حالتی داره که انگار متوجه یک چیزی تو پشت سرش شده ولی چون هنوز اتفاق جدی ای نیافتاده خودشو زده به بی تفاوتی ولی حواسش بهش هست.البته غرایز حیوان اونطور نیست که کاری رو از روی عقل و فکر و حساب شده انجام بده ولی چون این تصویر این حالت رو به ذهن متبادر می کنه جالبه..
من خیلی به حیوانات علاقه دارم و اعتقاد دارم باید حقوقشون حفظ بشه به امید این روز. ممنون تصویر جالبی بود.
نگاه کن که نریزد دهی چو باده به دستم
فدای چشم تو ساقی به هوش باش که مستم
کنم مصالحه یکسر به صالحان،می کوثر
به شرط آنکه نگیرند این پیاله زدستم
ز سنگ حادثه تا ساغرم درست بماند
به وجه خیر و تصدق هزار توبه شکستم
چنین که سجده برم بی حفاظ پیش جمالت
به عالمی شده روشن که آفتاب پرستم
کمند زلف بتی گردنم ببست به مویی
چنان کشید که زنجیر صد علاقه گسستم
نه شیخ میدهدم توبه و نه پیر مغان می
زبسکه توبه نمودم زبسکه توبه شکستم
زگریه آخرم این شد نتیجه در پی زلفش
که درمیان دو دریای خون فتاده نشستم
زقامتش چو گرفتم قیاس روز قیامت
نشست و گفت قیامت به قامتی است که هستم
حرام گشت به یغما بهشت روی تو روزی
که دل به گندم آدم فریب خال تو بستم
هی یادش بخیر یه زمانی من واسه خودم کسی بودم اما حالا عکس مارمولک میذارید میگید نظرتون چیه؟ عکس منم بذارید تا بینندگان خودشون قضاوت کنن کی خوشتیپ تره. راستی چند وقت پیش رفتم خونه ی مادر بزرگ . مثل اینکه بچه های مادر بزگ بعد از مرگش خونه رو کوبیدن و برج ساختن. منم دست از پا دراز تر برگشتم
موجود به شدت دوست داشتني ايه! در كنار جغد و وال، مثلث سه تا حيوان اول مورد علاقهام رو تشكيل ميده!
زير پاش كه برگ سبزه فقط .. ولي انگار افتاده تو ظرف اسمارتيز!
نظر شما