شکوفه مظفریپور: منظور قرآن از لفظ جن چیست؟ چرا قرآن بارها جن و انس را با یکدیگر خطاب میکند؟ چرا تنها برخی آیات قرآنی، جن را به معنای آتش و سوای از انس بیان کرده است؟ عقیده حجت الاسلام و المسلمین مصطفی کرمی درباره جاسوسی اجنه برای اسرائیل، سبب پرسش های متفاوتی از وجود و نقش اجنه میان انسان ها شد.
برای تحقیق در این باره با حجت الاسلام و المسلمین سید رضا عمادی، استاد حوزه و دانشگاه، پژوهشگر و نویسنده گفت و گو کردیم. او صاحب کتاب هایی چون سلوک مسلمانی، پرتو حُسن، مسیح علیه السلام پیامبری در اسلام، ساز و کار و روزی حلال است.
با این کارشناس معارف اسلامی دیدگاه قرآن به جن، اهداف یهودیان در لجاجت با اسلام، تولیدات هدفمند و صهیونیستی هالیوودی، عقاید متفاوت علما درباره جن و فرق دیو، پری و هیولا را با جن مطرح و بررسی کردیم.
متن کامل این گفت و گو را به نقل از پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ می خوانید:
اظهار نظر حاج آقا کرمی درباره جاسوسی اجنه برای اسرائیل تا چه حد مورد تایید قرآن و روایت های اسلامی است؟
در قرآن هر جایی حروف جیم و نون (جن) کنار هم قرار گرفته غالبا به معنای پوشش است. از نظر لغوی «جَنَه» پوشیده شده معنا می شود، مانند جنین وقتی که در شکم مادر است و از دیده ها پوشیده است «جنین» یا «جن» نام دارد و بعد از تولد «انسان» نامیده می شود.
آیاتی در قرآن درباره جن نازل شده، خود کلمه جن ۲۲ مرتبه در قرآن آمده، چند جای دیگر هم «جانّ» که همان «جن» است بیان شده و روایات زیادی هم در این باره وارد شده است. واژه «اجنه» جمع مکسر «جن» است.
در قرآن منظور از «انس» انسان نیست بلکه ترکیب «انس» و «جن» با الف و نون تثنیه می شود «انسان».
در این بحث دو نظریه مطرح می شود. در نظریه اول امیرحسین ترکاشوند گفته مرحوم آیت الله سیدمرتضی جزائری جن را به این معنا قبول ندارد. ایشان سال ۸۶ فوت کرده و هم دوره شهید مطهری و شهید بهشتی بودند. آقای ترکاشوند پیرو نظر آقای جزائری آیات و روایاتی را مستدل مطرح کرده است. جن و انس از این نظریه هیچ تفاوتی با هم ندارند.
چرا این نظریه جن و انس را یکی می دانند؟ اگر این دو تفاوتی ندارند چرا قرآن آنها را دو دسته «جن» و «انس» خطاب می کند؟
گفته می شود به دلیل تفاوت جغرافیایی و نژادی و احتمالا تفاوت طبقه اجتماعی این تقسیم بندی ایجاد شده است. مثلا یک عده سیاه پوست که خارج از مکه بودند جن نامیده می شدند یعنی پوشیده، غریبه و متفاوت با مردم مکه هستند. سوره الرحمن این نظریه را تایید می کند که جن موجود است، وزن دارد، شعله و نامرئی نیست.
در این مورد روایاتی هم نقل شده، برای مثال در اصول کافی حدیث ۱۰۲۴ نقل شده عده ای نزد امام صادق علیه السلام آمدند از کثرت عبادت اندام نحیف و مانند ملخ رنگ زردی داشتند و شبیه مردم مدینه نبودند. یکی از اصحاب می پرسد اینها چه کسانی هستند که حضرت پاسخ می دهد «اولئکَ اِخوانکَ الجِن» اینها برادران تو هستند از جن. منظور امام انسان هایی بوده اند که غریبه بودند و از مکان دیگری آمده اند.
در حدیث ۱۰۲۵ اصول کافی هم آمده است که عده ای به حضور امام صادق علیه السلام می روند لباس هندوها به تن داشتند وقتی یکی از اصحاب درباره آنها می پرسد حضرت پاسخ می دهند «هولاء اِخوانکَ مِنَ الجِن» اینها برادران شما از جن هستند.
