گروه اندیشه: برای بسیاری این سوال ایجاد شده است که چگونه به مدت کوتاهی، روسیه پس از اتحاد جماهیر شوروی، به سرعت توانست با رهبری پوتین، تا اندازه ای قدرت گذشته اش را احیاء کند؟ مقاله «سبحان سیاران» پژوهشگر دکتری دانشگاه دوستی ملل روسیه، که در سایت موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) منتشر شده، به بررسی تأثیر عمیق و پایدار ایوان الکساندرویچ ایلین، فیلسوف مهاجر برجسته روسی، بر منظومه فکری اندیشمندان روسیه معاصر و به ویژه بر ساختار زیربنایی نظام سیاسی این کشور علی الخصوص بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میپردازد. سیاران معتقد است که با وجود دیدگاههای بحثبرانگیز ایلین در دهههای ۱۹۳۰، ایدههای او پس از فروپاشی شوروی احیا شده و به شدت بر تفکرات سیاسی روسیه، از جمله ولادیمیر پوتین، تأثیر گذاشته است. ایلین مدافع یک دولت قوی و متمرکز به عنوان یک مرجع اخلاقی، وحدت ملی مبتنی بر سنتهای تاریخی و رد لیبرالیسم و سوسیالیسم است. این پژوهش ضمن تحلیل مؤلفههای اصلی فلسفه ایلین و ریشههای تاریخی و شخصی آن، به بررسی چگونگی تبدیل شدن ایدههای او به نقشه راه اقدامات سیاسی کنونی روسیه، به ویژه در دوران پوتین، و شکلدهی به جهانبینی بخش قابل توجهی از نخبگان فکری این کشور میپردازد. سیاران می نویسد که تأکید ایلین بر هویت ملی، رهبری اقتدارگرا، نقد غرب و توجیه استفاده از زور در خدمت منافع ملی، به عنوان مبانی ایدئولوژیک برای سیاستهای داخلی و خارجی روسیه مدرن عمل کرده است. از نظر سیاران، آن چه می توان مبانی فکری ایلین نامید که در پوتین نیز مشاهده می شود، مسیحیت روسی و مفهوم هویت ملی منحصر به فرد روسیه ("ایده روسی" و "سوبورنوست")، دولت ارگانیک و لزوم رهبری اقتدارگرا و کاریزماتیک ("روح روسی")، رد قانونگرایی صِرف و تأکید بر اولویت اصول معنوی و ارزشهای سنتی است. ایلین نسبت به انحطاط غرب و تقلید کورکورانه از ارزش های غربی هشدار می دهد. در فلسفه ایلین توجیه استفاده از زور در راستای منافع ملی توجیه شده است. سیاران در حوزه تجربیات شخصی، معتقد است که ایلین تحت تاثیر تربیت مذهبی و پیوندهای خانوادگی با کلیسای ارتدوکس، تاثیر انقلاب روسیه و تاکید او بر رهبری قوی، مشاهدات او از فاشیسم در اروپا و تاثیر آن بر دیدگاه هایش در مورد دولت اقتدار گرا، و انزوای فکری در تبعید و تشدید احساسات ملی گرایانه و ضد غربی او است.
