زاکانی؛ یک «تانک پوششی» و تخریب‌گر در مناظرات انتخاباتی/ آیا زاکانی شانسی فراتر از قالیباف و جلیلی داشت؟

علیرضا زاکانی به فاصله ۳ سال در دو رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری یک نقش ثابت را برای اصولگرایان ایفا کرد؛ مردی با صدای بلند و ادبیات تند و رویکرد تخریب گری برای مناظره های انتخاباتی. کاندیدای نیمه راهی که مزد پوششی بودن در سال ۱۴۰۰ برای او صندلی شهرداری تهران شد و به زبانش مزه کرد و راضی به تکرار این نقش در تیرماه ۱۴۰۳ شد.

سیما پروانه گهر؛ وقتی در بهار سال گذشته مشخص شد که انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ زودتر از موعد برگزار شود، علیرضا زاکانی در شهرداری تهران عزم میدان رقابت های انتخاباتی کرد. بسیاری موقعیت او در شهرداری تهران را با الگوی محمود احمدی نژاد مقایسه و داستان «پرش از ساختمان بهشت تا پاستور» را تکرار کردند اما از همان ابتدا نیز مشخص بود که زاکانی برای ماندن نیامده است و کاندیداتوری اش بر اساس ماموریتی است که در سال ۱۴۰۰ نیز برایش تعریف شده بود.

نقش زاکانی در انتخابات ریاست جمهوری آن هم با حضور و کاندیداتوری محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی به اندازه ای لو رفته بود که دستمایه یکی از دیالوگ های معروف و خبرساز در شبکه های اجتماعی بین مسعود پزشکیان و او شد؛ وقتی پزشکیان با خنده و کنایه از او پرسید:«تا آخر می‌مونی دیگه؟».

زاکانی تا آخر باقی نماند. برخلاف ۱۴۰۰ کناره گیری اش از رقابت های انتخاباتی نیز دستمزد و ره آوری برایش نداشت. اگرچه در ایام رقابت در یک سخنرانی تاکید کرد که کنار نمی رود و حتی با صدای همیشه بلند ش گفت که در انتخابات گذشته افتخار حمایت از مظهر شعارهای انقلاب  را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خریدم. اما در انتخابات ۱۴۰۳ برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات، تا آخر می‌مانم و رقابت می‌کنم. اما اینبار هم فرقی نکرد. او کنار کشید و به شهرداری تهران بازگشت.

زاکانی؛ از بسیج دانشجویی تا سه دوره نمایندگی مجلس

علیرضا زاکانی در دهه ۷۰ وارد عرصه فعالیت های سیاسی به صورت رسمی شد. نامش به عنوان رییس بسیج دانشجویی دانشگاه های تهران در دوران اصلاحات با ماجرای کوی دانشگاه گره خورد . در همان دوره عضو هیئت منصفه مطبوعات هم بود، از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲ ریاست سازمان بسیج دانشجویی کشور را در دست داشت و از همان جا به فهرست نامزدهای اصولگرایان در انتخابات مجلس هفتم راه پیدا کرد.

فهرستی که یک سال بعد از ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد حمایت کرد .  با مرور فعالیت های زاکانی در سه دوره حضور او در مجلس مشخصا خط مشی سیاسی روشنی داشته است؛ مخالف جریان اصلاحات، معترض به خانواده هاشمی، منتقد سرسخت علی لاریجانی.

علاوه بر این زاکانی همواره سعی داشته تا نام اصلی در پرونده های تحقیق و تفحص جنجالی و طرح ها و لوایح مهم مجلس باشد. در مختصات زمانی و سیاسی مجالس هفتم و هشتم و نهم او مشخصا به عنوان نیروهای غلامعلی حدادعادل شناخته می شد اما بعدها خطوط اصولگرایی تغییراتی جدی کرد و زاکانی از اساس با شبکه سازی و نیرو گرفتن در اطراف خود از زیر سایه حداد بیرون آمد.

دو ردصلاحیت و دو کناره گیری؛ کارنامه حضور زاکانی در انتخابات

سال ۱۳۹۲ علیرضا زاکانی برای نخستین بار در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد. دولت محمود احمدی نژاد به پایان رسیده بود و زاکانی از خود تصویر اصولگرای جهادی که سرسختانه در مقابل احمدی نژاد و حلقه نزدیکانش ایستاده بود را داشت. شاید در آن زمان تصور می کرد با سر و صدایی که در پرونده کرسنت راه انداخته اصولگرایی خود را اثبات کرده و با سرشاخ شدن با تیم مشایی و بقایی و احمدی نژاد خلوص اصولگرایی اش را به نمایش گذاشته است. در هر صورت نخستین ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری برای او چندان خوش یمن نبود و ردصلاحیت برنامه هایش را به هم ریخت. 

دور بعدی انتخابات مجلس هم برای زاکانی بر دور قرار نچرخید. در انتخابات مجلس دهم، ریاست ستاد انتخاباتی «جبهه متحد اصولگرایان» را بر عهده گرفت اما فهرست این جبهه از اصلاح‌طلبان شکست خورد و او هم از ادامه کار در مجلس باز ماند.

زاکانی؛ یک «تانک پوششی» و تخریب‌گر در مناظرات انتخاباتی/ آیا زاکانی شانسی فراتر از قالیباف و جلیلی داشت؟

او بعد از این شکست به سازمان بسیج بازگشت و تا سال ۱۳۹۸ ریاست مجمع عالی بسیج کشور را بر عهده گرفت. در این میان در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ ثبت نام کرد،‌ اما شورای نگهبان برای دومین بار صلاحیت او را رد کرد.

