هر کسی باید دستورالعملهای مربوط به شغل خودش را خوانده باشد و بلد باشد. حتی اگر فرصت نکرده هنوز این دستورالعملها و آییننامهها را ببیند، خوب است قبل از تصمیم گرفتن کمی فکر کند و بعد تصمیم بگیرد. ما که با خبر سر و کار داریم از هدایت خبری بحران هم - که شغلمان نیست - بی اطلاع نیستیم. مسئولان بحران اگر هم بیاطلاع اند بد نبود کمی فکر میکردند یا دست کم فیلمهایی را که در مورد بحرانها به عنوان سرگرمی دیده بودند مروری میکردند. چه در واقعیت و چه در فیلمهای سینمایی میتوان دید که هر بحران نیاز به یک مرکز مجتمع به نام ستاد بحران دارد که همهی تصمیمها در آنجا گرفته میشود و آن ستاد هم نیاز به یک سخنگو دارد که تنها کانال اطلاعرسانی دربارهی بحران باشد.
وظیفهی سخنگوی بحران این است که در حین اطلاعرسانی شفاف، دروازهبانی خبر را هم به عهده داشته باشد و نگذارد هر دادهای با هر سطحی از درستی و هر میزان از فشار بر افکار عمومی وارد رسانهها شود.
برگردیم و بحران آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو را از این منظر نگاه کنیم. نه تنها در ساعتهای اول که حتی میتوان گفت در روز اول سخنگوی ستاد بحران مشخص نبود. هر کسی از هر جا که میتوانست خبر میگرفت و هر کسی با تصمیم شخصیش خبرها را مدیریت و منتشر میکرد. آتشنشانی، شهرداری، دولت و حتی تشکلهای صنفی همه سازنده و توزیعکنندهی اطلاعات و خبر بودند. این یعنی بدترین وضعیت. به همان سه روز اول بنگریم و حجم خبرهایی که اول منتشر کردند و بعد تکذیب کردند را در نظر بگیریم. بعد تخمین بزنیم که همین خبرها چه به افراد مرتبط با فاجعه و چه به افکار عمومی چه قدر ضربهی روحی وارد کرده و چه قدر اثر بدی بر اعتماد مخاطبان خبر و رسانهها داشته است.
نهایتا آقای جلال ملکی که به گمان من انصافا فرد شایستهای بود به عنوان سخنگوی ستاد بحران برگزیده و معرفی شد. تلویزیون هر شب برنامهها و مدعوانی دربارهی این ماجرا داشت. در این مطلب به چینش بسیار جانبدارانه و یکطرفهی این مدعوان کاری ندارم. آنچه به حرف من مربوط است این است که هر شب در حین بحثها میدیدیم گروهی از این افراد به اظهار نظر شخصی یا سازمانی در مورد موضوع بسنده نمیکنند و سعی میکنند اطلاعات و خبر منتشر کنند.
هیچ مقام رسمی بالادستی یا پاییندستیای هم نبود که بگوید «لطفا ساکت باشید و در کار خبررسانی اخلال نکنید». واقعا چه معنی دارد وقتی ستاد بحران سخنگو دارد و وظیفه و نیز مسئولیت رساندن خبرها بر عهدهی او است دیگران تنها به این دلیل که به آنان اعتماد شده و اطلاعاتی در اختیارشان قرار گرفته یا بدتر، به این دلیل که با چند منبع ناموثق و اهل ظن و گمان در محل مرتبط هستند فضای خبری را آلوده کنند؟
خبرها میگوید که دادسرای جنایی پروندهای دربارهی فاجعه تشکیل داده است شاید بیجا نباشد که دادگاههای اداریای هم به کارنامهی این خبررسانان غیرمسئول رسیدگی کند تا دست کم بار بعد و در بحران بعد چنین تشتتی نیافرینند.
نظر شما