در دنیای امروز، توسعه پایدار کشورها در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در گرو ورود صحیح و کارشناسی شده به عرصههای گوناگون فناوری است. بدیهی است هر کشوری بسته به اولویتها و نیازمندیهای خود به برخی از حوزههای فناورانه ورود پیدا میکند. در این میان فناوریهایی وجود دارند که هر کشوری با هر سطحی از پیشرفت ناگزیر از توسعه و کاربرد آنهاست. یکی از مصادیق بارز، فناوری فضایی است که بهعنوان یک حوزه راهبردی بر توسعه پایدار و همهجانبه کشورها تأثیرگذار است؛ بنابراین درک ضرورت ورود به عرصه فناوری فضایی بر هیچکس پوشیده نیست؛ چه نام آن را اقتدار فضایی بنامیم چه پیشرفت و توسعه فضایی؛ اما آیا میتوان صرفاً با استناد به این ضرورت هر نوع اقدام شتابزده و فاقد پشتوانه کارشناسی را در این رابطه توجیه کرد؟ قطعاً جواب منفی است زیرا گستردگی و پیچیدگی فناوری فضایی به نحوی است که توسعه آن مستلزم یک راهبرد دقیق و گامبهگام البته در یک بازه زمانی متناسب است.
تشکیل سازمان فضایی ایران با ساختار فعلی که از چهار سال پیش کلید خورد به دلایل گوناگون مصداق بارز کج گذاشتن خشت اول و رویکرد شتابزده در حوزه فضایی بود. تغییر ساختار سازمان فضایی در دولت قبل طی یک فرآیند غیرکارشناسی و خارج از روال قانونی صورت گرفت و پیامد آن پژوهشگاه نوظهوری تحت عنوان پژوهشگاه فضایی ایران با ادغام چند مجموعه ناهمگون و بعضاً کاملاً نامرتبط با حوزه فضایی بود. حفظ این شاکله با شعار یکپارچگی در حالی است که اصولاً این موضوع به دلیل عدم همگونی ذکرشده غیرممکن خواهد بود و طی این مدت نهتنها یکپارچگی سازمانی این مجموعهها رخ نداده است بلکه ماحصل آن ایجاد یک ستاد اجرایی مفصل و با مأموریت نامشخص بوده که متأسفانه برای خود هویت مستقلی تحت عنوان پژوهشگاه فضایی ایران نیز قائل است.
حجم عظیم نیروهای پشتیبانی و ستادی ناشی از جذب غیراصولی و تعداد زیاد پرسنل نامرتبط که حاصل ادغام کورکورانه پژوهشکده جهاد کشاورزی در سازمان فضایی بودهاند از یکسو، عدم مدیریت صحیح در تعریف و اجرای پروژهها، ریختوپاشهای غیرضروری و سوءاستفادههای مدیریتی، سبب شده است که سازمان فضایی با تحمیل هزینههای هنگفت، دستاورد قابل دفاعی در خور این هزینه نداشته باشد. بهعلاوه سازمان فضایی بدون توجه به برنامهریزی راهبردی و مدیریت متمرکز فعالیتهای فضایی کشور بر اساس سیاستگذاریهای شورای عالی فضایی، از طریق پژوهشگاه خود، نقش کارفرما، مجری و ناظر را همزمان ایفا میکند که همین امر موجب نابسامانی اداری و اتلاف بودجه و اعتبارات فضایی شده است. بهعلاوه با عدم بهرهمندی از پتانسیل کشور در حوزه فضایی، ضمن مهیا ساختن شرایط سوءاستفاده افراد فرصتطلب، عاملی برای دلسردی، انزوا و یا حتی خروج نیروهای متخصص از مجموعه سازمان و پژوهشگاه آن شده است که متأسفانه مدیران فعلی نیز با تشویق افراد منتقد به خروج، به این مسئله دامن میزنند. با این توصیف، نگاه دلسوزانه و فارغ از منافع شخصی، ضرورت تغییر فوری این ساختار معیوب را برای کشور آشکار میسازد.
