مسعود پزشکیان، وزیر دولت اصلاحات و نماینده مجلس نهم میگوید: «یکسری از نیروهای اصلاحطلب بسیاری از پروندهسازیها و مشکلات را برای آقاش هاشمی درست کردند.» وی تاکید میکند: «در میان گروههای اصلاحطلب افرادی بودند که خود آقای خاتمی را هم قبول نداشتند.»
آقای دکتر! به عنوان اولین سوال بفرمایید آیا کاندیداتوری آقای هاشمی در انتخابات میتواند اصلاحطلبان را به اجماع برساند؟
خیر، بنده چنین اعتقادی ندارم.
اما برخی از چهرههای اصلاحطلب معتقدند اگر آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کاندیدا شود نه تنها بسیاری از افرادی که این روزها نام آنها برای کاندیداتوری مطرح است انصراف میدهند، بلکه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام باتوجه به تجربیات و پایگاهی که در این طیف دارد میتواند اصلاحطلبان را به اجماع برساند.
من چنین چیزی را قبول ندارم زیر یکسری از نیروهای اصلاحطلب بسیاری از پروندهسازیها و مشکلات را برای آقای هاشمی درست کردند.
شما قبول ندارید که نگاه و دیدگاه مشترک آقای هاشمی با اصلاحطلبان میتواند فرصت مناسبی برای این طیف محسوب شود؟
متأسفانه نگاههای مشترک در این جناحها که همه آنها عزم و اراده مشخصی داشته باشند وجود ندارد، در نتیجه میان گروههای اصلاحطلب افرادی بودند که خود آقای خاتمی را هم قبول نداشتند.
پس شما قبول ندارید شخصیتی چون آقای هاشمی میتواند این طیف سیاسی را به اجماع برساند؟
آقای هاشمی قدرت تعامل بالایی با جناحها و گروهها دارد. زمانی هم که ایشان رئیسجمهور بودند با دیگران تعامل خوبی داشتند.
این تعاملی که از آن صحبت میکنید چگونه بود؟
آقای هاشمی به افرادی که از جاهای دیگر برکنار میشدند، سمت میداد؛ سمتهایی چون استانداری یا وزارت در واقع بنده کسانی را میشناسم که برای احراز پست نمایندگی در مجلس تایید صلاحیت نشدند اما آقای هاشمی به آنها پست وزارت داد. در نتیجه با توجه به سابقهای که ایشان دارند میتوانند سلایق مختلف را جذب خود کنند بنابراین داشتن چنین مهارت و توانایی خیلی خوب است.
یعنی آقای هاشمی چنین توانایی دارد که بتواند یک طیف سیاسی را به اجماع برساند؟
بله، ما فردی میخواهیم که بتواند بدون توجه به دستهبندیها و جناحبندیها کسانی که توانمند و کارآمدتر از دیگران هستند را بیاورد. اگر ما بتوانیم این ویژگی را تقویت کنیم یا به عبارت دیگر هر کسی که میخواهد کاندیدا شود با چنین نگاهی نامزد شود، ارزش زیادی دارد.
به نظر شما فردی با این نگاه رویکرد از هر طیفی که باشد باید موردحمایت قرار گیرد؟
فردی که چنین نگاهی داشته باشد یعنی بتواند از افراد توانمند حاضر در جناحهای مختلف استفاده کند باید مورد حمایت قرار گیرد؛ حال از هر جناحی که باشد فرد کارشناس باید در جایگاه کارشناسی و در رتبه خودش قرار بگیرد یعنی نباید افراد توانمند و کارآمد را تنها به خاطر آنکه از جناح ما نیستند کنار گذاشت.
حزب کارگزاران سازندگی حزب نزدیک به آقای هاشمی بود، آیا با کاندیدا شدن ایشان در انتخابات این طیف به اصلاحطلبان یکی میشود؟
اطلاعی در این خصوص ندارم. به عقیده بنده نه تنها اصلاحطلبان یکی نیستند، بلکه کارگزاران هم یکی نیستند. به نظر من یکی شدن به این معناست که ما اصول و چارچوبی را داریم و همه معتقدیم باید به این اصول عمل کنیم؛ این به معنای یکی بودن است. یعنی باید نگاه سیاست و جهتگیریها و انگیزهها یکی باشد، در واقع باید هم و غم ما یکی باشد، اما زمانی هست که ما یکی میشویم و از میان ما افرادی در راس کار قرار میگیرند که کارهایشان 180 درجه با هم تفاوت دارد. آیا این وضعیت را میتوان به معنای یکی شدن تلقی کرد؟ ما باید بدانیم در فرهنگ، اقتصاد، آموزش، بهداشت و کشاورزی جهتگیری جناحها چگونه است. در واقع وقتی ما از هر یک از افراد حاضر در یک جناح به عنوان مثال در خصوص مساله بهداشت و درمان سوال کنیم همه افراد حاضر در آن جناح باید یک پاسخ بدهند بنابراین باید دید چنین نگاهی در گروهها و جناحها دیده میشود. بنده که چنین نگاهی نمیبینم. از این رو نمیتوانم بگویم این گروهها یکی هستند، به عنوان مثال باید دید بیشتر کارهایی که اصولگرایان انجام میدهند برای اصول است؟ به عقیده بنده این چنین نیست. دعوا بر سر قدرت است که متأسفانه این دعوا را در مجلس هم بر سر ریاست کمیسیونها یا معاونتها میبینیم.
30119
نظر شما