به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، پاسخهای استاد شیخ حسین انصاریان را به پرسشهای مطرح از سوی جوانان میخوانید:
ابن تیمیه حرانی نیز به این مطلب اعتراف کرده است:
الرابع أن الله قد اخبر انه سیجعل للذین آمنوا وعملوا الصالحات ودا وهذا وعد منه صادق ومعلوم أن الله قد جعل للصحابة مودة فی قلب کل مسلم لا سیما الخلفاء رضی الله عنهم لَا سِیَّمَا أَبُو بَکرٍ وَعُمَرُ؛ فَإِنَّ عَامَّةَ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِینَ کانُوا یَوَدُّونَهُمَا، وَکانُوا خَیْرَ الْقُرُونِ. وَلَمْ یَکنْ کذَلِک عَلِیٌّ، فَإِنَّ کثِیرًا مِنَ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِینَ کانُوا یُبْغِضُونَهُ وَیَسُبُّونَهُ وَیُقَاتِلُونَهُ.
چهارم: خداوند خبر داده است: «مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار می دهد!» و روشن است که خداوند محبت صحابه را در دل هر مسلمانی قرار داده است؛ به ویژه خلفا و به ویژه ابوبکر و عمر؛ چرا که تمام صحابه و تابعین این دو نفر را دوست داشتند و (آن زمان) بهترین قرنها بود. اما در باره علی این چنین نبود؛ زیرا بسیاری از صحابه و تابعین بغض علی را در دل داشتند، او را سب میکردند و با او میجنگیدند.
ابن تیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبد الحلیم (متوفای ۷۲۸ هـ)، منهاج السنة النبویة، ج۷، ص ۱۳۷ـ۱۳۸، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ناشر: مؤسسة قرطبة، الطبعة: الأولی، ۱۴۰۶هـ.
از کلام ابن تیمیه دو مطلب استفاده میشود:
۱. امیرمؤمنان علیه السلام مؤمن نبود و عمل صالح انجام نداده بود؛ به همین خاطر خداوند محبت او را دلهای صحابه و تابعین قرار ندارد؛ با این که در قرآن وعده داده محبت مؤمنان را در دل همگان قرار دهد؛
۲. بسیاری از صحابه و تابعین، بغض علی بن أبی طالب علیه السلام را در دل داشتند، به آن حضرت فحش میدادند و با او میجنگیدند.
نکته اول مورد بحث ما نیست و باید در جای دیگر مورد بحث قرار گیرد. آن چه برای ما مهم است، اعتراف ابن تیمیه به این مطلب است که بسیاری از صحابه به علی بن أبی طالب فحش میدادند و او را سب میکردند.
و باز در جای دیگر در مقام قیاس بین مخالفان امیرمؤمنان علیه السلام و مخالفان عثمان میگوید:
فَالْمُنَزِّهُونَ لِعُثْمَانَ الْقَادِحُونَ فِی عَلِیٍّ أَعْظَمُ وَأَدْیَنُ وَأَفْضَلُ مِنَ الْمُنَزِّهِینَ لِعَلِیٍّ الْقَادِحِینَ فِی عُثْمَانَ، کالزَّیْدِیَّةِ مَثَلًا.
فَمَعْلُومٌ أَنَّ الَّذِینَ قَاتَلُوهُ وَلَعَنُوهُ وَذَمُّوهُ مِنَ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِینَ وَغَیْرِهِمْ هُمْ أَعْلَمُ وَأَدْیَنُ مِنَ الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَیَلْعَنُونَ عُثْمَانَ.
کسانی که را بیگناه میدانستند و به علی اشکال میگرفتند، بزرگتر و متدینتر از کسانی بودند که علی را بیگناه میدانستند و به عثمان اشکال میگرفتند؛ همانند زیدیه.
پس روشن است، کسانی از صحابه و تابعین و دیگرانی که با علی جنگیدند، او را لعن کردند، از او بدگویی کردند، آنها عالمتر و متدینتر از کسانی بودند که علی را دوست داشتند و عثمان را لعن میکردند.
منهاج السنة النبویة ج ۵، ص۱۰
از این سخن ابن تیمیه استفاده میشود که کسانی از اصحاب بودند که با علی علیه السلام جنگیدند و آن حضرت را لعن میکردند.
