوانین و مخاطبانش منهای «تتلو»
امیرحسین مقصودلو معروف به تتلو، برای شناختش نیازی نیست که اهل موسیقی باشید، حاشیههای سیاسی، اجتماعی و ورزشی... فراوانش شهرت زیادی برایش ساخته، هرچند این روزها بیشتر در زمینه آسیبهای اجتماعی بر سر زبانها افتاده است.
-
ما ویروس کرونا میگیریم و میمیریم؟
دو روز مانده به آغاز جشنهای سال نو، مردم یک شهر دچار یک بیماری مرموز و کشنده میشوند، تعداد قربانیان و مبتلایان کار را به جایی میرساند که مسئولان کل شهر را قرنطینه میکنند تا کسی اجازه ورود و خروج به این شهر را نداشته باشد.
-
خانمها،آقایان! به ورزشگاه آزادی خوش آمدید!
۱۸ مهر ۱۳۹۸،کمی بیشتر از ۳۵۰۰ نفر به ورزشگاه آزادی رفتیم، بازی را دیدیم، شادی کردبم، گلها زدیم و برگشتیم!همین اندازه ساده، خوب و حتی معمولی. نه فحشی بود، نه رفتاری زننده، نه حتی چیزی بیشتر از آنکه هر روز کنار هم در خیابان و محل کار میبینیم.
-
برویم اینستاگرام «زیبا و لاغر» شویم و برگردیم!
این خبر یک خطی که «اینستاگرام اعلام کرده پستهای مربوط به تبلیغ محصولات کاهش وزن و جراحی پلاستیک را حذف میکند» حرفها برای گفتن دارد، به نظرم برای مخاطب ایرانی حتی کمی بیشتر.
-
آدم به آدم زنده است!
سوژه خوبی است برای نوشتن یک فیلمنامه، رمان و یا عجالتا یک یادداشت؛ زنی ۸۱ ساله که تنها ساکن یک جزیره است.
-
با «هرزه» خطاب کردن کسی حجابش را سفت نمیکند
اسفند سال ۱۳۵۷، کمتر از یک ماه بعد از پیروزی انقلاب، وقتی که اولین تیترها درباره اجباری شدن حجاب زنان در ادارات دولتی به صفحه اول روزنامهها رفت، کمتر کسی فکر میکرد که این موضوع نه فقط در همان روزها که حتی سالها بعد، به یک چالش بزرگ تبدیل میشود.
-
ماجرای اسنپ را تمام کنید!
راننده اسنپ مسافر را بخاطر بدحجابی، وسط راه پیاده میکند،مسافر عکس و مشخصات راننده را در اکانت شخصی خودش در توئیتر منتشر میکند.ظاهرا اسنپ از او دلجویی میکند. انتشار مشخصات راننده تعرض به حریم شخصی او تعبیر میشود، راننده اعتراض میکند، اسنپ بیانیه میدهد، از راننده عذرخواهی میشود. دو قطبی مسافر اسنپ و راننده اسنپ در شبکههای مجازی شکل میگیرد. دوقطبیهای دیگری نیز. دو قطبی حق با کیست،دو قطبی موافقان و مخالفان اسنپ، دو قطبی موافقان و مخالفان حجاب اجباری، اسم راننده و مسافر و تحریم اسنپ هشتگ میشود. خبر به رسانههای رسمی هم میرسد.راننده اسنپ گفتوگو میکند، توضیحاتش رسانهای میشود...
-
مرغ همسایه سیمرغ است
این بار مرغ همسایه غاز نیست، مرغ همسایه مثل مرغهای ماست اما رفتاری میکند معادل سیمرغ! آمریکا ترکیه را به تحریم تهدید میکند و مردم ترکیه در اعتراض تلاش میکنند تا ارزش پول ملیشان حفظ شود.
-
ازدواج سلطنتی تمام شد، مراقب سندرم سیندرلا باشید
از صبح دیروز و با آغاز مراسم ازدواج سلطنتی یعنی ازدواج شاهزاده هری، نوه ملکه بریتانیا و مگان مارکل، بازیگر آمریکایی، صفحات بیشتر رسانهها با پوشش زنده این مراسم، عکسها و گزارشهای مربوط به آن پر شد.
-
جراحی زیبایی؛ انتخاب یا تحمیل؟
مدتهاست صحبت کردن از عملهای جراحی زیبایی کار سختی شده، هرچند که برعکس جوامع توسعهیافته که این مباحث مخصوص گروههای خاصی از جامعه است، اینجا ما باید در جمعهای خانوادگی،دوستانه، محل کار و حتی تاکسی دراینباره(اقناع یا مخالفت) حرف بزنیم.