شما نظر بدهید/ بهتاش فریبا حرمت‌شکنی کرد یا نقی معمولی دخالت بی‌جا؟

داستان سریال چرت است . مجبوری نگاه می کنیم .

نقی کارهای احمقانه و آبرو بر زیادی می کنه. البته شاید حق داره چون فشار روش هست. اما می تونه بهتر حل کنه

در آن صحنه، همه کاملا حق داشتند و این روایت هوشمندانه ای از جامعه ما بود. پابتخت سریال بسیار عوامانه ای است اما چنین صحنه ای در چنان سریالی واقعا تحسین برانگیز است.

هر جفتشان اما مودبانه هم میشد اعتراض کرد

شرایط جامعه بود اون صحنه

جدای این از اینکه هر دوشون حق داشتن و بیان بهتاش بد بود حمایت هما و ارسطو خیلی زیبا بود

نه حرمت شکنی بود و نه بی احترامی ، نه ظالمی وجود داشت و نه مظلومی ،فقط فاصله نجومی بین نسل‌ها بود که هیچ کسی ،اون یک نفر دیگه رو درک نمیکنه و نمی‌فهمه که در قلب و روح شخص روبرو چی میگذره ، فقط خودمون رو میبینم و حق رو به خودمون می‌دیم......

شاید این سکانس بهرین دلیلی اثبات شکاف نسلی در ایران میباشد. در این سکانس همه بازنده هستند. نقی! مرد میانسالی که تمام جوانی و زندگی و حتی موفقیت های احتمالی را بخاطر خانواده خود از دست داده است. بهتاش! جوانی که خواستگاه جدیدی و ممتفاوتی به زندگی پیرامون دارد. که این هنجاهای جدید خییلی با هنجارهای سال های 50، 60، 70 همخوانی ندارد. نه نقی دنبال شکست بهتاش هست و نه بهتاش از خودگذشتی های نقی را فراموش کرده بلکه هریک از نگاه خود سعی دارند دنیای دیگر را برای بهبود و پیشرفت بسازند. این همان شکاف نسلی و عدم درک و شناخت نسل جدید میباشد که هنوز با پارامترهای دهه 50 و 60 سنجیده و برخورد میشود. خانواده های طبقه متوسط ایرانی بیشترین همزاد پنداری را با این سکانس داشته اند که شاید هر ماه انرا تجربه میکنند. و شاید حاکمیت و نظامسیاسی، فرهنگی ، اجتماعی و از همه مهمتر اقتصادی کشور بزرگترین نقش را در ایجاد این شکاف و تضارب داشته اند. متاسفانه نقی های بسیاری در این جامعه از خود گذشتگی کرده اند تا شاید خانواده زندگی بهتری داشته باشند و بهتاش ها زیادی هم در معرض خطر یاس و ناامیدی از اینده می بشاند.

حق با جفتشون بود و جفتشون مقصر بودن

همه ما گاهی به این سطح از عصیان می‌رسیم که درمانده میشیم

نقی دخالت بی جا زیاد می کنه

بزرگ‌تر خودش باید احترام خودش رو حفظ کنه

چه می توان کرد؟

هر دو مقصرند

حق با محسن تنابنده بود

کار از کار گذشت

منو یاد صحنه فصل دو انداخت که نقی به عنوان کارگر می رفت کنار خیابون وای میستاد و بعد یک خانم پولداری صرفا به عنوان کار بردش به خونشون تا اون و جلوی بچش تحقیر کنه و به بچش درس عبرت بده که اگه درس نخونه به این روز میوفته...زحمت هایی که آدم ها برای زندگی می کشن و تهش هیچی نیست و تحقیر هایی که فراموش نمیشن

هر دو آدمهای نرمالی نیستن و باید از اینجور آدمها دوری کرد. نمیشه گفت کدوم غیرعادی تره!

اول باید دید چه کسی باعث این تنش و در ادامه باعث اون واکنش شد . البته احترام امامزاده رو متولیش نگه می داره . وقتی یک بزرگتر که باید الگوی جوانها باشه با حرفها ( در واقع دروغها ) و دخالتهای بیجاش خودش رو بی اعتبار می کنه مسلما حرمت و احترامش در بین افراد خانوده اش از بین میره . نقی مدام دروغ میگه و حرف بی ربط میزنه . بهتاش حق داشت عصبانی بشه چون خبر مریضی و اون عکس وجهه اش رو در بین مردم شهرش خراب میکنه و آینده اش تباه میشه و این نقی نیست که ضرر می کنه . آدمها یک شخصیت ندارند و در چنین مواقعی واکنشهای متفاوتی از خودشون نشون میدن و این بستگی به میزان درد و رنج و ظرفیت آدمها داره . مثلا یکی میتونه جلوی عصبانیتش رو بگیره و با دلیل حقانیت خودش رو اثبات کنه در مقابل یکی ممکنه بدتر از بهتاش واکنش نشون بده . به نظر من نقی مقصر اون دعوا بود به قول معروف خود کرده را تدبیر نیست . نقی نباید به جای بهتاش تصمیم می گرفت می تونست راهکار بده و مشاور خوبی برای بهتاش باشه اما اون با دخالت بیجاش بزک دست نامزدش داد تا از بهتاش انتقام بگیره.

احترام صرفا به خاطر سن دیگه خیلی معقول و مورد قبول نیست.

احترام بزرگتر ؟ وقتی بزرگتر شایسته احترام نباشد چه ؟ حرفهای بهتاش حرف خیلی از نسل های الانه و متاسفانه هنوز بزرگترها نفهمیده اند و دخالت و کنترل را نه بخاطر کوجکترها که به خاطر تایید طلبی و ترسهای خودشون انجام میدن دفاع از اشتباه هم خودش یک اشتباهه هما و ارسطو اشتباهشون از نقی هم بیشتر بود

همدیگه رو درک نمی کنیم همین

کلا شخصیت نقی معمولی خود شیفته و متوهم است و زیاد هم حرف میزنه ولی باید در سریالها و فیلمها فرهنگ احترام به بزرگتر حتما باید آموزش و رعایت شود

سکانس عالی بود ، سکانسی که داخل خیلی از خانواده ها تکرار میشه و حق به حانب هر دو طرف هست از دیدگاه خودشون

هیچ نظری ندارم

به نظر من کار نقی در عکس انداختن و ارسال آن خیلی بد اما نیت بدی نداشت و اعتراض بهتاش در حد معمول اشکال نداشت ولی زیاده روی در اعتراض قطعا حرمت شکنی بود.

نیاموختن مهارتهای زندگی و حل مسئله در زندگی شخصی و اجتماعی که بخش مهمی از آن به ناتوانی مدارس ما هم برمی گردد به اضافه شرایط دولتهای ناکارآمد و درمانده که از انجام حداقل ها برای شهروندان عاجزند و سنتهای غلط جامعه در ازدواج و... آنچنان حس یاس و ناتوانی و فروماندگی را به افراد تحمیل می کند که با نداشتن مهارت و روحیه تفکر انتقادی باعث بروز فراوان این صحنه ها و البته بسیار بدتر و ناگوارتر از این ها می شود.

دخالت زیادی نقی

تا اینجای کار به نظر من بهترین سکانس پایتخت بود. در لحظه ای از فضای طنز وارد فضای واقعی بشدت تلخی شدیم که همه را شوکه کرد. انعکاس تلخی از فضای اجتماعی و خانوادگی و حتی سیاسی جامعه. دنبال مقصر نگردیم. علتها را پی جویی کنیم.

بهتاش درست می گفت ، واقعا نقی خیلی پرمدعاس ولی بهتاش خییییلی زیاده روی کرد . دفاع ارسطو و فهیمه و هما از نقی عالی بود .

این سکانس مشت نمونه خروار از جامعه کنونی...جامعه عصبانی معترض به همه چیز و درگیر از بزرگ تا کوچک ...این با اون و اون با این ...تو همه خانواده ها الان اکثرا هست همه با هم درگیر ...و از یک منظر دیگر نمونه یک فرد زحمتکش ولی پر ادعا و لاف زن و بدون منطق و حسود و مداخله گر در همه چیز و فردی دیگر سرکش و خسته از نصیحت و شاکی از سرنوشت و دارای روح مستقل و....تا چه شود ....

دهه شصتیا با این صحنه ها آشنا هستند جاییکه هر دوطرف تا حدودی حق دارند اما بغض‌شون یه جایی میترکه نه برای بی احترامی بزای اینکه حرف دل‌شونو بزنن