و باز ابن تیمیه در جای دیگر در رد این روایت که «ما منافقان را با بغض علی بن أبیطالب علیه السلام میشناختیم» میگوید:
الثالث أن یقال لو ثبت انه قاله فمجرد قول أبی سعید قول واحد من الصحابة و قول الصاحب إذا خالفه صاحب آخر لیس بحجة باتفاق أهل العلم وقد علم قدح کثیر من الصحابة فی علی.
سوم: حتی اگر پذیرفته شود که این روایت ثابت است، اما مجرد سخن ابو سعید خدری که یکی از اصحاب است اگر صحابه دیگری با او مخالفت کرده باشد، به اتفاق اهل علم حجت نیست، و روشن است که بسیاری از صحابه به علی بدگویی کردهاند.
منهاج السنة النبویة ج ۷، ص۱۴۶
حال که ثابت شد، تعداد زیادی از اصحاب به امیرمؤمنان علیه السلام فحش داده است، به سراغ روایاتی میرویم که در کتابهای اهل سنت در باره حکم سب امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده است.
روایت «من سب علیا فقد سبنی» با چندین سند نقل شده است که لا اقل دو سند آن صحیح است و اشکالی در آن نیست.
روایت اول: عبد الله الجدلی از ام سلمة:
احمد بن حنبل و دیگر بزرگان اهل سنت نقل کردهاند:
۲۶۷۹۱ حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أَبِی ثنا یحیی بن أَبِی بُکیْرٍ قال ثنا إِسْرَائِیلُ عن أَبِی إِسْحَاقَ عن عبد اللَّهِ الجدلی قال دَخَلْتُ علی أُمِّ سَلَمَةَ فقالت لی أَیُسَبُّ رسول اللَّهِ (ص) فِیکمْ قلت مَعَاذَ اللَّهِ أو سُبْحَانَ اللَّهِ أو کلِمَةً نَحْوَهَا قالت سمعت رَسُولَ اللَّهِ (ص) یقول من سَبَّ عَلِیاًّ فَقَدْ سبنی.
عبد الله جدلی می گوید: بر ام سلمه وارد شدم، به من فرمود: آیا کسی در میان شما هست که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله را سبّ کند؟ گفتم: پناه بر خدا... فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که فرمود: هر کس علی (علیه السلام) را سب کند، به درستی که مرا سبّ کرده است.
الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفای۲۴۱هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج ۶، ص۳۲۳، ح۲۶۷۹۱، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
همو: فضائل الصحابة، ج ۲، ص۵۹۴، ح۱۰۱۱، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولی، ۱۴۰۳هـ – ۱۹۸۳م؛
النسائی، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعیب بن علی (متوفای۳۰۳ هـ)، خصائص امیرمؤمنان علی بن أبی طالب، ج ۱، ص۱۱۱، ح۹۱، تحقیق: أحمد میرین البلوشی، ناشر: مکتبة المعلا - الکویت الطبعة: الأولی، ۱۴۰۶ هـ؛
الحمیری، علی بن محمد (متوفای۳۲۳هـ)، جزء الحمیری، ج۲، ص۸۰ ـ ۸۱، تحقیق: عبد العزیز سلیمان إبراهیم البعیمی، ناشر: مکتبة الرشد ـ الریاض، الطبعة: الأولی
حاکم نیشابوری بعد از حدیث میگوید:
هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه
سند این حدیث صحیح است؛ ولی بخاری و مسلم آن را نیاوردهاند.
الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای ۴۰۵ هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص۱۳۰، ح ۴۶۱۵، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولی، ۱۴۱۱هـ - ۱۹۹۰م.
و هیثمی نیز میگوید:
رواه أحمد ورجاله رجال الصحیح غیر أبی عبد الله الجدلی وهو ثقة.
احمد آن را نقل کرده و راویان آن، راویان صحیح بخاری هستند، غیر از أبی عبد الله الجدلی که او مورد اعتماد است.
الهیثمی، ابوالحسن نور الدین علی بن أبی بکر (متوفای ۸۰۷ هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۹، ص۱۳۰، ناشر: دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷هـ.
ابویعلی موصلی و برخی از بزرگان اهل سنت، همین روایت را با سند صحیح و عبارت دیگری نقل کردهاند:
حَدَّثَنَا أَبُو خَیْثَمَةَ، حَدَّثَنَا عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَی، حَدَّثَنَا عِیسَی بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْبَجَلِیُّ، عَنِ السُّدِّیِّ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْجَدَلِیِّ، قَالَ: قَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: أَیُسَبُّ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلَی الْمَنَابِرِ؟ قُلْتُ: وَأَنَّی ذَلِک؟ قَالَتْ: " أَلَیْسَ یُسَبُّ عَلِیٌّ وَمَنْ یُحِبُّهُ؟ فَأَشْهَدُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کانَ یُحِبُّهُ "
ابوعبد الله جدلی گوید: ام سلمه گفت" آیا کسی رسول خدا را بر فراز منابر سب میکند؟ گفتم: چگونه چنین چیزی ممکن است؟ گفت: مگر نه این که آنها علی و دوستدارانش را سب میکنند، شهادت میدهم که رسول خدا صلی الله علیه وآله علی را دوست داشت.
أبو یعلی الموصلی التمیمی، أحمد بن علی بن المثنی (متوفای۳۰۷ هـ)، مسند أبی یعلی، ج ۱۲، ص۴۴۴، ح۷۰۱۳، تحقیق: حسین سلیم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولی، ۱۴۰۴ هـ – ۱۹۸۴م.
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفای۳۶۰هـ)، الروض الدانی (المعجم الصغیر)، ج ۲، ص۸۳، تحقیق: محمد شکور محمود الحاج أمریر، ناشر: المکتب الإسلامی/ دار عمار - بیروت/ عمان، الطبعة: الأولی، ۱۴۰۵هـ ـ ۱۹۸۵م
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفای۳۶۰هـ)، المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص۳۲۲، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، ۱۴۰۴هـ – ۱۹۸۳م.
الطبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد بن أیوب (متوفای۳۶۰هـ)، المعجم الأوسط، ج ۶، ص۷۴، تحقیق: طارق بن عوض الله بن محمد، عبد المحسن بن إبراهیم الحسینی، ناشر: دار الحرمین - القاهرة – ۱۴۱۵هـ.
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای۴۶۳هـ)، تاریخ بغداد، ج ۷، ص۴۰۱، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت.
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفای۵۷۱هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۴۲، ص۲۶۶، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.
ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفای۷۷۴هـ)، البدایة والنهایة، ج ۷، ص۳۵۵، ناشر: مکتبة المعارف – بیروت.
هیثمی در تصحیح این روایت میگوید:
رواه الطبرانی فی الثلاثة وأبو یعلی ورجال الطبرانی رجال الصحیح غیر أبی عبدالله وهو ثقة وروی الطبرانی بعده بإسناد رجاله ثقات إلی أم سلمة عن النبی صلی الله علیه وسلم قال مثله.
طبرانی این روایت را در هر سه کتابش نقل کرده، تمام راویان طبرانی راویان صحیح بخاری هستند؛ غیر از ابو عبد الله که او نیز ثقه است. همچنین طبرانی بعدی را با سندی که تمام راویان آن ثقه هستند از ام سلمه نقل کردهاند.
الهیثمی، ابوالحسن نور الدین علی بن أبی بکر (متوفای ۸۰۷ هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۹، ص۱۳۰، ناشر: دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷هـ.
حاکم نیشابوری همین روایت را به صورت مفصلتر نیز نقل کرده است:
حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ أَحْمَدُ بْنُ عُبَیْدٍ الْحَافِظُ بِهَمْدَانَ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ مُوسَی بْنِ إِسْحَاقَ التَّیْمِیُّ، ثنا جَنْدَلُ بْنُ وَالْقٍ، ثنا بُکیْرُ بْنُ عُثْمَانَ الْبَجَلِیُّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا إِسْحَاقَ التَّمِیمِیَّ، یَقُولُ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْجَدَلِیَّ، یَقُولُ: حَجَجْتُ وَأَنَا غُلامٌ، فَمَرَرْتُ بِالْمَدِینَةِ وَإِذَا النَّاسُ عُنُقٌ وَاحِدٌ، فَاتَّبَعْتُهُمْ، فَدَخَلُوا عَلَی أُمِّ سَلَمَةَ زَوْجِ النَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، فَسَمِعْتُهَا تَقُولُ: یَا شَبِیبَ بْنَ رِبْعِیٍّ، فَأَجَابَهَا رَجُلٌ جِلْفٌ جَافٍ: لَبَّیْک یَا أُمَّتَاهُ، قَالَتْ: یُسَبُّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فِی نَادِیکمْ؟ قَالَ: وَأَنَّی ذَلِک؟ قَالَتْ: فَعَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ، قَالَ: إِنَّا لَنَقُولُ أَشْیَاءَ نُرِیدُ عَرَضَ الدُّنْیَا، قَالَتْ: فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: " مَنْ سَبَّ عَلِیًّا فَقَدْ سَبَّنِی، وَمَنْ سَبَّنِی فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ تَعَالَی "
ابوعبد الله جدلی گفت: خردسال بودم که عازم حج بیت الله گردیدم. در مدینه به گروهی از مردم برخورد کردم و همراه آنان حرکت کردم تا اینکه به خانه امّ سلمه، همسر پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله وارد شدیم. پس از آنکه حضّار نشستند، از امّ سلمه شنیدم که صدا زد:
ای شیب بن ربعی! مردی که آثار خشکی و خشمگینی از وی ظاهر بود، پاسخ داد:
چه می فرمائی، ای مادر! فرمود: آیا معمول شماست که هرگاه مجلسی منعقد می سازید، رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را سب می کنید و به آن حضرت ناسزا می گوئید؟! وی پاسخ داد: هرگز چنان نیست!
ام سلمه گفت: آیا در مجالستان، از علی علیه السّلام نکوهش می کنید؟ در پاسخ گفت: در پاره ای از امور دنیوی از وی بدگوئی می نمائیم. ام سلمه گفت: این سؤال بدان جهت بود که از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله شنیدم، می فرمود: کسی که به علی علیه السّلام ناسزا بگوید، به من ناسزا گفته است. و کسی که مرا سب کند، خدا را سب کرده است.
الحاکم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای ۴۰۵ هـ)، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص۱۳۰، ح۴۶۱۶، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولی، ۱۴۱۱هـ - ۱۹۹۰م.
روایت دوم: قیس بن حازم از ام سلمة
(۴۴۳۱۸)- [۴۲: ۲۶۷] أَخْبَرَنَا أَبُو مُحَمَّدِ بْنُ طَاوُسٍ، أنا أَبُو الْفَتْحِ عَبْدُ الرَّزَّاقِ بْنُ عَبْدِ الْکرِیمِ بْنِ عَبْدِ الْوَاحِدِ، أنا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجُرْجَانِیُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ بْنِ یُوسُفَ الأَصَمُّ، نا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْحُنَیْنِ، نا إِسْمَاعِیلُ بْنُ أَبَانٍ الْوَرَّاقُ، حَدَّثَنِی عَمْرٌو، عَنْ إِسْمَاعِیلَ السُّدِّیِّ، قَالَ: وَقَالَ قَیْسُ بْنُ أَبِی حَازِمٍ: سَمِعْتُ أُمَّ سَلَمَةَ زَوْجَ النَّبِیِّ (ص) تَقُولُ: " مَنْ سَبَّ عَلِیًّا وَأَحِبَّاءَهُ فَقَدْ سَبَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) وَأَشْهَدُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کانَ یُحِبُّهُ ".
قیس بن حازم گفت: از ام سلمه شنیدم که میگفت: هرکس علی و دوستدارانش را سب کند، به درستی که رسول خدا صلی الله علیه وآله را سب کرده است، و من شهادت میدهم که رسول خدا او را دوست داشت.
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفای۵۷۱هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۴۲، ص۲۶۷، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.
در سند این روایت عمر بن شمرو وجود دارد که برخی از علمای اهل سنت او را تضعیف کردهاند؛ هر چند که سند روایت صحیح نیست؛ اما میتواند برای روایات قبلی مؤید باشد.