این مقاله تنها به عوامل تاثیرگذار بر ایلین تاکید می کند، بلکه تاثیر اندیشه های ایلین بر نظام اندیشه سیاسی روسیه مدرن را نیز بررسی می کند. سیاران در باره تاثیر ایلین بر نظام اندیشه سیاسی روسیه مدرن، بر روی محورهایی چون احیای آثار ایلین پس از فروپاشی شوروی و همزمانی آن با احیای روحیه ملی، همصدایی ایدههای ایلین با روشنفکران محافظهکار روسیه در بازتعریف هویت ملی، الهام گیری ولادیمیر پوتین از اندیشه های ایلین و ترویج مطالعه آثار او، استفاده از تأکید ایلین بر مسیحیت و هویت ملی برای تقویت ناسیونالیسم روسی و سیاست خارجی قاطعانه، و نقش نقد ایلین از غرب در شکلدهی به جهتگیری ضدغربی نظام سیاسی روسیه تاکید می کند. در تحلیل سیاران، نمونههایی از تأثیر ایلین در جهتگیریهای سیاسی روسیه مدرن شامل تفسیر الحاق کریمه بر اساس مفهوم دفاع از حوزههای نفوذ و حمایت از روسزبانان، مفهوم "دموکراسی مستقل" به عنوان رد دموکراسی غربی و مشروعیتبخشی به مدل حکمرانی روسیه، و تأکید بر ارزشهای سنتی (میهنپرستی، ارزشهای خانوادگی، ایمان مذهبی) به عنوان سنگری در برابر نفوذ غرب مشاهده می شود. این مقاله در زیر از نظرتان می گذرد:
****
چکیده
گزارش حاضر تأثیر پایدار ایوان الکساندرویچ ایلین، فیلسوف برجسته مهاجر روسی، بر منظومه فکری اندیشمندان روسیه مدرن و به طور خاص، بر ساختار زیربنایی نظام سیاسی روسیه را بررسی می کند. ایوان الکساندرویچ ایلین، فیلسوف و نویسنده روسی، تأثیر شایان توجهی بر آگاهی سیاسی روسیه، به ویژه در دوران پس از فروپاشی شوروی داشته است. ایدههای او، علیرغم خاستگاهش در نیمه اول قرن بیستم، بار دیگر با واقعیتهای سیاسی مدرن مرتبط هستند و بر دیدگاه سیاستمداران روسیه از جمله ولادیمیر پوتین تأثیر میگذارند. ایلین مفهوم یک دولت قوی را به عنوان یک مرجع اخلاقی ترویج کرد و بر اهمیت وحدت ملی بر اساس سنتهای تاریخی تأکید داشت. او با لیبرالیسم و سوسیالیسم مخالف بود و آنها را برای فرهنگ روسیه مخرب می دانست. در این پژوهش مولفههای اصلی فلسفه ایلین مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و منشأ آنها در زمینه تاریخی و همچنین تجربیات شخصی وی بررسی می شود. با تمرکز بر گرایشهای ملیگرایانه، چگونگی تعریف ایدههای ایلین به عنوان نقشه راه اقدامات سیاسی معاصر روسیه، بهویژه در عصر ولادمیر پوتین، و بدین ترتیب جهانبینی قسمت اعظمی از اندیشمندان روسیه واکاوی می شود.
مقدمه
ایوان ایلین (۱۸۸۳-۱۹۵۴)، فیلسوف روسی در تبعید پس از انقلاب بلشویکی، مجموعه فکری پیچیده و بحث برانگیزی را ایجاد کرد که بر هویت ملی، معنویت و نیاز به یک دولت متمرکز استوار بود. در حالی که ایلین به دلیل جانبداری از موسولینی و هیتلر در دهه ۱۹۳۰ (بعداً در مورد هیتلر عقب نشینی کرد) [۱]، در غرب تا حد زیادی به عنوان یک طرفدار فاشیست نادیده گرفته شد، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و در دوره روسیه مدرن به صورت کامل احیا شد. آثار او که اغلب یک برند منحصر به فرد از میهن پرستی محافظه کار را ترویج می کند، مخاطبان وفاداری به ویژه در میان بخشهایی از نخبگان روشنفکر و در محافل سیاسی حاکم پیدا کرده است. هدف این تحقیق تشریح ایده های اصلی ایلین و ارزیابی تأثیر آنها بر چشم انداز سیاسی و فکری حال حاضر در روسیه است.
