کلاهی: مداخله در امور استارت آپ‌ها مهمترین مانع است

مدیر یک شرکت استارت آپ در ایران می گوید:«شرکت های استارت آپ چون شفاف عمل و قوانین را رعایت می کنند، همواره در معرض دید هستند. حال آنکه بخش عمده ای از اقتصاد کشور حتی قوانین را رعایت نمی کنند.»

متین‌دخت والی‌نژاد: از یک دهه گذشته شرکت های نوظهور و استارت آپ ها نقش پررنگی را در اقتصاد جهانی ایفا کرده‌اند. این شرکت ها تنها از یک ایده و تفکر فرد یا افرادی آغاز شده و با سرمایه گذاری یک گروهی که به این ایده اعتماد داشتند، تحولی بزرگ ایجاد کرده اند. شرکت هایی مانند فیس بوک، توییتر، اوبر، اسنپ چت و غیره همگی از یک ایده شکل گرفتند و حالا استارت آپ‌های معروفی در دنیا هستند که  سرمایه های کلانی را به خود اختصاص داده اند.

استارت آپ ها حالا جزیی از اقتصاد جهانی اند. دیگر سرمایه گذاران به کسب و کارهای سنتی تمایلی ندارند. این تجربه در کشور ما هم موفق بوده است.ده ها شرکت استارت آپ در حال حاضر فعالیت می کنند که بخشی از زندگی مردم شده اند. علیرضا کلاهی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران نیز یکی از افرادی است که به قول معروف در بین شرکت های نوظهور در ایران دستی بر آتش دارد. او با سرمایه گذاری بر یک ایده و فکر موفق شده که جزو شرکت های پیشرو در حوزه استارت آپ باشد. 

او درباره تجربه خود می گوید:«جرات کردی در یکی از شرکت های استارت آپی سرمایه گذاری کنیم و خوشبختانه هم برای خودمان موفقیت ایجاد کردیم و هم خدمتی به جامعه کردیم.»

گفت وگو با علیرضا کلاهی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران که در کافه خبر انجام شد  را می خوانید:

 

                                                                            *****

*تجربه شما،تجربه نوینی در حوزه مدیریت استارت آپ است.با این حال خیلی ها می خواهند بدانند که چگونه می‌توان یک شرکت استارت آپ را مدیریت کرد؟

مدیریت یک علم است. مسائل مدیریتی و مالی در سازمان های ما مغفول ماندند. فرآیند های ما درست تعریف نشده، حاشیه ها زیاد است و منابع اتلاف می شوند. به هر حال فردی که ۲۰ الی ۳۰ سال در شرایط تورمی کار کرده و هر سال موجودی که داشته اضافه شده، یاد نگرفته است که منابع را مدیریت کند. فردی که در فضایی کار کرده که مشتری برای او صف کشیده بحث بازاریابی و نوآوری مشتری مداری برایش مجهول است. 

زمانی تولید یک کالا در کشور ما سود نداشت.برخی از شرکت های تولیدی در دوره ای ناچار شده بودند که از منابع مالی که در اختیار داشتند برای تجارت یا ساخت و ساز استفاده کنند و در واقع  سود خود را از این طریق بدست می آوردند، چون تولید سودی نداشت. اماحالا این بحران به پایان رسیده و در حال حاضر می توان برای تولید سرمایه گذاری کرد. 

 

*پس چرا تجارت کشور همچنان سنتی است و مدیران ایرانی به کسب و کارهای مدرن روی نمی آورند؟

شرایط کسب و کار در حال تغییر است و اولین تغییرات را امروز در حوزه کسب و کار شاهد هستیم. در گذشته ما در یک بازار بسته قرار داشتیم و از فضای کار در بازار جهانی دور بودیم. به طور مثال اگر امروز شاهد هستیم که ترکیه متحول شده ،بخش عمده این تحول، مدیون سرمایه گذاری شرکت های خارجی در این کشور است.

به طور مثال یک شرکت آلمانی در ترکیه به تنهایی ۱۵ هزار نفر کارمند دارد و ۲ میلیارد دلار از ترکیه صادرات انجام می دهد. می توانست این شرکت آلمانی در ایران حضور داشته باشد. درست است که شاید شرکت های ایرانی نتوانند با آن رقابت کنند و یا حتی در خطر ورشکستگی قرار بگیرند، اما این حضور سبب ایجاد رقابت می شد و از سویی خیلی از مدیران و کارمندان در این فضا آموزش می دیدند.

خیلی از نیروهای کار در این شرکت آبدیده می شدند و با تجربه و اطلاعاتی که به دست آوردند، می توانستند در جاهای دیگر به کار بگیرند. کما اینکه امروز نیروهایی که در شرکت های خارجی کار کرده اند، تجاربی ارزشمند دارند و می توانند با سیستم های درست مدیریت جدید کار را پیش ببرند.

