به گزارش خبرآنلاین به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در ماههای پایانی حکومت پهلوی، شاه تلاش کرد تا برای جلوگیری از سقوط سلطنت خود با طیف سکولار اپوزیسیون سیاسی، از جمله جبهه ملی و شخصیتهایی نظیر شاپور بختیار، غلامحسین صدیقی و کریم سنجابی وارد مذاکره شود. شاه که در مواجهه با بحرانهای سیاسی و اجتماعی گسترده، از جمله اعتراضات گسترده مردمی به بنبست رسیده بود تصمیم گرفت تا با گشودن فضای سیاسی کشور و کاهش تمرکز اقتدارگرایانه پیشین، راهی برای حفظ نهاد سلطنت بیابد.
او امیدوار بود که از طریق تشکیل یک دولت ائتلافی غیرنظامی با مشارکت اپوزیسیون سکولار، بتواند هم ثبات نسبی را به کشور بازگرداند و هم کلیت نظام پادشاهی را حفظ کند. این تصمیم نشاندهنده عقبنشینی آشکار شاه از موضع تمامیتخواهانه پیشین و پذیرش نوعی سازش با مخالفان بود. بااینحال، این راهبرد ناکام ماند.
سران جبهه ملی و دیگر نیروهای سکولار اپوزیسیون بههیچوجه حاضر به سازش با شاه نبودند و تنها شرط خود را برای ورود به هرگونه فرایند سیاسی، کنارهگیری شاه از قدرت و خروج او از کشور اعلام کردند. این موضعگیری نشان از بیاعتمادی عمیق آنها به شاه و نظام سلطنتی داشت و بر شکاف عمیق میان حکومت پهلوی و نیروهای مخالف تأکید میکرد.
در نهایت، این تلاش شاه برای حفظ سلطنت از طریق کاهش اقتدار و تقسیم قدرت با اپوزیسیون، نهتنها موفقیتی نداشت، بلکه موقعیت او را بیشازپیش تضعیف کرد و به فروپاشی نظام سلطنتی در ایران سرعت بخشید.
در این خصوص در خاطرات سایروس ونس (وزیر خارجه وقت آمریکا) آمده است:
ماه مقدس و ماه سوگواری شیعیان برای امام حسین (ع) موج تظاهرات ایران را به لرزه درآورده بود. شاه هنوز در تردید بود که در صورت موافقت اپوزیسیون سکولار با پیوستن به ائتلاف، چه مقدار از قدرتش را به آنها بدهد. روز سیزدهم دسامبر [۲۲ر۹ر۱۳۵۷]، سولیوان گزارش داد که جلسه طولانی و غمانگیزی با شاه درباره مذاکرات با رهبران سیاسی اپوزیسیون داشته است. ظاهراً شاه با دو تن از سیاستمداران جبهه ملی، یعنی شاپور بختیار و غلامحسین صدیقی، مذاکره کرده و برنامهای برای دیدار با کریم سنجابی، رهبر جبهه ملی داشت.
شاه در این جلسه به سالیوان گفته بود که امیدی به مذاکراتش با سران جبهه ملی ندارد. او همچنین در دیدار با سالیوان گفته بود که سه گزینه برای حل بحران در پیش رو دارد:
۱- به تلاش برای تشکیل یک دولت ائتلافی غیرنظامی ادامه دهد.
۲- تسلیم اپوزیسیون شود و از طریقِ تعیینِ شورایی برای نیابت از سلطنت، کشور را ترک کند.
۳- شورایی نظامی ایجاد کند تا این شورا با سرکوبی سخت و سنگین مخالفان، از سیاست مشت آهنین استفاده نماید.
البته، خود شاه پس از برشمردنِ این سه گزینه گفته بود که میترسد سیاست مشت آهنین منجر به ازهمپاشیدن ارتش و ایران شود.
منبع
خاطرات سایروس ونس (انتخاب دشوار؛ سالهای بحرانی در سیاست خارجی آمریکا)، ترجمه خیرالله خیری اصل، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۰، ص ۶۲.
۲۵۹
نظر شما