آخرین آنها متعلق به چند روز پیش است که بین یک خانم شهروند با یک ون نیروی گشت ارشاد بود که ظاهرا دختر آن بانوی محترم توسط مامورین جلب و به خودرو هدایت شده بود. در کالبد شکافی این حادثه تلخ توجه دقیق هموطنان عزیز را به نکاتی در زیر جلب میکنم:
الف: مامورین نیروی انتظامی نیز مثل همه ما دارای خانواده بوده واز مشکلات مختلف نظیر گرانی، تورم اجاره خانه، بیماری یکی از اعضای خانواده، گرمای هوا و عوامل دیگر محیطی و روحی و عصبی، رنج میبرند. اما با این وجود اغلب ما در معابر و میادین شاهد برخوردهای سخیف بعضی از شهروندان هنجارشکن با مامورین پلیس حتی فحاشی و درگیری فیزیکی با آنها بودهایم که مامور برای اجرای قانون در مقابل خاطی مقاومت میکند و گاهی حتی جان خود را برسر اجرای وظیفه میگذارد.
ب: گاهی یک شهروند بر اثر مشکلات مختلف در آستانه انفجار قرار گرفته و از نگاه رفتارشناسی آستانه تحمل وی به پایان رسیده از همین رو برخورد کوچکی از سوی یک مامور او را به انفجار میرساند.
ج: شهروندان دشواریهای خدمات مامورین را نمیبینند در مرزها جان برکف در مقابل قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه، در شهرها در مقابل سارقین مسلح و گاهی در خیابانها با فرد یا افرادی که در حالت عادی نبوده با کوچکترین کنش به واکنشهای خشن و خونین دست میزنند. خوب پس چه باید کرد؟ مدیر ارشد و تلاشگر نیروهای انتظامی باید طی برنامههای مدون علمی، هر سه الی شش ماه از مامورینی که در صف اول مواجهه با مردم و ارباب رجوع میباشند تستهای روانکاوی اجباری در محورهای پرخاشگری، سازگاری اجتماعی، افسردگی و اضطراب و... به عمل آورده و افرادی را که نتایج آزمونهای آنها رضایت بخش نیست به روانکاوی و روان درمانی و درمانهای رفتاری اعزام دارند. ماهی یکبار مامورین به همراه خانواده برای صرف شام یا ناهار به مراکز مناسب وزیبا اعزام شده وهزینههایشان مشترکا پرداخت گردد.
ایجاد مرکز مشاوره مخصوصا در امور خانواده و فرزندان و روابط زناشویی در محل خدمت، تجربه موفقی نبوده و موانع اداری و وحشت بیجهت از اطلاع همکاران نسبت به موضوعات فیمابین مانع از بهرهگیری مناسب از این خدمات میگردد. برگزاری کلاس مهارتهای اجتماعی و شغلی برای شاغلین مرتبط با مردم، مخصوصا آموزش مهارت کنترل هیجانهای رفتاری آثار مناسبی بر رفتار این کارکنان خواهد داشت. آخرین نکته؛ واکنش فرهنگی و اخلاقی مدیران ارشد نیروی انتظامی نسبت به این حادثه تلخ بود.
ای کاش وزرا و مدیران ارشد برخی از سازمانها که در ارتباط با مردم مرتکب خطا گشته و یا عدم تمرکز و توجه آنها حوادث تلخی را خلق میکنند مثل مدیران ارشد نیروی انتظامی از مردم عذرخواهی و با حادثه دیدگان همدردی نمایند. انعکاس گسترده تخلف یک مامور و تکیه بر آن برای تخریب تلاشهای جمع قابل توجهی از فرزندان شریف و زحمتکش، حرکتی ناجوانمردانه و دور از انصاف است.
و اما سخنی با مدیران ارشد و تصمیم سازان شرافتمند نیروی انتظامی:
برادران ارجمند گاهی یک حرکت کوچک و نادرست موجب تخریب تلاشهای یک نهاد تلاشگر میگردد؛ سعی شود قبل از وقوع حوادث تلخی مثل حادثه یاد شده با انتخاب کارکنان آموزش دیده در امور ارتباطات اجتماعی و اجرای برنامههای آموزش حین کار علاوه بر آزمونهای گفته شده در سطور فوق اجازه تخریب چهره مامورین خدوم را به فرصت طلبان ندهند.
با طرح موضوعات مشابه با مردم و برخورد صادقانه با موضوعات مشابه و عوامل دخیل و بیان روند بررسی و عاقبت موضوع ضمن تقویت اعتماد اجتماعی نسبت به این نهاد و کارکنان آن اجازه تضعیف روحیه خدمتگزاران واقعی را به عوامل وابسته ندهند.
* رفتارشناس
* منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد / یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱
نظر شما