ابهام ، ایهام ، کرشمه ، بازی ادبی با واژگان تیتر که در جای خود بسیار لازم هم هست نباید مغایر با این سیاست اصلی باشد . تیترها باید به نحوی انتخاب شوند که با روح حاکم بر متن مغایرت نداشته باشد و حتما از بخشی انتخاب شوند که روح اصلی را تشکیل می دهد . یک رسانه چند وجهی چنان تیتر می زند که اگر به آدم های رسانه ای آن فرد یا موضوع می گفتیم خودتان 3-2 تا تیتر برای این خبر پیشنهاد بدهید حتما یکی از پیشنهادهای آنان ، تیتر خود ما می بود . البته وقتی می گوییم «آدم های رسانه ای» منظورمان کسانی است که فرق تیتر حرفه ای با تیتر فرمایشی و تبلیغاتی و غیر جذاب را می دانند .
ابتکار عمل و هوشمندی در تیتر زنی با شیطنت (و از آن بدتر ، رسوا بودن این شیطنت) تفاوت دارد . روزنامه نگار اگر هم قرار است شیطنت (با تعریف رایج در بین روزنامه نگاران) داشته باشد باید به سبک بی بی سی ، این شیطنت او فقط نزد اهالی خبره مشهود باشد . چنین روزنامه نگاری اگرچه به content بی توجه نیست اما بیشتر به context اهمیت می دهد ، کاری که عمده رسانه های ما تقریبا" بلد نیستند . تیتر واحد در دو رسانه مختلف ، با دو پس زمینه متفاوت و با دو مخاطب متفاوت ، دو معنی می دهد . یک روزنامه نگار هوشمند به جای واکنش های آشکار ، بر این بال سوار می شود و مقصود خود را می رساند و در عین حال ، هر مخاطبی که چنین رسانه ای را می بینید به اعتدال و انصاف آن گواهی می دهد . حالا اگر ویژگی هایی مثل دقت و سرعت و جامعیت و ادب نیز اضافه شود سمپاتی مخاطب با چنین رسانه ای افزایش می یابد و درونی و ماندگار می شود . برای آن که مخاطب به چنین صفت هایی باور یابد وسواس جدی روی تک تک مطالب ضروری است والا با یک مثال نقض ، حیثیت به زحمت بدست آمده ، بر باد می رود .
علاوه بر اینها اگر رسانه ای اصول سایبر را نیز رعایت کند و با جدیت ، انرژی گذاری مخاطب را کاهش دهد (انتخاب دقیق خبرهای مرتبط ، تگ ، جستجو و ... ) در گزینه اول فهرست favorites او جای می گیرد.
نظر شما