بعد از توافق برجام خارجی های بسیاری به ایران آمدند؛ آنها نگاه بسیار مثبتی به ایران داشته و دارند. در برخی صنایع مانند صنعت کنسرو و غذای دریایی، آرایشی و بهداشتی و غیره همکاری هایی شکل گرفت، اما سرعت آن ها به تدریج کند شد که البته ریشه این کندی در تحولات بین المللی است.

سر و صدای ترامپ در سال گذشته خیلی از سرمایه گذاران را ترساند. من به شخصه عقب نشینی سرمایه گذارهای خارجی را دیدم. اما با توجه جلسات متعددی که تاکنون داشتیم شاهد این هستیم که سرمایه گذارها به خصوص سرمایه گذاران اروپایی می خواهند با ایران کار کنند. زمانی که ترامپ سر و صدا کرد، همه نگرانی ها به این سمت رفت که اگر آمریکا از برجام خارج شود، چه اتفاقی می افتد؟ در حال حاضر همه به این جمع بندی رسیده اند که تا زمانی که اتحادیه اروپا، چین و روسیه از برجام پشتیبانی کنند، ایران نیز مفاد برجام را رعایت می کند.

به همین ترتیب سرمایه گذارها با خیال راحت تر مذاکرات خود با شرکت های ایرانی را از سرگرفتند. درواقع اگر اثر تهدید های ترامپ صفر نبود، اما چندان هم بر روند کار تاثیر نگذاشت.

بنابراین به نظر می رسد که سرمایه گذارهای خارجی به سمت سرمایه گذاری در ایران خواهند آمد. امیدواریم که با کمتر کردن تنش های داخلی و خارجی فضا را برای سرمایه گذاران آماده کنیم. حضور سرمایه گذاری مستقیم خارجی قطعا در رشد و ترقی شرکت های ایرانی تاثیر خواهد گذاشت. برای اینکه به رشد ۸ درصد و صادرات محور اقتصاد برسیم، لازم است که همکاران بین المللی داشته باشیم.

 

*به نظر شما شرایط اقتصادی کشور برای شرکت های نوظهور یا استارت آپ ها مناسب است؟ به طور کلی در ایران شرایط استارت آپ ها چگونه است؟ 

یکی از بیراهه هایی که از نیمه دوم دولت هشتم آغاز شد و تاکنون هم در اقتصاد کشور دیده می شود، تمرکز بیش از حد بر صنایع مادر و منابع طبیعی کشور است. یکی از راه های عبور از این نوع سرمایه گذاری ها و عبور از خام فروشی تاسیس شرکت های استارت آپ و ایده پردازی است.

اخیرا در سفری که به فنلاند داشتم با سرمایه گذارهای استارت آپ جلساتی داشتم و در خلال این جلسات، متوجه تفاوت استارت آپ در این کشور با ایران شدم. فنلاندی ها روحیه کارمندی دارند و از زمانی که به دنیا می آیند همه آرزوی آنها داشتن شغل ثابت است. بنابراین ذاتا کارآفرین نیستند و لذا نمی توانند یک شرکت را اداره کنند. اما در ایران این شرایط بر عکس است.

خیلی از افراد می خواهند که مدیر خود باشند. وجود چنین روحیه ای، همراه با کارمندهای جوان و باهوش،  یک امکان و بازار نسبتا بزرگ بومی را فراهم می کند که می تواند باعث رشد استارت آپ ها شود. همان طور که آقای شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت گفته، استارت آپ این ویژگی را دارد که بدون رجوع به منابع کشور، بدون رانت و آلودگی ارزش خلق کند و توسعه یابد. 

*شما چگونه وارد عرصه استارت آپ ها شدید؟

ما یک گروه بودیم که به دلیل اشترکاتی مثل زندگی در خارج از کشور و همسن بودن، با مباحث سرمایه گذاری خطرپذیر آشنا بودیم. سرمایه گذاری استارت آپ تنها به موضوعات زمین ساختمان یا ارزش محصولات سر و کار ندارد و بیشتر به ایده می‌پردازد. سرمایه گذاری خطرپذیر بیشتر به دنبال این است که ایده چقدر ارزش دارد.

به همین دلیل در سال های ۹۰، ۹۱ که حتی شایعه های جنگ در کشور وجود داشت و ریال ناگهانی سقوط کرده بود، ریسک کردیم که در یکی از شرکت های استارت آپی سرمایه گذاری کنیم. خوشبختانه،هم باعث موفقیت برای ما شده و هم خدمتی به جامعه کردیم.

شرکت های استارت آپ اقتصاد را دموکراتیزه کردند. به طور مثال یک استارت آپ برای خانم هایی که هنر آشپزی داشتند، در ایران راه افتاد، این خانم ها بدون اینکه در رستورانی حضور داشته باشند، از خانه خودشان آشپزی می کنند و می فروشند و به این وسیله کسب درآمد می کنند.

از طرف دیگر استارت آپی که به طور مجازی می توانید خرید و فروش کنید،حجم قاچاق را کاهش داده است. به این دلیل که این شرکت صاحبان کالا را وادار کرد که شفاف کار کنند و کد مالیاتی و گمرکی کالای خود را برای محصولاتشان ارائه دهند. از طرف دیگر قیمت را برای مصرف کننده شفاف تر کرد. 