مبانی اصلی اندیشه ایلین:
فلسفه ایلین را می توان با اصول کلیدی زیر تبیین کرد:
مسیحیت روسی و هویت ملی: در اندیشه ایلین، ایده پیشتازی معنوی و فرهنگی منحصر به فرد روسیه پیش از هر عنوان دیگری در اولویت قرار دارد. او معتقد بود روسیه دارای یک “ایده روسی[۲]” متمایز است که ریشه در مسیحیت ارتدوکس و یک حس قوی از هویت جمعی (سوبورنوست[۳]) دارد. او استدلال کرد که رنج تاریخی روسیه به آن اقتدار اخلاقی و مسئولیتی بخشیده است تا جهان را به سمت تجدید روحی سوق دهد و آن را از غرب مادیگرا و منحط متمایز نماید.
دولت ارگانیک و رهبری اقتدارگرا: ایلین از یک دولت متمرکز و قوی، به رهبری یک رهبر کاریزماتیک که مظهر “روح روسی[۴]” است، دفاع می کرد. او به شدت با دموکراسی به سبک غربی مخالفت کرد و آن را ذاتاً معیوب، آشفته و مستعد دستکاری منافع خارجی می دانست. او معتقد بود که روسیه برای غلبه بر اختلافات داخلی و تحقق بخشیدن به سرنوشت ملی خود به یک دیکتاتوری خلاق، به معنای یک اقتدارگرایی خیرخواهانه نیاز دارد. به گفته ایلین، رهبر باید بر اساس اصول معنوی هدایت شود و در خدمت منافع بلندمدت ملت باشد، حتی اگر این امر مستلزم محدود کردن آزادیهای فردی باشد.
رد قانون گرایی و تأکید بر اصول معنوی: ایلین از تأکید غرب بر رویههای قانونی رسمی انتقاد کرد و بر اولویت داشتن قانون معنوی که ریشه در ارزش های سنتی و اصول دینی دارد، استدلال کرد. او معتقد بود که قانون گرایی سفت و سخت میتواند خلاقیت را خفه کند و مانع از تعقیب اهداف ملی شود. رهبر، با هدایت شهود و قطبنمای اخلاقی خود، باید قدرت عمل قاطعانه را داشته باشد، حتی اگر به معنای دور زدن محدودیتهای قانونی باشد.
نقد انحطاط غربی: ایلین غرب را گرفتار نسبی گرایی اخلاقی، فردگرایی افسارگسیخته و جستجوی فرساینده ثروت مادی میدید. او نسبت به پذیرش کورکورانه ارزشها و نهادهای غربی هشدار داد و استدلال کرد که این ارزشها هویت فرهنگی منحصر به فرد و قدرت معنوی روسیه را تضعیف میکنند. او خواستار یک رنسانس معنوی مبتنی بر ارزشهای سنتی روسیه و رد آنچه بهعنوان گرایشهای نیهیلیستی غرب میدانست، شد.
توجیه زور و خشونت: اگر چه فلسفه ایلین اغلب به صورت معنوی بیان می شود، می تواند به عنوان توجیه استفاده از زور و حتی خشونت در خدمت به ملت تفسیر شود. او معتقد بود که برای دفاع از منافع روسیه، چه در داخل و چه در خارج، یک کشور قوی ضروری است و گاهی برای بقا و عظمت ملی، اقدام قاطع، حتی اگر از دیدگاه غرب از نظر اخلاقی مورد انتقاد قرار بگیرد، ضروری است.
تأثیر تجربیات بر افکار ایلین
نقش مراحل مختلف زندگی بر نظام فکری ایلین انکارپذیر نیست و تجربیات شخصی ایلین عمیقاً دیدگاه فلسفی او را شکل داده است. ایلین، فیلسوفی که اندیشه وی متاثر از جنگ و انقلاب بوده است، در مورد اینکه چه زمانی استفاده از زور اشکالی ندارد، بسیار فکر کرد. او در سال ۱۹۲۵ کتابی با عنوان «مقاومت در برابر شر به زور» [۲] نوشت، که در آن استدلال کرد که برای مبارزه با بلشویکها به خشونت نیاز است، که باعث اختلافات زیادی در بین روسهای مهاجری شد که بر خلاف ایده مقاومت در برابر شر، کشور را ترک کرده بودند.