در تفسیر مجمع البیان نیز وارد شده، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله شبانه در حوالی مکه در دره ای با عده ای غریبه قرار گذاشته، آنها از حوالی نصیبین که همان نینوا است می آیند. حضرت قرآن برایشان می خوانند بعد پراکنده می شوند. یکی از اصحاب می پرسد اینها چه کسانی بودند پیغمبر می فرمایند عده ای بودند از نینوا. این دست از روایات تایید می کنند منظور از جن اقوام مختلف و غریبه ها بوده است.
در اصول کافی جلد پنج صفحه ۱۵۸ راوی می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم اینها چه کسانی بودند که به دیدار شما آمدند امام فرمود اینها کُرد هستند که برای خرید و فروش می آیند و به دیدار ما هم می آیند، سپس می فرماید کَردها زندگانی هستند از زندگان جن منظور ایشان از جن اقوام مختلف و غریبه هستند.
در نورالثقلین ابوحمزه ثمالی می گوید افراد غریبه ای خدمت امام صادق علیه السلام دیدم. چون حکومت سخت می گرفت و جاسوس زیاد بود غریبه ها نباید منزل امام می آمدند حضرت می فرمایند شیعیان ما از جن هستند، منظور حضرت این بوده این غریبه ها از راه دور می آیند و ما نمی توانیم به منزل راهشان ندهیم.
خودتان در این مورد چه عقیده ای دارید؟
استدلال عقلی بنده این است، اگر جن نامرئی است چه احتیاجی دارد مخفیانه یا شبانه حاضر شود می توانست مستقیم به منزل پیغمبر صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام تردد کند و کسی هم متوجه حضورش نمی شد. وقتی اجنه مثل انسان حضور می یابند نیازی به حضور مخفیانه ندارند.
در میان مردم لفظ «دیو»، «پری» و «هیولا» نیز رایج است. آیا این کلمات ربطی به جن دارند؟
در تایید نظریه اول آقای دکتر منصورزاده متخصص باستان شناس و ادیان می گوید ایرانی ها به آدم های غریبه می گفتند دیو، آدم های خوب را دیو سفید و آدم های بد را دیو سیاه می نامیدند، در واقع چنین تقسیم بندی در سرزمین فارس وجود داشته است.
ایشان می گوید انسان ها را نسبت به رنگ پوست تقسیم بندی می کردند، مردم طبرستان در نواحی ساحلی شمال را دیو سفید و مردم جنوب که پوست تیره تری داشتند دیو سیاه می نامیدند آدم های متمدنتر که صاحب تخصص بودند نیز پری نامیده می شدند.
در شاه نامه وقتی صحبت از دیو می شود موجود وحشتناکی به ذهن خطور می کند برای اینکه فضای وحستناک برداشته شود قرآن می فرماید غریبه ها، قرآن از لفظ جن استفاده می کند و منظورش افرادی است که با دیگران تفاوت شکلی و قومی دارند.
مثلا در ساخت معبد حضرت سلیمان قرآن می فرماید اینها در ساخت قصر تخصص داشتند منظور همان پری است که قرآن از لفظ جن برایشان استفاده کرده، قرآن از الفاظ اغراق آمیز استفاده نمی کند، دیو واژه اغراق آمیزی بوده که قرآن آن را متعادل کرده و از لفظ جن استفاده کرده، البته ما باز هم لفظ دیو را اغراق آمیز کرده ایم و لفظ هیولا را هم استفاده می کنیم.
برای مثال شهربانو که گفته می شود همسر امام حسین علیه السلام و مادر امام سجاد علیه السلام بوده مرحوم سیدجعفر شهیدی که از اساتید تاریخ هستند، معتقد است تاریخ تولد شهربانو با امام حسین ۷۰ سال تفاوت داشته است و اصلا همسر بودن این دو امکانپذیر نیست. اولین نفری که این روایت را نقل کرده طبری بوده که نقل نادرستی است. ایرانی ها چون علاقه دارند خود را به اهل بیت متصل کنند این روایت را نقل کردند و تاریخی هم شد.
ریشه ترویج خرافات میان یهودیان از کجاست؟
یهودی ها همیشه اهل خرافات و شاخ و برگ دادن به جریانات دینی بودند. خرافات یهود در زمان اسلام هدفمند بوده، قرآن اشاره می کند که اینها یا شرایع اضافه می کنند یا بهانه جویی می کنند، در سوره بقره بهانه بنی اسرائیل بیان شده است وقتی خداوند می گوید یک گاو سر ببرید می گویند چه رنگی باشد، چه سنی باشد بهانه می گیرند که در نهایت قرآن می گوید اینها انجام دادند انگار انجام ندادند. در موضوع گوساله سامری هم مدام در حال بهانه تراشی و شرایع تراشی بودند.
پیغمبر فرمود: «اسلام دین آسانی است». اما یهودی ها آن را نپذیرفتند و سر باز زدند و مدام در حال اضافه کردن به شرایع بودند. علما روایات و شریعتی که یهودیان در دین اسلام جا داده اند در کتابی به نام اسرائیلیات گردآوری کرده اند. یهودی ها اظهار وجود و انحرافی کردن مردم را دنبال می کنند.
در سوره سبا آیه ۱۲ و ۱۳ بیان شده اجنه می آمدند برای حضرت سلیمان علیه السلام کار می کردند حتی می گوید شیاطین جن و انس بنایی و غواصی می کردند. آقایان علما می گویند این اجنه در تسخیر حضرت بودند، مرحوم آیت الله جزائری با رد این بیان معتقد بود هر انسانی «شیطان درونی» دارد، مثل صفت طمع که در وجود ماست و سبب می شود کار کنیم و با درآمدمان مایحتاج زندگی را فراهم کنیم. البته هر صفتی که بد نیست مثل تکبری که با رعایت حد آن عزت و احترام انسان حفظ می شود، در صورت زیاده روی در آن صفت، شیطان درون را بزرگ کردهایم. آقای جزائری معتقد بودند شیاطین که به انبیاء و مردم خدمت نمی کنند. ابلیس به ذات خداوند سوگند یاد کرده که مردم را اغوا کند.
جالب است قرآن از بی خبر بودن جن ها از مرگ حضرت سلیمان علیه السلام می گوید. یعنی اجنه علم غیب ندارند، ماورایی بودند و جسم نداشتن اجنه به معنای این نیست که علم غیب دارند.
از صحبتهایتان آیا میتوان فهمید نظر حاج آقا کرمی مردود است؟
بله نظر ایشان رد می شود. قرآن در آیه ۱۲۸ توبه، آیه ۹۵ سوره اسراء، آیات 9 و ۱۳0 انعام از پیغمبری می گوید که از جنس مردم است پس باید پیغمبر جنیان هم از جنس خودشان باشد این سنت الهی است.
آیاتی که ثابت می کند جن ها مثل ما هستند، در سوره الرحمن آمده در بهشت از جن و انس با خرما و انار پذیرایی می شود، جن که آتش و نامرئی است پس چطور می تواند از این نعمات بهشتی استفاده کند.
در جای دیگر قرآن می فرماید وقتی می خواهیم آنها را عذاب کنیم آنها را از موی جلوی سر می کشیم، از پا می کشیم و داخل جهنم قرار می دهیم، اینجا کسی (جن) که نامرئی است پا و پیشانی ندارد.
در آیه ۱۷۹ اعراف از عذاب جسمانی می گوید؛ اگر اجنه جسم ندارند چرا قرآن در این آیه از جسم آنها سوال می کند؟
قرآن در سوره الرحمن درباره هم خوابه های بهشتی و سخن از مسائل جسمی و جنسی می کند این موضوعات را نمی توان به اجنه که جسم ندارند نسبت داد.
در سوره فصلت آیه ۲۹ عده ای از کفار می گویند خدایا آن دو گروه از جن و انس که ما را گمراه کردند به ما نشان بده که زیر پا بیفکنیم، سوال اینجاست اگر جن جسم دارد چگونه می توان آن را کتک زد.
خداوند در جایی وعده هیزم جهنم به جهنمیان و در جای دیگر وعده آب گوارا به مومنین می دهد. قرآن برای مردم وعده هایی را می دهد که به آن نعمت نیاز دارند پس به جن وعده آب گوارا نمی دهد.
در سوره جن آیه ۱۴ تا ۱۶ وعده و عید برای انس و جن داریم که برای اجنه معنا پیدا نمی کند. اگر جنس خودش از آتش است چرا می گوید در آتش تو را می سوزانیم؟ مگر آتش توانایی سوزاندن آتش را دارد؟ این موارد اشکالاتی بر نظریه نامرئی و آتش بودن جن است که وارد می شود.
سوره الرحمن آیات ۵۴ و ۷۶ می گوید جن و انس تکیه می دهند به پشتی های بهشتی و از لذت های آنجا بهره مند می شوند. در اسراء آیه ۸۸ می گوید اگر همه شما گرد هم آیید نمی توانید یک آیه یا سوره مانند قرآن بنویسید. مگر ما انسان ها با کل اجنه می توانیم جمع شویم تا آیه ای را بنویسیم؟ پس معلوم می شود معنای جن و انس در نزد قرآن مردم هستند.
در مورد دشمنی کردن جن و انس آیه ۱۱۲ انعام، درباره پناهدهی جن آیه 6 سوره جن بیان شده است.
از آیاتی که از جن به معنای آتش یاد شده برایمان بگویید.
یک دسته دیگر از علما معتقدند که جن از آتش است با استناد به آیات قرآنی که ابلیس می گوید تو مرا از آتش خلق کردی آدم را از خاک و من چرا باید به او سجده کنم.
در آیه 15 سوره حجر می فرماید ما جن را از آتش جهنده خلق کردیم و در جای دیگر می گوید جن را خلق کردیم از آتش. تنها در چند آیه خداوند اشاره به ابلیس دارد که از آتش آفریده شده است.
ما انسان ها زاییده آدم ابوالبشر و حوا هستیم اجنه هم باید زاییده ابلیس باشند در برخی روایت ها قبل از ابلیس «ابوالجن» پدر جن های عالم به نام «شومان» بوده از جنس آتش است. مگر انسان الان از جنس خاک است؟
پس دلیل نمی شود ما ابلیس را نامرئی ببینیم. قرآن می گوید «ابلیس» و«جانّ» که شاید «شومان» باشد، از آتش هستند. درباره زاد و ولد آنها اشاره ای نکرده است. حتی اگر هم قبول کنیم جنی وجود دارد به شکل نامرئی و آتش است اما نه با این حجم که گفته می شود و هر جنی که قرآن گفته جن نیست. حجم بسیار زیادی از روایات از احادیث جعلی هم وجود دارد که بسیار باعث تاسف است.
در کتاب «الموضوعات فی الاثار و الاخبار» نوشته هاشم معروف به حسنی ترجمه شده به «اخبار و آثار ساختگی» موضوعات جعلی مانند: جن به طُرفه العینی کوچک می شود، جن عمر هزاران ساله دارد، امیرالمونین از نامرئی بودن جن گفته و موضوع سُمدار بودن جن مطرح شده است. در بحارالانوار نیز روایت های جعلی بسیارزیادی وارد شده است.
علمای دینی اصولا دارای چه نظراتی در این باره هستند؟
بر اساس نظریه غالب علما، جن وجود دارد و به هر شکلی در می آیند، کافر و مسلمان دارند، جهنمی و بهشتی دارند و طبق آیه ۷۰ سوره اسراء انسان قدرتش بر اجنه غلبه می کند.
تفسیرالمیزان ذیل آیه ۱۲ سوره جن می فرماید: جن هرگز بر اراده خداوند نمی تواند غلبه کند. آقای ترکاشوند می گوید همه انسانند و جن وجود ندارد اما علما و مفسرین عموما قبول دارند جن وجود دارد، آقایان طباطبایی و مطهری نیز معتقد بودند جن وجود دارد اما محدودتر از این حرف ها هستند که بر اراده خداوند قدرت داشته باشند.
در تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 156 آمده: از قرآن مجید درباره این موجود ناپیدا مطلبی استفاده می شود که خیالی از هر گونه خرافه و مسائل غیرعلمی است. ولی می دانیم مردم عوام و ناآگاه خرافات زیادی درباره این موجود ساخته اند که با عقل و منطق جور در نمی آید و به همین جهت یک چهره خرافی و غیرمنطقی به این موجود داده که وقتی کلمه جن گفته می شود مشتی خرافات نیز با آن تداعی می شود.
از جمله اینکه آنها را با اشکال عجیب و غریب و وحشتناک و موجوداتی دُم دار و سُم دارا، موذی و پرآزار، کینه توز و بدرفتار که ممکن است از ریختن یک ظرف آب داغ در یک نقطه خالی، خانه هایی را به آتش کشند و موهمات دیگر از این قبیل.
