به مناسبت ۱۸ شهریور سالروز درگذشت جلال آل احمد
درباره «جلال آل احمد» از چند زاویه میتوان به بحث و گفتگو پرداخت؛ روشنفکری معاصر، مبارزات سیاسی، سفرنامه نویسی، بومی شناسی و تحقیق درباره آداب و رسوم محلی و داستان نویسی. از همین رو اگر کسی بخواهد درباره جلال به بحث و گفتگو بپردازد باید همه این ابعاد را در نظر بگیرد.
مثلا زمانی که «خسی در میقات» را میخوانیم با یک سفرنامه عبادی رو به رو هستیم که در آن از مسایل مسلمانانی با رنگها و زبانهای مختلف از ملل متعدد صحبت میشود و زمانی که با کتابی دیگر و موضوعی دیگر رو به رو میشویم، درمییابیم که سبک و سیاق نویسندگی آن با این اثر یکی است به گونهای که ما با خواندن این دو اثر متوجه میشویم که هر دو کار یک قلم است.
مسئلهای که در مورد جلال قابل توجه است، سبک نویسندگی اوست که به نظر من سبکی جزوهای و روزنامهای است؛ سبکی که قابل قبول نیست. به عبارتی میتوان گفت جلال سبک مشخصی ندارد و بیشتر به شیوه گزارش نویسی مینویسد.
البته جلال در شیوه داستان نویسی تا حد زیادی از کسانی مانند صادق هدایت، بزرگ علوی و صادق چوبک متاثر است و در فرم داستاننویسی نیز از فرم رایج داستاننویسی قرن نوزدهم در اروپا پیروی میکند اما این شیوه بعد از مدتی و در جریان مبارزات اجتماعی در داستان «مدیر مدرسه» تغییر میکند و چرخشی در آثار جلال صورت میگیرد. در این دوره متن داستانهای او مثل متنهای اولیه مانند داستانهای بزرگ علوی نیست؛ جملات او کوتاه و منقطع شده که خودش از آن به عنوان سبک تلگرافی یاد میکند.
در این سبک که ما از آن به عنوان سبک «بریده بریده» نام میبریم بعضی وقتها فعل حذف میشود و جمله در آن ناتمام میماند و لحن کلام نیز عوض میشود. که بعدها تندی و تیزی و خشونت بیشتری نیز به جملات افزوده میشود.
البته جلال در سبک نویسندگی بریده بریده خود تا حد زیادی از دو نویسنده فرانسوی به نام «فردینان سلین» و «آلبر کامو» که به نثر توجه دارند، پیروی میکند. در این سبک جملهها و عبارات کوتاه و بریده بریدهاند. نکتهای که به طور خاص در «مدیر مدرسه» و «خسی در میقات» به چشم میخورد.
با این وجود، جلال در کار داستاننویسی، سبک و سیاق خاص خودش را دارد و سبک او منحصر به خودش است.
بعد از جلال نیز عدهای به تبعیت از او از روش نویسندگیاش پیروی کردند اما در این شیوه به هیچوجه موفقیتی به دست نیاوردند چرا که این سبک، سبکی متناسب با روحیات جلال بود و از این جهت بود که جلال در بکارگیری آن موفقیت به دست آورد.
در واقع اگر کسی میخواهد دنبال این سبک نویسندگی برود باید روحیات و خلق و خوی او نیز با جلال یکی باشد در غیر این صورت موفقیتی نصیب او نخواهد شد.
نظر شما