حتی قبل از آن، در مقالهای به نام «تضاد اخلاقی اساسی جنگ» [۳]، او در مورد این صحبت کرد که چگونه گاهی اوقات باید از زور برای متوقف کردن شر استفاده کرد، حتی اگر به نظر اشتباه باشد. اعتقادات دینی ایلین، به ویژه در سالهای پایانی زندگیاش، بر مسیحیت ارتدوکس متمرکز بود، همانطور که در اثر اصلی او، بدیهیات تجربه دینی (۱۹۵۳) [۴]، که از سال ۱۹۱۹ نگارش آن آغاز گردید، دیده میشود. این کتاب معنویت را با استخراج از سنتهای مسیحی و سایر ادیان مانند هندوئیسم و بودیسم بررسی میکند و نشان میدهد که مسیحیت معنوی جهانی ارتدکس چگونه برآورده میشود. ایلین نوعی هماهنگی را بین ایمان مسیحی و معنویت عمومی انسان میدید [۵]، حتی شخصیتهایی مانند سقراط را مسیحی اولیه میدید. او این ایده را به دیدگاههای سیاسی خود تعمیم داد و در کتاب «درباره جوهر آگاهی حقوقی» [۶] استدلال کرد که قانون و ملکوت خدا در هم تنیده شدهاند و دولت باید عناصر معنوی و اجتماعی را در هم ادغام کند و میهنپرستی و ایمان یک کل واحد را تشکیل میدهند.
اوایل زندگی و تربیت مذهبی: ایلین در خانواده ای با پیوندهای قوی با کلیسای ارتدکس روسیه به دنیا آمد، تربیت عمیق مذهبی دریافت کرد و حس قوی هویت ملی و اعتقاد به رسالت معنوی روسیه را در او القا کرد.
انقلاب روسیه و تبعید: به راستی انقلاب بلشویکی و تبعید متعاقب او تجربیاتی متحول کننده بود. او از نزدیک شاهد فروپاشی نظم قدیمی و ظهور آن چیزی بود که از نظر او ایدئولوژی بی خدا و ویرانگر بود. این تجربه آسیب زا اعتقاد او را به نیاز به یک رهبری قوی و معنوی برای محافظت از روسیه در برابر تهدیدات داخلی و خارجی مستحکم کرد.
مشاهده فاشیسم در اروپا: مشاهدات او از فاشیسم در ایتالیا و آلمان، در حالی که در ابتدا از جنبه های خاصی (به ویژه در مورد اتحاد و قدرت ملی) مثبت بود، در نهایت باعث شد تا از مظاهر افراط در ایدئولوژی نازی فاصله بگیرد. با این حال، تحسین اولیه او از رژیم های اقتدارگرا، اعتقاد او را به نیاز به یک دولت قوی و متمرکز تقویت کرد.
انزوای فکری: تبعید او در اروپا حس انزوا را ایجاد کرد و به میل او برای تعریف و دفاع از هویت منحصر به فرد روسی در برابر آنچه به عنوان دنیای غرب متخاصم و سوءتفاهم میدید، دامن زد. این انزوا تا حدی به تشدید احساسات ملی گرایانه و ضد غربی او کمک کرده است.
تأثیر ایلین بر نظام اندیشه سیاسی روسیه مدرن
آثار ایلین پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در روسیه تجدید حیات چشمگیری را تجربه کردند. این احیا با دوره ای از احیای روحیه ملی، سرخوردگی از دموکراسی به سبک غربی و تاکید دوباره بر هویت ملی روسیه مصادف شد. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، ایده های ایلین در روسیه در میان کسانی که می خواهند مسیحیت ارتدوکس را به عنوان بخشی کلیدی از هویت روسی بازگردانند و ارتباط بین کلیسا و دولت را تقویت کنند، رایج شده است. تمرکز ایلین بر یک ارتدوکس خاص مبتنی بر مدل روسی بود که با بازتعریف مبانی آن در روسیه مدرن در سال ۲۰۰۵ برجسته شد. امروزه، ملیگرایان روس و کسانی که طرفدار یک دولت متمرکز و قوی هستند، میهنپرستی ایلین را تحسین میکنند.
همطنین با روشنفکران محافظه کار: ایده های ایلین با بخشی از نخبگان روشنفکر روسیه که به دنبال بازتعریف هویت ملی روسیه و جایگاه آن در جهان بودند، طنین انداز شد. تاکید او بر ارزشهای سنتی، تجدید روحی و رهبری قوی، چارچوبی برای نقد نفوذ غرب و ترویج مسیر توسعه مشخص روسی فراهم کرد
الهامات بر ولادمیر پوتین: ولادمیر پوتین علناً ایلین را به عنوان یکی از فیلسوفان مورد علاقه خود پذیرفته است. ریاست جمهوی روسیه در سخنرانی ها از ایلین نقل قول کرده و مطالعه آثار او را در دانشگاه های روسیه ترویج داده است [۱]. نظام فکری پوتین الهامات بسیاری از ایده های ایلین در تصمیم سازی داشته است.
ترویج ناسیونالیسم روسی: تاکید ایلین بر مسیحیت و هویت ملی روسیه برای تقویت برنامه ملی پوتین استفاده شده است. پوتین با الهام گیری از اندیشه ایلین روایتی از روسیه را به عنوان یک قدرت بزرگ با مأموریت معنوی و فرهنگی منحصر به فرد ترویج داده است و سیاست خارجی قاطعانه و تلاش هایش برای بازگرداندن نفوذ روسیه در جهان را دنبال میکند[۷] که مظاهر آن در طرح هایی مانند “دنیای روسی[۵]” قابل توجه است.
جهتگیری ضدغربی: نقد ایلین از انحطاط غربی در شکل دادن به جهت گیری ضدغربی نظام سیاسی روسیه نقش به سزایی داشته است. کرملین غرب را از نظر اخلاقی فاسد، از نظر فرهنگی ورشکسته وعاملی برای تضعیف حاکمیت ملی روسیه نشان داده است. این روایت برای جلب حمایت از نظام سیاسی و شفاف سازی موضع تقابلی آن با غرب استفاده شده است.
نمونه هایی از تأثیر ایلین در جهت گیریهای سیاسی روسیه مدرن
ایلین به نوعی منبع ایدئولوژیک برای کسانی تبدیل شده است که در چارچوب تغییرات و چالش های جهانی که روسیه در قرن بیست و یکم با آن مواجه است، برای ثبات و وحدت تلاش می کنند که آثار این الهام گیری در برخی مصادیق جهتگیریهای سیاسی روسیه مدرن مشهود است.
الحاق کریمه: تعریف مفهوم دفاع از حوزههای طبیعی تحت نفوذ روسیه و نیاز به حفاظت از تمامی اقلیتهای روس زبان در خارج از کشور، معنا بخشیدن به الحاق کریمه و دفاع از حاکمیت سرزمینی در جمهوری های مستقل واقع در همسایگی اوکراین بخشی از دیدگاه نظام سیاسی روسیه است که ریشه های آن به اندیشه ایوان ایلین برمیگردد.
مفهوم دموکراسی مستقل: این مفهوم به عنوان یک عامل موثر در جهت مشروعیت بخشی به مدل حکمرانی روسیه مدرن، متاثر از ایده رد دموکراسی به سبک غربی توسط ایلین و حمایت او از سیستم حکومتی است که ریشه در سنت ها و ارزش های روسیه دارد.
