در جدول زیر چکیدهای از اظهارات محمد ضیمران را میخوانید:
موضوع | اظهارات |
نگاهی گذرا به دودمان و تبار «تئوری» | آرخه، یک تعبیر کلیدی در اندیشه یونانی است که مترادف با مبانی قلمداد می شود و واژه ای پرمعناست. این واژه هم به معنای اصل، هم به معنای برتری و هم به معنای ارشاد و هدایت است. بنابراین این واژه که به معنای «مبانی» است بار معنایی زیادی دارد. نکته مهم اینکه واژه آرخه همان مفهوم «تئوریا» در یونان است. |
نخستین فیلسوفی که مفهوم آرخه را به طور دقیق به کار برد | الکزیماندروس، فیلسوف پیشاسقراطی نخستین کسی بود که مفهوم آرخه را به طور دقیق به کار برد. البته به جز پارههایی، چیزی از کتاب ها و نوشتههای او برجای نمانده است. یکی از معروفترین گفتهها درباره آرخه این است که اصل یا همان آرخه طبیعت چیزی نیست جز پدیدهای نامتعین. فلاسفه دیگر سعی کردند چیزهای دیگری مانند هوا، آب، بخار و عدد در تعریف اصل طبیعت اضافه کنند. |
معانی واژه تئوری | تئوری برگرفته از واژه ای یونانی است. سه واژه را باید در فهم تئوری در نظر داشت که هر سه این واژه ها به معنای حکمت، نظریه و پنداشت هستند. ارسطو در کتاب «اخلاق نیکوماخس» برای تئوریا سه مفهوم معرفت نظری، عملی و صناعی را در نظر می گیرد. او در کتاب «تئوریا» بحث مفصلی را درباره مبانی تئوریا مطرح کرد. در واقع برای درک بهتر مبحث تئوریا باید به این دو کتاب مراجعه کرد. |
ارتباط سه واژه تئوریا، تئوروس و تئورم | سه واژه تئوریا، تئوروس و تئورم ریشه نظریه در زبان یونانی را تشکیل میدهند. این سه واژه ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر داشته و بر اولویت نظر، دیدار و بینش تاکید دارند. وقتی یکی از این سه کلمه به کنار می رود، تقدم بینایی بر سایر حواس به معنای استعاری قابل ملاحظه است. |
معنای واژه تئورم | واژه تئورم به معنای نگاه کردن و بررسی کردن است. هانس بلومبرگ نویسنده کتاب «مشروعیت عصر مدرن» معتقد است که نوری که در چشماندازها و اشیای اطراف ما وجود دارد سبب می شود کمتر چهرهای در محاق تاریکی قرار بگیرد. بلومبرگ اینجا از واژه تئورم استفاده می کند. |
دغدغه اصلی فرهنگ و فلسفه یونان | هانس یونس نیز در مقاله «شرف چشم در تفکر یونانی» فرهنگ یونانی را چشممدار و نظرمحور معرفی میکند. امروز نیز با دنبال کردن مطالب در دنیای امروز درمییابیم که این نظارهگری اساس مبانی زندگی نظری و علمی را در اروپا تشکیل می دهد. بنابراین پیامدهایی که از نظر و بینش ناشی می شود دغدغه اصلی فرهنگ و فلسفه یونان بوده است. سپس همین دغدغه به سرزمینهای لاتین منتقل و به کلیدی ترین مفهوم فلسفه بدل شد. |
نظر یونانیها درباره حضور سرمدی هستی | یونانی ها درباره حضور سرمدی هستی با عنوان نظریه یاد کردهاند. این عقیده، متضمن علاقه فاعل نگاه نسبت به موضوع نگاه است. به همین دلیل پس از افلاطون در دوره نوافلاطونی، گرایش عرفانی به عنوان اندیشه مسلط دوره اسکندرانی تسلط می یابد و در واقع بصیرت و چشم دل اساس فلسفه نوافلاطونی قرار میگیرد. یونانیها مدعی بودند بصیرت و بینایی انسان به او کمک می کند به مفهوم عدم تناهی چیره شود و آن را درک کند. |
معنای واژه تئوروس | تئوروس در یونان قدیم به ناظری اطلاق می شد که در جشنهای نمایش شرکت می کرد. این اصطلاح سپس معنای محدودتری یافت و به کسی اطلاق شد که دارای چشم بصیرت است. از دوره نوافلاطونی به بعد تئوروس به معنای کسی است که بینش ژرف، تامل و ارزیابی مسایل را به صورت پدیدهوار دارد. ناظر در این معنا در پی ارضای بصری نیست بلکه کسی است که جویای فهم و بصیرت در باب هستی و وجود است. به گفته گادامر، یونانشناس معروف، پس از دوره نوافلاطونی تئورم دارای ساحت قدسی میشود و دیگر جزو حواس پنجگانه به حساب نمی آید و بعد مینوی می گیرد. |
معنای تئوروس در زمان رونق دولتشهرهای یونانی | تئورورس در این دوره به معنای شاهد و داشتن شهود بود. به واسطه همین شهود بود که ایزدان یونانی قابل رویت بودند. به دلیل همین وجه معنوی تئوریاست که حکمای اسلامی آن را به حکمت سلامی و فلسفه نظری ترجمه کرده اند. |
نظر افلاطون درباره تئوروس | افلاطون در رسالههای سیاستمدار و سوفیست، قوانین نگرنده یا همان تئوروس را بیگانه می داند و به همین دلیل فلاسفه را موجوداتی غریب معرفی می کند. به زعم افلاطون فیلسوفی که به تئوریا دست یافته می داند که زندگی معطوف به مرگ است. |
هدف آرمانشهر افلاطون | هدف آرمانشهر افلاطون رسیدن به تئوریاست. بعدها میبینیم که همین مفهوم در قالب «تئولوژی» هزار سال بر اندیشه متفکران اروپایی سایه می افکند. |
زمینی شدن مفهوم تئوریا | مفهوم تئوریا از قرن چهاردهم به بعد، زمیی شد. از این دوره به بعد با ظهور اومانیستها نظریه دیگر وجه لاهوتی و قدسی ندارد و به پدیدههای زمینی سوق مییابد. |
دغدغه کانت | کانت نیز در نقدهای خود به این مساله اشاره دارد. در واقع دغدغه کانت این بود که در نقد اول، تئوریا را با تکیه بر فیزیک نیوتن توضیح دهد. |
/30462
نظر شما