چند تن از عناصر ورشکسته سیاسی با انتشار نامه ای به «رهبران ملت مصر» از آنها خواستند اسلام را به سیاست راه ندهند.
محسن کدیور، عبدالعلی بازرگان، حسن یوسفی اشکوری، محمود صدری و صدیقه وسمقی در این نامه نوشته اند: همان طور که می دانید ملت ایران در سال 1979 استبداد شاهنشاهی را سرنگون و به تأسیس نظام جمهوری اسلامی رأی آری داد. این رأی که با 2/98 درصد آراء مردم در طیف گسترده آن با عقاید متفاوت و با اعتماد به سخن رهبر روحانی آن که صریحا وعده داده بود روحانیون قصد حکومت ندارند و خود به حوزه های علمیه باز خواهد گشت، تثبیت شد، در واقع رأی به برچیده شدن بساط استبداد و برپائی آزادی، عدالت اجتماعی و ارزش های اخلاقی و دینی بود، اما نه توده های مردم و نه رهبران دینی، طرح تدوین شده ای از حکومت اسلامی نداشتند و جز کلیاتی از حکومت عدل علوی چیزی ارائه نکردند. به این ترتیب رژیم سابق، قبل از آنکه نظامی نوین طراحی و تدوین گردد، برچیده شد و در غیاب احزاب و نهادهای مستقل مردمی که در دوران استبداد سلطنتی سرکوب شده بود، بخشی از نهاد مستقل روحانیت شیعه که با ساختار ویژه و تشکیلات سنتی خود باقی مانده بود، توانست قدرت را با تکیه بر تقلید سیاسی اقشار سنتی و با سوء استفاده از عواطف و احساسات مذهبی مردم در انحصار گیرد.
در ادامه این نوشته پرتناقض آمده است: قصد ما تبلیغ جدایی دین از سیاست نیست چرا که تعالیم اصیل اسلامی عرصه اجتماع و سیاست را نیز در بر می گیرد. مسلما دینداران نیز حق، بلکه وظیفه شرعی دارند همچون بقیه مردم در سیاست دخالت کنند و حتی در صورت احراز اکثریت آراء به قدرت برسند (همچنانکه در ترکیه رسیدند)، اما آمیختن نهاد دین با نهاد قدرت مخالف اساس دین و معیارهای کتاب و سنت است. تجربه تلخ ملت ما اینک فراروی شماست. آزموده را بار دیگر نیازمائید. شما در اصل چهارم پیش نویسی که به عنوان قانون اساسی مصر تهیه کرده اید، شیخ الازهر و علمای این دانشگاه و حوزه علمیه بزرگ اسلامی را در جایگاهی قرار داده اید که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای فقهای شورای نگهبان، که منصوب رهبری هستند، قرار داده است.
این متن در حالی در پستوی محسن کدیور و چندنفر از دوستان وی نوشته شده که بنابر اخبار اولیه بیش از 70درصد مسلمانان مصر - با وجود مخالفت و فشار و آشوبگری سنگین گروه های لائیک- به قانون اساسی مبتنی بر اسلام رأی داده اند.
نویسندگان این نامه توضیح نداده اند که اگر بنا بر ادعای آنان مردم خیال می کردند روحانیون قرار است به حوزه های علمیه بازگردند و به همین دلیل 2/98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی آری دادند پس چرا بیش از 99درصد همان مردم به متن قانون اساسی و اصول روشن آن رأی دادند؟ این گزافه گویی در حالی است که برای مثال در سال 1388 و در سی و یکمین سال پیروزی انقلاب، 85 درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند و دلبستگی خود را به نظام نشان دادند. اما شرم آورتر از همه این است که ترویج کنندگان سکولاریسم، جرئت اعلام پایبندی به سکولاریسم را از دست داده و اکنون با مشاهده موج بیداری اسلامی مجبورند بگویند «قصد ما تبلیغ جدایی دین از سیاست نیست».
یادآور می شود پیش از این کدیور به طور مخفیانه به اسرائیل سفر کرده و در عین حال سعی بر کتمان و انکار این موضوع داشته است. اما با نوشته اخیر وی و دوستانش جا دارد بپرسیم که آیا هم مسیری و همفکری با رژیم صهیونیستی را انکار می کنید؟!
2929
نظر شما