تأکید بر ارزشهای سنتی: ترویج ارزشهای سنتی دولت روسیه، مانند میهنپرستی، ارزشهای خانوادگی و ایمان مذهبی، مستقیماً از فلسفه ایلین الهام گرفته است[۷]. این ارزش ها به عنوان سنگری در برابر انحطاط غربی و منبع وحدت ملی معرفی می شوند.
نتیجه گیری
[1[اندیشه ایوان ایلین تأثیر قابل توجهی بر ذهنیت اندیشمندان روسیه مدرن و ایدئولوژی سیاسی نظام سیاسی روسیه داشته است. تأکید او بر هویت ملی روسیه، رهبری قوی و انتقاد از انحطاط غربی، چارچوبی فلسفی برای معنا بخشیدن به بازتعریف هویت ملی روس، ترویج ناسیونالیسم و دنبال کردن یک سیاست خارجی تقابلی فراهم کرده است. درک میراث ماندگار فلسفه ایلین برای درک فضای سیاسی کنونی روسیه و رابطه آن با جهان بسیار مهم است. در حالی که کتاب او در مورد مقاومت در برابر شیطان با زور باعث بحث و جدل برای توجیه خشونت علیه دشمنان شناخته شده شد، فلسفه گستردهتر او، از جمله آثاری مانند بدیهیات تجربه دینی، دیدگاهی از روسیه به عنوان ملتی از لحاظ معنوی متمایز ارائه کرد که مقصد آن عظمت است و چارچوبی برای انتقاد از نفوذ غربی و هدف ملی ارائه میدهد.
روح ایلین همچنان چشم انداز فکری و سیاسی روسیه مدرن را تحت الشعاع قرار میدهد و تلاش برای درک عمیقتر از اندیشه وی دریچههای تازهای را از فهم انگارههای ذهنی هویت روس و به دنبال آن فهم نظام تصمیم سازی در روسیه میگشاید. منظومه فکری ایلین توسط بخشهایی از روشنفکران روسیه و مهمتر از آن توسط ولادمیر پوتین اتخاذ شده است. فراخوان ایلین برای یک رهبر قوی و بدبینی او نسبت به دموکراسی به سبک غربی برای مشروعیت بخشی به سیاستهای دولت اقتدارگرا و ترویج یک برنامه ملی گرایی استفاده شده است. روح ماندگار ایده های ایلین به عنوان یک مدافع سرسخت استثناگرایی روسیه و طرفدار قدرت دولتی قوی همچنان به شکل دادن به چشم انداز فکری روسیه مدرن ادامه داشته و بر بحثها در مورد هویت ملی، حکومت سیاسی و نقش روسیه در عرصه سیاست جهانی تأثیر میگذارد.
[۲] ایده روسی مفهومی است که به کمک آن، با پیروی از فیلسوفان قرن ۱۹ و ۲۰ ، می توان مجموعه کاملی از موضوعات و مسائل، جریان ها و گرایش های ایدئولوژیک و همچنین بحث هایی که تا حد زیادی تصویر توسعه فرهنگ روسیه و به ویژه فلسفه آنان را تعیین میکنند، متحد کرد. در پایان هزاره دوم نیز موج جدیدی از علاقه به مناقشات گذشته و متفکران برجسته ای که در آن شرکت داشتند، وجود داشت. دلیل اصلی این علاقه را میتوان در مضامین و دغدغههای مشابهی یافت باعث نگرانی روس ها و همه کسانی شده است که به سرنوشت روسیه اهمیت می دهند.
[۳] سوبورنوست مفهومی در فلسفه دینی روسیه است، به معنای وحدت روحانی آزاد مردم هم در زندگی کلیسا و هم در جامعه سکولار، به معنای ارتباط در برادری و عشق. این اصطلاح در زبان ها ی دیگر مشابه ندارد. ظاهراً اولین کسی که این مفهوم را به معنای امروزی آن وارد زبان روسی کرد سامارین در سال ۱۸۶۳ است که می توان آن را به عنوان بخشی از ذهنیت روسی دانست.
