سنگاپور جزیره کوچکی در جنوب شرقی آسیا میان مالزی و اندونزی است که وسعتی کمتر از نصف جزیره قشم ایران را داراست. کشوری که بدون هیچ یک از منابع طبیعی و حتی زمین کافی برای کشاورزی توانسته به یکی از جلوههای معجزه اقتصادی آسیا تبدیل شود. صادرات سنگاپور اکنون بیش از پنج برابر ایران است، سالیانه پذیرای ۲۰ میلیون توریست بوده و جزء پنج کشور کم فساد جهان است. مردم این کشور لی کوانیو نخست وزیر اسبق را معمار توسعه سنگاپور میدانند. اما چه تفاوتهایی میان ایران و سنگاپور در مسیر توسعهیافتگی وجود دارد؟
*دولت توسعهگرا: در حالیکه سنگاپور در سایه دولتی توسعهگرا فقط طی نیم قرن به پیشرفتهای شایانی دست یافت ایران با نفی توسعه، حکمرانی ایدئولوژیک، و توهم مدیریت جهان فرسنگها کشور را به عقب راندهاند.
* حاکمیت قانون: سنگاپور قانون را سنگبنای ساخت جامعه نوین خود قرار داد و از برابری همگان در مقابل آن دفاع کرد، در حالیکه قانون در ایران بیشتر به عنوان ابزاری برای محدودسازی جامعه از سوی حکومت جلوهگر شده است.
*جهانیشدن اقتصاد: در حالیکه سنگاپور از استراتژی توسعه صادرات دفاع کرده و گام به گام اقتصاد خود را جهانی کرده است ایران همچنان با پایبندی به ایده خودکفایی و استراتژی جایگزینی واردات در مسیر انزوای اقتصاد خود گام بر میدارد.
*انضباط اجتماعی: سنگاپور در نیم قرن اخیر توانسته با جلب اعتماد مردم نوعی انضباط اجتماعی را در راستای پرورش ملتی قانونمند، منظم و توسعهگرا به مرحله اجرا در آورد حال آنکه آشفتگی حکمرانی در ایران و افزایش شکاف ملت - دولت نتیجهای متفاوت برای ما رقم زده است.
*مزیت جغرافیایی: در حالیکه سنگاپور بدون هیچگونه مزیت جدی و صرفا به دلیل قرار گرفتن در مسیر کشتیرانی جهانی توانسته به توسعه پایدار دست یابد ایران هرگز نتوانسته از موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک خود برای عبور کریدورهای ترانزیتی منطقه از ایران بهره ببرد.
*آموزش و پرورش کارآمد: سنگاپور با سرمایهگذاری سنگین در آموزش همگانی، فراهم آوردن عدالت آموزشی و برقراری رابطه تنگاتنگ میان آموزش با بازار توانسته به پیشرفتهای عظیمی دست یابد در حالیکه آموزش و پرورش در ایران همچنان ایدئولوژیک، فاقد توانایی مهارتافزایی و بهدور از تحولات جهانی است.
* روابط سازنده با جهان: در حالیکه سنگاپور با پذیرش نظم جهانی کوشیده است تا از رهگذر ارتباط مناسب با همه کشورها توسعه اقتصادی را در آغوش کشد ایران سعی کرده با نفی نظم جهانی و به عنوان یک کشور استثنائی و پیشبینی ناپذیر روابطی تنشزا با جهان داشته باشد
*شایستهسالاری: سنگاپور بدون تاکید بر تربیت نیروی انسانی متخصص و برقراری یک سیستم شایسته گزین نمیتوانست جایگاهی در اقتصاد جهانی داشته باشد ولی ایران با ذبح کردن شایسته سالاری در پای اطاعتگرایی و ارادهسالاری خود را از یک بوروکراسی کارآمد محروم کرده است.
*عملگرایی: در حالیکه سنگاپور برای تحقق یک دولت باظرفیت به این سخن تاریخی دنگ شیائوپینگ عمل کرده است که؛ مهم نیست که گربه سیاه یا سفید باشد، گربه باید موش بگیرد، ایران همچنان با ایدئولوژیگرایی از برقراری روابط مناسب با غرب پرهیز میکند.
* خصوصیسازی: سنگاپور کوشیده است تا در یک فرآیند تدریجی و شفاف بخش خصوصی را تقویت و از آن حمایت کند در حالیکه قصه پر غصه خصوصیسازی در ایران به ورود نهادهای شبه نظامی به عرصه اقتصاد و خصولتی سازی آن انجامیده است.
216216
نظر شما