در گذشته شاهد سیکل باطلی بودیم؛ برخی از کاسب های بی اخلاق با سواستفاده از فروش کالاهای تعمیری، عوض کردن باطری موبایل یا انواع اقسام کلک ها درآمدهای بسیار بالایی کسب می کردند. زمانی که صاحبان ملک های تجاری این موضوع را دیدند، اجاره های املاک خود را افزایش دادند و به همین ترتیب شهرداری هم قیمت زمین را افزایش داد. به دنبال آن یک سیکل باطل شکل گرفت. در چنین شرایطی تاجری که خواستار کار سالم بود، نمی توانست به درستی کار کند و قادر به رقابت نبود.

خوشبختانه با ورود شرکت های استارت آپی به نظر می رسد قیمت ملک تجاری تعدیل شود. در حال حاضر نیز شاهد پایین آمدن قیمت ها هستیم. در مراکز خرید مرغوب حتی اگر به شکل مشارکتی بود، کسی زیر قیمت با افراد قرارداد نمی بست، اما در حال حاضر این شرایط تغییر کرده است. 

استارت آپ ها واسطه های بی مورد را از زنجیره اقتصادی کشور از بین بردند. یکی از دلایل بالا بودن قیمت کالاها و خدمات وجود واسطه های بی مورد بود که به تدریج در حال حذف شدن هستند. حدفاصل قیمت یک کالا از کارخانه تا فروشگاهی  ۴۵ به ۱۰۰ بود.یعنی اگر کالایی در کارخانه ۴۵ تومان بود، در مغازه آن را باید با قیمت ۱۰۰تومان می خریدید.این موضوع در کالاهای وارداتی حتی تا ۴۰ درصد هم رسیده بود. اما حالا با وجود شرکت های استارت آپ این فاصله کم شده است. 

 

*به نظر شما چه موانعی برای پیشرفت یک شرکت استارت آپ در کشور وجود دارد؟

برای موفقیت یک شرکت استارت آپ، شرط اول سرمایه است. اگر سرمایه گذاران بزرگ  از استارت آپ ها حمایت نکنند، حتما یک شرکت استارت آپ نمی تواند موفق شود. شاید خیلی ها هم در این مسیر ورشکسته شوند. زمین بازی استارت آپ ها زمین بازی یکسانی نیست.

شرکت های استارت آپ به طور معمول شفاف و سالم کار می کنند، اما چند درصد از شرکت ها شفاف کار می کنند؟ کالای قاچاق، نه نیازی به مالیات دارد و نه تعرفه های گمرکی. وقتی ۵۰، ۶۰ درصد اقتصاد کشور مالیات نمی دهند، حتما در این فضا شرکت های سالم و شفاف نمی توانند رقابت کنند. اگر شرکتی توانسته در این فضا رقابت کند، به دلیل اعتماد سرمایه گذاران بوده و از طرف دیگر با پولی که داشتند، توانستند از ایده و شرکتشان حمایت کنند.

 

*آیا در حال حاضر مشوق هایی از سوی دولت برای استارت آپ ها وجود دارد؟

نه تنها مشوقی وجود ندارد، بلکه انواع مداخله ها هم صورت می گیرد. به طور مثال پارسال عید زمانی که شهرداری با کمبود بودجه روبه رو شد، ناگهان به انبار یک شرکت استارت آپ که در یک منطقه تهران حضور داشت، تماس گرفت و عوارض تجاری طلب کرد، در حالی که انبار نیازی به عوارض ندارد، ولی با فشارهایی که در همین زمینه وارد شد، انبار را مغازه تلقی کردند. نمونه این موانع و دست اندازها زیاد است.

شرکت های استارت آپ چون شفاف عمل می کنند و قوانین را  رعایت می کنند، همواره در معرض دید هستند. حال آنکه بخش عمده ای از اقتصاد کشور حتی قوانین  را رعایت نمی کنند.

دولت اگر بخواهد به معنی واقعی از استارت آپ ها حمایت کند، گام اول این است که تعرفه ها را تغییر دهد. باید مسئله حمایت از شرکت های دانش بنیان جدی گرفته شود. از سوی دیگر باید جلوی فرار مالیاتی و قاچاق را گرفته شود. رقابت برابر باید در بازار ایجاد شود. 

در کشورهای پیشرفته دولت ها برای حمایت از شرکت های دانش بنیان و استارت آپ زمین رایگان در اختیار آنها قرار می دهد. دولت به کسانی که  یک شرکت استارت آپ تشکیل می دهند، معافیت های مالیاتی می دهد. اما متاسفانه در کشور ما برخی  تنگ نظری ها وجود دارد که مانع از فعالیت در این حوزه شده و ورود به این بخش را با ترس همراه کرده است. 

باید دولت بداند که شرکت های استارت آپ به جامعه خدمت می کنند، خالق ارزش هستند و قیمت مایحتاج مردم را کاهش می‌دهند. 

 

35224

کد خبر 737018

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =