چون ما مدیریت شناور ارز داریم بالا رفتن و پایین آمدن نرخ ارز با اهداف مدیریتی هم ارتباط مستقیمی دارد. پس دولت در هر برهه ای از زمان با هدف مشخصی قیمت دلار را آنطور که می خواهد، مدیریت می کند.
اگر بنا بر توسعه صادرات باشد، بالا رفتن قیمت دلار یک اثر مشخص دارد.
در واقع از نظر صادارات و تولید باید توجه کرد که کشوری می تواند کالاهای خود را به بازارهای جهانی برساند و صادرات خود را افزایش دهد و درآمدهای کلانی کسب کند که تولید را به شکوفایی رسانده باشد. چون اگر تولیدی صورت نگیرد، محصولی وجود ندارد که دنبال صادر کردن آن باشیم. وقتی ما در داخل کشور اقتصادی بیمار را تجربه می کنیم، طبیعی است که نتوانیم در بحث مهمی چون تولید هم به آن چه می خواهیم برسیم و در نتیجه حتی اگر قیمت دلار به بالاترین حد ممکن خود هم برسد، کالایی نیست که با فروش آن در بازارهای بین المللی، آن دلار گران را به منابع مالی کشور اضافه کنیم.
پس در اقتصادی مثل اقتصاد ایران که حدود 80 درصد ارز صرف کالاهای سرمایه ای، مواد اولیه و کالاهای واسطه ای می شود به راحتی می توان به این نتیجه رسید که تا وقتی شرایط را برای تولید مهیا نکرده ایم، افزایش قیمت دلار نه تنها به جهش صادرات کمک نمی کند که به تولیدکنندگان مان هم لطمه های زیادی وارد می کند.
با نگاهی اجمالی می توان به وضوح مشاهده کرد که نظام تولید ما دچار سیاستگذاری های غیرواقع بینانه است. تصمیم ها و رفتارهایی را شاهدیم که باعث بالا رفتن قیمت عوامل تولید می شود. نظام بانکی هم بدون توجه به آثار تخریب کننده افزایش قیمت پول، فقط به فکر درآمد است و در این راستا بانک ها برای جلب مشتری رقابت تنگاتنگی با یکدیگر دارند. البته ده ها عامل دیگر هم وجود دارد که در کنار هم تولید را زمین گیر کرده اند. میزان بهره وری به مقدار نگران کننده ای پایین است. همچنین وقتی فرهنگ کار تضعیف شود، بدیهی است که تولید به وضعیت کنونی خود، دچار شود.
شرایط به گونه ای ست که شاید نتوانیم به این زودی ها شاهد سر و سامان گرفتن تولید باشیم.
از آن جا که عمده ماشین آلات و مواد اولیه ای که در چرخه صنعت به کار گرفته می شوند، وارداتی هستند به طور طبیعی افزایش نرخ دلار واردات این ملزومات را برای صنعت گران دشوار و حتی در مواردی محال می کند. این وضعیت هم نتیجه ای جزء کاهش تولید و در نتیجه افزایش قیمت کالای صنعتی ندارد.
البته با توجه به آمار، صادرات غیرنفتی پایین نیامده است و حتی رو به رشد است. اما این مساله جای خوشحالی ندارد و باید دید که برای بالا بردن آمار صادرات چه هزینه هایی پرداخت کرده ایم. صادرات ما نتیجه لطمه خورن تولید است و به همین دلیل ارزش ندارد و در نهایت به ضرر اقتصاد کشور است.
به عبارت دیگر، بالارفتن نرخ ارز ممکن است به افزایش صادارات منجر شود اما از آن جا که تولیدکننده نمی تواند مواد اولیه خود را به سهولت تهیه کند، تولید آسیب می بیند. وقتی صحبت از صادرات 5 میلیاد دلاری می شود باید آن را با آسیب 50 میلیارد دلاری تولید مقایسه کرد.
در نتیجه می توان گفت صادراتی که تنها به دلیل گران شدن قیمت دلار و سایر ارزها افزایش یافته نه تنها بی ارزش است که حاصلی جز ضرر برای تولید و البته اقتصاد کشور ندارد.
*دانشیار اقتصاد دانشگاه تهران
/3131
نظر شما