[۴] در آگاهی عمومی، این مفهوم اغلب با عنوان گستردهای در مورد ماهیت و هویت روسیه صحبت می کند. با استفاده از مفهوم روح روسی، سعی بر این است تا حد و مرزهای شخصیت روسی تعریف شود: جسارت بی حد و حصر، صداقت، سازش ناپذیری، حداکثر گرایی اخلاقی “همه یا هیچ”، جامعه پذیری ، مهمان نوازی، خود انگیختگی، غلبه قلب بر عقل، تمایل به مالیخولیا و بی اعتنایی به امور بی ارزش. اندیشمندان روسی مفهوم روح ملی را از مکتب رمانتیسیسم آلمانی وام گرفتند. این امر در آثار آن دسته از متفکران روسی که خود را با سنت مسلط عقل گرایانه مخالفت کردند، منعکس شد. نماد روح روسی بر “عظمت معنوی ویژه روس ها و روسیه ” بر اساس “عنصر عرفانی” تعریف نشده ای تأکید می کند که از اعماق”روح روسی” پرده برمیدارد.
[۵] از اوایل دهه ۱۹۹۰ ، “دنیای روسی” اغلب به عنوان یک ایده فرهنگی و تاریخی از یک جامعه بین المللی ، بین ایالتی و بین قاره ای با هدف متحد کردن ملت روس زبان پراکنده تفسیر شده است. دنیای روسی اصطلاحی است که در توضیح یک منظومه فرهنگی، تمدنی، ژئوپلیتیکی و مذهبی به کار میرود که بر اتحاد جمعیت های روسی زبان در سراسر جهان دلالت دارد. در عین حال، مفهوم “دنیای روسی ” تفسیر یا تعریف قانونی روشنی ندارد. برخی از محققان، مانند مارلن لاروئل، آن را به عنوان اصطلاحی بدون تفسیر خاص تعریف میکنند که به نخبگان سیاسی اجازه میدهد تا معنایی را که در یک موقعیت خاص مفید است به آن اختصاص دهند .
منابع:
[۱] E. Fedorov, “The case of Ivan Ilyin: what students of the Russian State University for the Humanities are protesting against,” Topwar, 20 4 2024. [Online]. Available: https://en.topwar.ru/240721-delo-ivana-ilina-protiv-chego-protestujut-studenty-rggu.html.
[۲] И.А.Ильина, О СОПРОТИВЛЕНИИ ЗЛУ СИЛОЙ, Берлин, ۱۹۲۵٫
[۳] И. И.А., «Основное нравственное противоречие войны,» Вопросы философии и психологии, № ۱۲۵, pp. 797-826, 1914.
[۴] И. Ильин, Аксиомы религиозного опыта, Академический проект, ۱۹۵۳٫
[۵] P. Valliere, “IVAN ILYIN: PHILOSOPHER OF LAW, FORCE, AND FAITH,” in LAW AND THE CHRISTIAN TRADITION IN MODERN RUSSIA, Routledge, 2022.
[۶] И. Л. Ильин, О СУЩНОСТИ ПРАВОСОЗНАНИЯ, Москва: Рарогъ, ۱۹۹۳, pp. 1-237.
[۷] Е. И.И., «Национальная культура как основа государственного устройства в философии И.А. Ильина и в традиции русского либерализма,» Культурологический журнал, № ۴, pp. 1-18, 2015.
[۸] З. Ю.А., «МЕТАФИЗИКА РУССКОЙ ИДЕИ И.А.ИЛЬИНА В КОНТЕКСТЕ СОВРЕМЕННОГО,» Культурологический журнал, № ۲۲, pp. 1-14, 2015
* سبحان سیاران، پژوهشگر دکتری دانشگاه دوستی ملل روسیه، دپارتمان سیاست مقایسه ای
216216
نظر شما