در حالی که اگر موضوع جن از این خرافات پیراسته شود اصل مطلب کاملا قابل قبول است، چرا که هیچ دلیلی بر انحصار موجودات زنده به آنچه ما می بینیم نداریم، بلکه علما و دانشمندان علوم طبیعی می گویند: موجوداتی را که انسان با حواس خود می تواند درک کند، در برابر موجوداتی که با حواس قابل درک نیستند ناچیز است.
استاد شهید مطهری در کتاب آشنایی با قرآن جلد ۹ صفحه ۱۸۳می فرماید جن به معنای شی مستور است یعنی شی نامرئی و پوشیده و غیر قابل رؤیت. جنین را به اعتبار آنکه در شکم پنهان است جنین گویند و باغ را که عرب جنت میگوید به اعتبار کثرت درختهاست به طوری که این درختها فضا را میپوشاند و چیزی دیده نمیشود به سپر نیز جَنه میگویند به اعتبار آنکه وسیله ای است که جنگجو خودش را در ورای آن مخفی میکند و آن وسیله را برای مخفی شدن خود قرار داده است.
در آیه ۳۹ سوره نمل دیده شده وقتی حضرت سلیمان علیه السلام می خواهد کسی بلقیس را بیاورد، یک جن به شکل انسان ظاهر می شود و مرئی بوده آقای ترکاشوند می گوید او اصلا جن نبوده اما علمای دیگر معتقدند او جن و نامرئی بوده که در حضور حضرت مرئی شده است.
انواع روایت ها در باب ارشاد اجنه، ازدواج و زاد و ولد اجنه، یاری رساندن اجنه به انسان، احکام شرعی و کافر و مسلمان بودن آنها وجود دارد. بزرگان دین از اتفاقات دیدار با اجنه نقل های بسیار زیادی دارند که گمان می کنم وجود دارد اما وجود اجنه خیلی قابل توجه نیست. وقتی در کشورمان تکنولوژی داریم چرا باید فکر کنیم دیگران لشکر اجنه دارند و ما هم باید لشکر اجنه داشته باشیم؟!
پیشتر گفتید که یهودیان با بهانهتراشی از پذیرفتن اسلام سر باز زدند. ظهور اسلام چه ضربه ای به یهودیان وارد کرد؟
ظهور اسلام قدرت یهود را کم کرد. سوره جن آیه ۸ و ۹ می فرماید وقتی اسلام ظهور پیدا کرد جن ها می گفتند ما قبلا برای شنیدن صدای فرشتگان بالا می رفتیم و استراق سمع می کردیم اما از وقتی اسلام ظهور کرده نمی توانیم بالا برویم و آنجا پر از شهاب سنگ شده است، قادر نیستیم استراق سمع کنیم. با استناد به این آیات پس چطور ممکن است لشکر اجنه در اطلاعات کشور ما ورود کنند؟! احتمالا حاج آقا کرمی مبتنی بر نظریه دوم اظهارنظر کرده است.
شما معتقدید یهودیان دنبال اظهار وجود و انحرافی کردن مردم هستند. آیا تولیدات فیلم های هالیوودی مشخصا گونه «وحشت» همین هدف را دنبال می کند؟
بله. فیلم های هالیوودی با حمایت صهیونیست ها ساخته می شود و سالیان سال است که در صدد القائاتی برای جوانان و نوجوانان هستند تا آنها را از فضای واقعی دور و به فضای ذهن گرایی القا کنند.
قطعا این نوع فیلم ها رهآورد خوبی نخواهند داشت صهیونیست ها، هم قصد یارگیری دارند و هم می خواهند جوامع را خودضعیف پندار کنند. آنها می خواهند مخاطبشان در برابر فیلم هایی با موضوع جن و دیگر موضوعات احساس ضعف کند و خود را ناتوان ببیند و فکر کند دنیا در دست یهودی هاست.
آنها معتقدند که انسان برترند و هیچ غیریهودی زادهای نمی تواند یهودی شود و بقیه باید بردگی آنها را بکنند. یهودی ها معتقد به نژاد برتر و موعودی به نام «ماشِیِح» هستند که با ظهورش به مردم بگویند ما آقای زمین هستیم.
در حالی که مسلمانان معتقدند با حضور مهدی موعود، دنیا پر از عدل و داد می شود و همزیستی مسالمت آمیزی خواهیم داشت. به عقیده بنده پادزهر یهودیان این است ما با قدرت معنوی و مادی، خود را به رخ بکشیم.
نظر شما