روایت سوم: عبد الله بن عباس
شجری جرجانی در کتاب الأمالی، محب الدین طبری در ذخائر العقبی و أبوسعد آبی در نثر الدر، همین مطلب را از عبد الله بن عباس نقل کردهاند:
(۴۸۳)- [۶۶۴ ] أَخْبَرَنَا أَبُو أَحْمَدَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُؤَدِّبُ الْمَعْرُوفُ بِالْمَکفُوفِ، بِقِرَاءَتِی عَلَیْهِ، قَالَ: أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ حَیَّانَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو سَعِیدٍ الثَّقَفِیُّ، جُنْدَارُ بْنُ وَاثِقٍ، عَنْ حَمَّادٍ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ زَیْدٍ، عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ، قَالَ: بَلَغَ ابْنَ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، أَنَّ قَوْمًا یَقَعُونَ فِی عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَامُ، فَقَالَ لِابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: خُذْ بِیَدِی فَاذْهَبْ بِی إِلَیْهِمْ، فَأَخَذَ بِیَدِهِ حَتَّی انْتَهَی إِلَیْهِمْ فَقَالَ: أَیُّکمُ السَّابُّ اللَّهَ؟ قَالُوا: سُبْحَانَ اللَّهِ مَنْ سَبَّ اللَّهَ فَقَدْ أَشْرَک، فَقَالَ: أَیُّکمُ السَّابُّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ؟ قَالُوا: مَنْ سَبَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فَقَدْ کفَرَ، فَقَالَ: أَیُّکمُ السَّابُّ لِعَلِیٍّ؟ قَالُوا: قَدْ کانَ ذَلِک، قَالَ فَأَشْهَدُ لَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، یَقُولُ: " مَنْ سَبَّ عَلِیًّا فَقَدْ سَبَّنِی، وَمَنْ سَبَّنِی فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ، وَمَنْ سَبَّ اللَّهَ کبَّهُ اللَّهُ عَلَی وَجْهِهِ فِی النَّارِ ".
از سعید بن جبیر نقل شده است: به ابن عباس خبر دادند که گروهی به علی علیه السلام جسارت میکنند. ابن عباس به پسرش گفت: دستم را بگیر و مرا پیش آنها ببر. وقتی پیش آنها رفتند، ابن عباس گفت: کدام یک از شما به خداوند فحش داده است؟ گفتند: سبحان الله ! هر کس به خداوند فحش بدهد، مشرک شده است. پس گفت: کدام یک از شما به رسول خدا صلی الله علیه وآله فحش داده است؟ گفت: هر کس به رسول خدا فحش بدهد، کافر شده است. پس گفت: کدامیک از شما به علی فحش دادهاید؟ گفتند: بلی، ما این کار را کردهایم. ابن عباس گفت: شهادت میدهم که به راستی از رسول خدا شنیدم که میفرمود: هر کس به علی فحش بدهد، به من فحش داده است، هر کس به من فحش بدهد، به خداوند فحش داده است و خداوند او را با صورت به آتش جهنم خواهد انداخت.
الشجری الجرجانی، المرشد بالله یحیی بن الحسین بن إسماعیل الحسنی (متوفای۴۹۹ هـ)، کتاب الأمالی وهی المعروفة بالأمالی الخمیسیة، ج ۱، ص۱۷۸، تحقیق: محمد حسن اسماعیل، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولی، ۱۴۲۲ هـ - ۲۰۰۱م.
الطبری، ابوجعفر محب الدین أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفای۶۹۴هـ)، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ج ۱، ص۶۶، ناشر: دار الکتب المصریة – مصر.
الآبی، ابوسعد منصور بن الحسین (متوفای۴۲۱هـ)، نثر الدر فی المحاضرات، ج ۱، ص۲۸۶، تحقیق: خالد عبد الغنی محفوط، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت /لبنان، الطبعة: الأولی، ۱۴۲۴هـ - ۲۰۰۴م.
روایت چهارم: عبد الرحمن بن أخی زید بن أرقم:
ابن عساکر دمشقی شافعی، دو روایت دیگر با همین مضمون از عبد الرحمن، پسر برادر زید بن أرقم از ام سلمه نقل کرده است:
کتَبَ إِلَیَّ أَبُو سَعْدٍ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَأَبُو عَلِیٍّ الْحَسَنُ بْنُ أَحْمَدَ، وَأَبُو الْقَاسِمِ غَانِمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ، ثُمَّ أَخْبَرَنَا أَبُو الْمَعَالِیِّ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحُلْوَانِیُّ، أنا أَبُو عَلِیٍّ، قَالُوا: أنا أَبُو نُعَیْمٍ الْحَافِظُ، نا سُلَیْمَانُ بْنُ أَحْمَدَ، نا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَجَّاجِ بْنِ رَشْدِینٍ، نا یُوسُفُ بْنُ عَدِیٍّ الْکوفِیُّ، نا عَمْرُو ابْنُ أَبِی الْمِقْدَامِ، عَنْ یَزِیدَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ابْنِ أَخِی زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أُمِّ سَلَمَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِینَ، فَقَالَتْ: " مِنْ أَیْنَ أَنْتُمْ؟ " فَقُلْتُ: مِنْ أَهْلِ الْکوفَةِ، فَقَالَتْ: " أَنْتُمُ الَّذِینَ تَشْتُمُونَ النَّبِیَّ (ص) فَقُلْتُ: مَا عَلِمْنَا أَحَدًا یَشْتُمُ النَّبِیَّ (ص) قَالَتْ: " بَلَی أَلَیْسَ یَلْعَنُونَ عَلِیًّا، وَیَلْعَنُونَ مَنْ یُحِبُّهُ؟ وَکانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یُحِبُّهُ.
