زنده یاد قاسم سیاره متخلص به «آشفته» در این قطعه شعر به خوبی از پس بیان برخی مشکلات زندگی بویژه گرانی و مسکن برآمده است.


مصیبتی بتر از فقر و دستِ خالی نیست
از آن بتر، مرضی همچو پُرعیالی نیست
بر آن سرم که کنم از خرابه خانه‌کشی
ولی به کوی تو هم یک اطاق خالی نیست
به هر دری که زدم، کس به روی من نگشود
مگر که خانه خالی در این حوالی نیست؟
هر آن‌که دید من و پنج بچه و زن، گفت:
«به کنجِ دوزخ هم جا جنابعالی نیست»
کدام مردِ غیورِ شجاع را دیدی
که نزدِ خانگیان، قامتش هلالی نیست
کنارِ کوچه ز سرما هلاک خواهم شد
وقوعِ حادثه حتم است و احتمالی نیست
مکن عذاب خدایا و رحم کن بر ما
مگر که لطفِ تو آن لطفِ پارسالی نیست؟!
به روسیاهی خود جمله می‌کنیم اقرار
اگرچه صورتِ اینجانبان ذغالی نیست
خلاصه، این‌همه مخلوق خانه می‌خواهند
بر این قضیه دگر جای ماست‌مالی نیست
بلای خانه به دوشی ز جانِ ما کُن دور
کز این بلا بتر از بهر ما اهالی نیست

 

6060

کد خبر 249582

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 14 =