از سوی دیگر، دستاوردهایی که اکنون بهعنوان پیشرفتهای فضایی به جامعه عرضه میشود، از دو منظر اولویتهای سازمان فضایی و کیفیت دستاوردها بهطورجدی قابل نقد هستند. درحالیکه کاربردهای اصلی فضا برای کشور استراتژیکی چون ایران شامل کاربردهای امنیتی، مخابراتی و پایشی است اولویت سازمان فضایی در این سالها اعزام انسان به فضا بوده است. بزرگترین دستاورد این پروژه حتی در صورت انجام، غرور کاذب ملی خواهد بود. چراکه نمایش اغراقآمیز این دستاوردها تنها انتظارات عموم مردم از نهادهای علمی و صنعتی را بهطور غیرواقعی بالا خواهد برد و طبعاً در درازمدت نارضایتی مردم را در پی خواهد داشت. بدیهی است با افزایش بار مالی پروژهها که بعضاً با بزرگنمایی دستاوردها توجیه میگردد، نارضایتیها نیز تشدید خواهد شد. برای نمونه پروژه ارسال میمون به فضا که سازمان فضایی آن را بهعنوان دستاورد خود تبلیغ میکند، صرفاً ادامه پروژههای قبلی پژوهشگاه هوافضا وزارت علوم بوده است که تا پیش از ادغام در سازمان فضایی با هزینهای بسیار کم و معقول انجام میشدند. البته تاکنون پروژههای دانشگاهی ماهوارهای نیز مدنظر سازمان بودهاند اما به دلیل عدم مدیریت صحیح هرگز کاربردی و عملیاتی نشده و نخواهند شد. وعدههای چندباره برخی مسئولین سازمان فضایی در خصوص پرتاب این ماهوارهها شاهدی بر این مدعاست. مقایسه بودجه هنگفت واردشده به سازمان در ساختار جدید با میزان خروجی آن خود گویای همهچیز است.
علیرغم اینکه سازمان فضایی خود را متولی امور فضایی کشور میداند، تجربه چهار سال گذشته پس از تغییرات بهوضوح نشان داد این ساختار اشتباه حتی یکپارچگی مسئولیتی حوزه فضایی کشور را نیز به مخاطره انداخته است بهطوریکه برخی از امور حائز اولویت مانند نقاط مداری و کاربردهای مخابراتی که جزو منافع ملی ایرانیان است مورد غفلت یا تغافل قرار گرفت. سردرگمی و بیتوجهی به اولویتبندی اهداف و برنامههای کلان فضایی کشور و عدم تدوین راهبرد فضایی بر مبنای توانمندیهای موجود برای تأمین نیازمندیهای اساسی کشور از نتایج زیانبار این مدیریت ناکارآمد بوده است. به نظر میرسد تمرکز سیاستگذاری و برنامهریزی کلان و نظارت بر فعالیتهای فضایی کشور در یک نهاد اجرایی مستقل و چابک و همچنین تفکیک اختیارات و وظایف سازمانها و مراکز علمی و پژوهشی کشور بتواند بدنه فعالیتهای فضایی را بهصورت مناسبتری راهبری نماید و پایانی بر وجود یک نهاد واحد کارفرما و مجری باشد.
خوشبختانه چندی است با توجهات عملی دولت محترم نسبت به حوزه فعالیتهای فضایی کشور که در هفتههای اخیر نشانههای امیدبخشی از آن تحقق یافته است، اصلاحات اساسی در این حوزه آغاز شده است. آنچه مسلم است تسریع در اجرای تصمیمات و آغاز بازنگری در ساختار ناکارآمد و مأیوسکننده کنونی، نویدبخش خروج از شرایط بیسامان حاکم بر مجموعه فضایی کشور و شتاببخش توسعه پایدار به عوض توسعه شعارگرا در این حوزه خواهد بود؛ بنابراین اقدام ارزشمند دولت محترم در بررسی دقیق شرایط و تصمیمگیری در رابطه با اصلاح رویه موجود در عرصه فضایی جای تشکر و قدردانی دارد. امید است با تمهیدات و قاطعیت دولت محترم، اصلاحات مقتضی به نحو احسن تحقق پذیرد.
امضا: جمعی از اعضای هیئتعلمی و کارشناسان سازمان فضایی ایران
5353
نظر شما