در همین ایام زاکانی با وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی به اندازه ای درگیر شد که نخستین دادگاهی که با عنوان جرایم سیاسی تشکیل شده بود برای او برگزار شد و با شکایت وزارت اطلاعات از او به دلیل اتهام‌زنی به این دستگاه به دادگاه رفت. البته در نهایت تبرئه شد.

در مجلس یازدهم به جای تهران از قم نامزد شد و در میان جنجال و مخالفت‌های اصولگرایان به لیست سه نفره نامزدهای این جناح برای نمایندگی قم راه یافت. او خرداد ۹۹ وارد مجلس شد و به ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس رسید. ریاستی پرحاشیه و به اذعان برخی از چهره های اصولگرا با کارنامه ای تبلیغاتی و پر تخلف.

زاکانی و قبول نقش کاندیدای پوششی

بعد از دوبار « دق الباب» زاکانی برای ورود به عرصه رقابت های انتخابات ریاست جمهوری و دست رد شورای نگهبان بالاخره در سال ۱۴۰۰ در حالی که برای سومین دوره متوالی ثبت نام کرده بود توانست تایید شورای نگهبان را دریافت کند.

حالا با گذشت چهارسال از آن زمان می توان این سناریو و احتمال را در نظر داشت که از ابتدای ثبت نام و ورود او به عرصه رقابت های ریاست جمهوری برای او نقشی مشخص تعریف شده است. نقشی که خود نیز قبول کرده و شاید حتی با آن کنار آمده است.

حضور زاکانی در رقابت های انتخاباتی برای اصولگرایان و زاکانی بازی دو سر برد است. زاکانی به ایفای نقشی که آن ها می خواهند در عرصه مناظرات انتخاباتی می پردازد؛ سروصدای زیاد و اتهام پراکنی ، به دست آوردن تریبونی برای اتهام زنی به مدیران حسن روحانی و وزرایش و بیان انتقادات و دیدگاه های خود نسبت به آن ها.

از همان سال ۱۴۰۰ وقتی ابراهیم رییسی در انتخابات ثبت نام کرد مشخص شد که قطعا قرار نیست که کاندیدای نهایی زاکانی باشد و او نیز اراده ای برای بیرون آمدن از زیر سایه جبهه انقلاب را نداشت. تصویر یار پوششی برای زاکانی در همان زمان در اذهان عمومی قطعی شده بود که عبدالناصر همتی برای نخستین در مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نقش اصلی او را بیان کرد:«نامزد پوششی»

در نهایت او در ۲۶ خرداد،‌ دو روز قبل از رای‌گیری، مانند سعید جلیلی کناره‌گیری کرد. بعد از برگزاری و اعلام نتایج انتخابات گفت که مقام‌هایی مانند وزارت رفاه، وزارت بهداشت و ریاست دفتر رئیس جمهور به او پیشنهاد شده اما او به جای همه این مقام‌های دولتی، شهرداری تهران را برگزیده و علت این تصمیمی را نیز «افزایش نارضایتی‌های مردم از شهرداری تهران و نیاز تهران به تحول فرهنگی و اجتماعی» عنوان کرد.
حضور او رد شهرداری هم تکرار ریاست اش بر مرکز پژوهش ها شد؛ شروعی پر حاشیه و ابهام.

برخی نداشتن تخصص و سابقه در حوزه مدیریت شهری و برخی دیگر رها کردن نمایندگی شهر قم برای پشت گرفتن در تهران را محورهای انتقاد از او قرار دادند،از سوی دیگر سازمان بازرسی کل کشور هم تایید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهرداری تهران را ندارد.

با این حال زاکانی به عنوان نوزدهمین شهردار تهران مدیریت پرحاشیه خود را آغاز کرد و مزد کاندیدای پوششی بودن را دریافت کرد. معامله ای که به اندازه ای جذاب بود که او را برای تکرار این نقش در انتخابات ۱۴۰۳ قانع کرد.

اینبار اما پیروز رقابت کاندیدای اصولگرا نبود که در تقسیم سهامی برای زاکانی سهمی در نظر گرفته شود.

آیا زاکانی شانسی فراتر از قالیباف و جلیلی داشت؟

شرایطی را تصور کنیم که زاکانی در سناریوی اصولگرایان و جبهه انقلاب می توانست نقشی فراتر از کاندیدای پوششی داشته باشد. او باز هم نمی توانست در میدان رقابت با یک چهره اصلاح طلب یا غیراصولگرا شانسی برای پیروزی داشته باشد. بدنه رای او قابل قیاس حتی با بدنه رای قالیباف و جلیلی نیست. ابهامات خانوادگی و مدیریت پرحاشیه اش در شهرداری تهران و مرکز پژوهش ها کارنامه روشنی برایش به ارمغان نیاورده است.

او در رقابت های انتخاباتی سال ۱۴۰۰ با عنوان «تانک انقلاب» با استعاره از شدت مواضع‌اش شناخته شد اما این عبارت دقیقی برای حضور و نقش او در رقابت های انتخاباتی است. زاکانی تنها قرار است جاده صاف کن کاندیدای اصلی اصولگرایان باشد. تانکی که با سروصدا و ادبیات خاص خودش کاندیدای رو به روی کاندیدای اصولگرایان را به چالش بکشد. رقابت که در میدان به پایان برسد تانک در گوشه ای برای استفاده بعدی ذخیره می شود.

این نهایت نقشی است که تا اینجای کار برای زاکانی در رقابت های انتخاباتی تعریف شده است. نقش مکمل در مهندسی مناظرات و رقابت ها.

۲۷۲۷

کد خبر 2046413

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین