به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، آیا دیوارهای برزخ، حائل شنیدن اموات هستند؟ وهابیت با استناد به ظواهر قرآنی، اموات را ناشنوا میداند، اما آیا این تفسیر با دیگر آیات و روایات همخوانی دارد؟
بنابر روایت حوزه، یکی از مسائلی که وهابیها به مسلمانان اشکال میگیرند، مسئله شنیدن اموات (سماع موتی) است، وهابیها معتقدند اموات نمیشنوند، از اینرو طلب حاجت از ایشان و حتی سلام دادن به آنها کار لغوی است و فایدهای ندارد، ایشان برای اثبات مدعای خود، به آیاتی از قبیل آیه ۸۰ سوره نمل استناد دارند؛ در حالیکه این تفسیر توسط این گروه ظاهرگرا را کسی از مفسران معروف نپذیرفته است؛ افزون بر اینکه در رد آن نیز مسائلی را بیان کردهاند.
شبهه
اینکه اموات، صدای زندهها را میشنوند، امری ثابت شده است، که علاوه بر آیات قرآن، روایاتی نیز از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه (علیهمالسلام) در این باب وارد شده که در منابع فریقین آمده است؛ با این وجود، وهابیها از همه این ادله متقن چشمپوشی کرده و منکر این مسأله هستند و برای این ادعای خود مستنداتی را نیز میآورند. یکی از مستندات وهابیت در بحث سماع موتی (شنیدن اموات)، آیه «إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَیٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ.[نمل/۸۰] مسلّماً تو نمیتوانی سخنت را به گوش مردگان برسانی، و نمیتوانی کران را هنگامیکه روی برمیگردانند و پشت میکنند فراخوانی!» است، وهابیها طبق این آیه شریفه، مدعی هستند که اموات نمیشنوند، از اینرو طلب حاجت از ایشان، کاری لغو و مردود است.[۱]
پاسخ
وهابیها تنها به ظاهر آیه نگاه کرده و طبق همین ظاهر نیز حکم میکنند، در حالیکه علاوه بر ظاهر، باید مسائلی از قبیل شأن نزول، توجه به آیات دیگر همسو با این آیه، آیات مخالف این آیه و ... را نیز مورد توجه قرار داد، تا به معنای صحیح از آیه شریفه دست یافت، در آیه مذکور نیز باید تمام این جوانب، مورد توجه قرار گیرد.
آنچه ذیل این آیه شریفه از سوی مفسران بیان شده است، این است که این آیه در مورد کفار است، و آنان را به مردگان تشبیه کرده است، کما اینکه در آیات دیگر نیز به این مسأله اشاره شده است؛ برای نمونه در آیه ۱۷۹ اعراف این معنا به وضوح بیان شده است: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ.[اعراف/۱۷۹] و محققاً بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم، چه آنکه آنها را دلهایی است بیادراک و معرفت، و دیدههایی بینور و بصیرت، و گوشهایی ناشنوای حقیقت؛ آنها مانند چهارپایانند، بلکه بسی گمراهترند؛ آنها همان مردمی هستند که غافلند.»
همچنین در آیه ۸۱ سوره نمل (یک آیه بعد از آیه شریفه مورد بحث) خداوند در مورد کافران میفرماید: «وَمَا أَنْتَ بِهَادِی الْعُمْیِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ.[نمل/۸۱] و تو هرگز نتوانی که (این) کوران (باطن) را از گمراهیشان هدایت کنی، تنها آنان که به آیات ما ایمان میآورند و تسلیم امر ما هستند، تو آنها را میتوانی سخن بشنوانی (و به راه حق هدایت کنی).»
ابوالعباس قرطبی (متوفای۶۵۶ق) ذیل آیه شریفه تصریح دارد: «اولاً: همانا منظورش از مردگان در این آیه، کفار است، یعنی انگار این کافران، همانند مردگان در قبرهایشان هستند، و در اینجا منظورش از شنیدن، فهمیدن و قبول کردن است؛ چنانکه خداوند متعال در آیه ۲۳ سوره انفال میفرماید: (و اگر الله خیری در آنها میدانست، به آنان قطعاً میشنواند، و اگر (هم با این حال) به آنان میشنواند، باز روی میگرداندند و اعراض (و سرپیچی) میکردند.) ثانیاً: اگر ما بپذیریم که مردگان در این آیه بر حقیقتشان هستند، پس باز تعارضی بین آیه و بین اینکه بعضی از مردگان در بعضی اوقات یا بعضی احوال میشنوند ندارد؛ برای اینکه تخصیص عموم، در صورتی که مخصصی وجود داشته باشد، امکانپذیر و صحیح است و در اینجا، با توجه به این حدیث، و حدیث ابوطلحه که در آن گفته است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دربارۀ اهل بدر گفت: «سوگند به کسیکه جانم در دست اوست، شما به نسبت آنچه که میگویم از آنان شنواتر نیستید.» چنین مخصصی وجود دارد، و این حدیث متفق علیه است و حدیثی که در این معنا باشد، مانند این فرمودۀ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دربارۀ میت است که میفرماید: «میت صدای کفش پاها را میشنود» و اینکه دو فرشته در قبر از میت، سؤال میکنند و میت به آن دو جواب میدهد و دلایل دیگری که نمیتوان این دلایل را انکار کرد.»[۲]با توجه به آنچه بیان گردید، به خوبی روشن گشت که این آیه شریفه، اثبات کننده ادعای وهابیت مبنی بر نشنیدن اموات نیست؛ بلکه اموات میشنوند و تفسیر ایشان ذیل آیه شریفه رأیی نادرست و ناصواب است.
پینوشت:
[۱]. بن باز، عبد العزیز بن عبد الله (م ۱۴۲۰)، فتاوی نور علی الدرب، ج۱۴، ص۱۵۷، جمع: محمد بن سعد الشویعر، بینا، بیتا.
[۲]. «اولا:أن الموتی فی الآیة إنما یراد بهم الکفار، فکأنهم موتی فی قبورهم، والسماع یراد به الفهم والإجابة هنا؛ کما قال - تعالی -: {وَلَو عَلِمَ اللَّهُ فِیهِم خَیرًا لأَسمَعَهُم وَلَو أَسمَعَهُم لَتَوَلَّوا وَهُم مُعرِضُونَ} وهذا کما سَمّاهم: بصمّ وبُکم وعُمی، مع سلامة هذه الحواسّ منهم. وثانیهما: أنا لو سلمنا أن الموتی فی الآیة علی حقیقتهم؛ فلا تعارُض بینها وبین أن بعض الموتی یسمعون فی وقت ما، أو فی حال ما، فإن تخصیص العموم ممکن وصحیح إذا وُجد المخصِّص، وقد وُجد هنا قال فیه النبی - صلی الله علیه وسلم - فی أهل بدر: والذی نفسی بیده! ما أنتم بأسمعَ لما أقول منهم وهو متفق علیه، وبما فی معناه؛ مثل قوله(صلیاللهعلیهوآلهسلم)فی المیت: إنه لیسمع قرعَ النِّعال بالمعلوم من سؤال الملکین للمیت فی قبره، وجوابه لهما، إلی غیر ذلک ما لا یُنکر.» قرطبی، احمد بن عمر، المفهم لما أشکل من تلخیص کتاب مسلم، ج۲، ص۵۸۵، دار ابن کثیر، دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب
نظر شما