عبد الرحمن، پسر برادر زید بن أرقم گفت: بر ام سلمه وارد شدم؛ پس گفت: از کجا هستید؟ گفتم: از اهل کوفه هستم. پس گفت: شما به رسول خدا صلی الله علیه وآله فحش میدهید؟ پس گفتم: کسی را نمیشناسم که به پیامبر فحش بدهد. گفت: بلی، ولی آیا علی و دوستداران او را لعن نمیکنید؟ در حالی که رسول خدا صلی الله علیه وآله دوست دار او بود.
ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفای۵۷۱هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۴۲، ص۲۶۶، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.
أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْفُرَاوِیُّ، أنا أَبُو عُثْمَانَ الْبَحِیرِیُّ، أنا أَبُو بَکرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ سُلَیْمٍ النَّجَّادُ الْبَغْدَادِیُّ، نا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْهَمْدَانِیُّ، نا أَحْمَدُ بْنُ یَحْیَی الصُّوفِیُّ، نا إِسْمَاعِیلُ بْنُ أَبَانٍ الْوَرَّاقُ، نا عَمْرُو بْنُ ثَابِتٍ، عَنْ یَزِیدَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ، حَدَّثَنِی ابْنُ أَخِی بْنِ أَرْقَمَ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أُمِّ سَلَمَةَ زَوْجِ النَّبِیِّ (ص) فَقَالَتْ: مِمَّنْ أَنْتَ؟ قُلْتُ: مِنْ أَهْلِ الْکوفَةِ، قَالَتْ: مِنَ الَّذِینَ یُسَبُّ فِیهِمْ رَسُولُ اللَّه (ص) قُلْتُ: لا وَاللَّهِ یَا أُمَّهْ، مَا سَمِعْتُ أَحَدًا یَسُبُّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَتْ: بَلَی وَاللَّهِ إِنَّهُمْ یَقُولُونَ: فَعَلَ اللَّهُ بِعَلِیٍّ، وَمَنْ یُحِبُّهُ، وَقَدْ کانَ وَاللَّهِ رَسُولُ اللَّهِ یُحِبُّهُ
پسر برادر زید بن أرقم گفت: بر ام سلمه، همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله وارد شدم؛ پس گفت: از کجا هستید؟ گفتم: از اهل کوفه. گفت: چه کسی در میان شما به رسول خدا صلی الله علیه وآله فحش میدهد؟ گفتم: ای مادر ! به خدا سوگند نشنیدم کسی رسول خدا را فحش بدهد. گفت: بلی، به خدا سوگند شنیدم که آنها میگویند: "خدا با علی و دوستدارانش چنین و چنان کند" در حالی که رسول خدا دوستدار علی بود.
تاریخ مدینة دمشق ج ۴۲، ص۲۶۵
نتیجه:
این روایت حد اقل با دو سند صحیح و چندین سند دیگر نقل شده است؛ بنابراین در صحت این روایت تردیدی نیست.
طبق این روایت، هرکس به علی بن أبی طالب علیه السلام فحش دهد، به رسول خدا صلی الله علیه وآله و در حقیقت به خداوند فحش داده است و فحش به خداوند قطعا کفر است.
از طرف دیگر، طبق گفته ابن تیمیه حرانی، بسیاری از صحابه به علی بن أبی طالب علیه السلام فحش میدادهاند.
پس کجاست آن عدالت مطلقی که اهل سنت برای تک تک اصحاب قائل هستند؟
نظر شما