۱ نفر
۲۸ دی ۱۳۸۹ - ۰۶:۰۸

در ماجرای انتخابات چند هفته پیش مدیران مسئول ، یکی در اثبات خود به من گفت «آقا ،‌ چند بار شما ؟!


تا کی می خواهی کاندیدا شوید ؟ اجازه دهید گردش نخبگان ایجاد شود » . اگرچه به او جواب دادم که من نخبه نیستم و لذا چنین خواسته ای موضوعا" منتفی است اما همین گفتگو بهانه ای شد تا با هدف آسیب شناسی ، نکته ای را مرور کنیم :

خیلی از مفاهیم وارداتی از جمله همین «گردش نخبگان» (و تاحدی ،دمکراسی) مثل خیلی از پدیده های وارداتی (از جمله حزب و تا حدی رسانه) و مثل خیلی از صنایع وارداتی (از جمله خودرو و رایانه و ...) به صورت ناقص الخلقه در کشور ما تولد یافته اند و همین تولد و رشد ناقص سبب شده است که شانسی برای بهبود نداشته باشند . این اعوجاج مضحک سبب می شود که آرزو کنیم ای کاش لااقل همان مفهوم غربی را درست و کامل فهم می کردیم و شبیه تنسی تاکسیدو نمی شدیم که با برداشت ناقص ، نه تنها نتوانیم ایده یا پدیده اصلی را کامل سازیم بلکه حتی همان را نیز ضایع کنیم .

در برخورد با چنین پدیده هایی چند راه وجود دارد :
1) کشف ایده ، نظریه پردازی ، اختراعات و اکتشافات توسط خود

2) بومی سازی ایده ها ، ‌پدیده ها و پدیدها ، ‌یعنی اینکه اصل یا ایده اصلی را بگیریم و با توجه به اقتضائات خودمان ، بازسازی کنیم .

3) کپی برداری عین به عین و کامل

4) کپی برداری ناقص و ناشی از بیسوادی ، عجله ، کج فهمی و فقدان نگاه همه جانبه

طبیعی است در این مراتب چهارگانه ، ‌هرچه به عالی ترین حالت (اول) نزدیک شویم بهتر و هرچه دراین طیف به حالت چهارم نزدیکتر شویم خطرناکتر است . وقتی در مدارهای اول و دوم حرکت می کنیم سهم بیشتر در تاریخ تمدن و تولید علم هم داریم ، هویت بیشتری کسب می کنیم و قدرت بالاتری در جهان داریم و متقابلا وقتی در درجات سوم و چهارم حرکت می دانیم ملتی بی هویت ، منفعل ،‌ نیازمند و بازیچه خواهیم بود .

به کرات دیده ایم که فردی در رسانه ای حرف می زند و چنان ژستی می گیرد که کانه دانشمندی بی همتاست و در حوزه ای اظهار نظر می کند که فقط کافی است یک کارشناس سوال هماهنگ نشده ای را بپرسد تا اسباب مضحکه فراهم شود . اخلاق علمی حکم می کند در حوزه ای که صاحب نظر ( و یا حداقل صاحب دانش) نیستیم ، از اظهار نظر خودداری کنیم ، حتی اگر دیگران اشتباه کنند و از ما چیزی را بپرسند .

در حقوق اساسی اگر انتخاب های متوالی رئیس جمهوری با محدودیت مواجه است دلایلی دارد که عمده ترین آنها در دو محور خلاصه می شود :

1) تمرکز قدرت اجرایی در یک نفر ، و تداوم آن امکان فساد و استبداد را افزایش می دهد .

2) مجریان برگزاری انتخابات ، زیر دست او محسوب می شوند و لذا بیم تقلب در انتخابات می رود .

لذا می بینیم که در مراجع مشورتی ، قانونگذاری ، نظارتی یا سیاستگذاری نظیر مجلس شورای اسلامی ، مجلس خبرگان ، ‌هیات های مدیره و حتی وزرا  چنین منعی وجود ندارد . روسای دو قوه مقننه و قضاییه و همچنین روسای مجمع تشخیص و مجلس خبرگان ، ‌همچنین کلیه انتصابات نیز از این قاعده مستثنی هستند ، حال آن که در بعضی پست ها یا مشاغل اجرایی که بارزترین نمونه آن رئیس دولت است ، محدودیت توالی تجویز می شود و اگر گردش نخبگان گفته می شود منظور ،‌ «امکان» رقابت آزاد در یک نظام سیاسی است که دولت به وتبع آن کل بدنه اجرایی کشور ضرورتا" در دست یک گروه خاص نماند .

روزنامه نگاران به واسطه وجه روشنفکری خود منطقا باید مراقب باشند اگر کلمه یا عبارتی را در جایی شنیدند یاخواندند ، برداشت سطحی نداشته باشند و با این برداشت سطحی ، لااقل اظهار فضل نکنند ! همین کارها را می کنیم که به ما می گویند دریایی به عمق یک سانتی متر .

کد خبر 124229

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حسنا IR ۰۴:۳۴ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۹
    0 0
    آقاي دكتر انتظامي عزيز با سلام مثل هميشه متين وجسورانه نوشتيد."برداشت سطحي " و" دریایی به عمق یک سانتی متر".ولي واقعيت اينه كه براي داشتن آناليز صحيح از مطلب با يد ورودي هاي درست وشفاف به مخاطب داده شود كه متاسفانه معمولا اينطور نيست .هنوز مفهوم نخبه ،خواص وعوام ومرز ومشتركات مشخص نيست .ضمنا" آقاي دكتر از طرف خودم ودوستانم به خاطر قلم صريحتان سپاسگزاريم.