فروزان آصف نخعی: آیا کتاب «دالان باریک» اثر دارون عجم اوغلو، برای خواننده ایرانی دارای کاربرد است؟ به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دکتر امیر کرمانی، استاد دانشگاه برکلی آمریکا، به این سوال محمدرضا فرهادی پور، که فایل صوتی آن در کانال تلگرامی «خروج و اعتراض و وفاداری» منتشر شده، پاسخ می دهد. او می گوید: « به نظر من این کتاب برای ایرانیان خیلی کاربرد دارد،»
او در ادامه استدلال خود گویی معتقد است که دارون دارد بحث های آیت الله نائینی را در کتاب تنبیه الامه و تنزیه مله مطرح می کند. کرمانی می گوید: «فکر می کنم کتاب دالان باریک آزادی، دارای ایده ای جدید نیست. بلکه ایده اش خیلی قدیمی است. دوستانی که کتاب تبنیه الامه و تنزیه المله مرحوم آیت الله نائینی را خوانده اند، مشاهده می کنند که آن جا ایشان بحث قانون اساسی و قانون مشروطه را مطرح می کنند، ایشان با اشاره به یکسری خطبه های نهج البلاغه و نامه مالک اشتر، در آخر مطرح می کند که هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَیْنَا (۶۵ یوسف) این همین کالای خودمان است، که به ما برگردانده شده است.»
این استاد دانشگاه برکلی در ادامه گفت: «ایشان (آیت الله نائینی) مطرح می کند که ما این حرف ها را از ابتدا در متون خود داشته ایم. حالا شرایطی شده که ما مسلمانان عقب افتاده ایم، بسیاری از جوامع دیگر، از این میراث استفاده، و پیشرفت کردند.»
کرمانی با تاکید بر این که «به هر حال این ایده که مردم همواره باید در متن جامعه باشند و تعادل بین حاکمیت و مردم است که می تواند منجر به سعادت جامعه بشود» گفت: «این ایده، ایده بسیار مهمی است. نباید دائم به این بیندیشیم که آیا ایرادی در قانون اساسی، و ... بوده که به این جا رسیده ایم. به نظر من بخش مهمی از جواب این است که هر زمان قدرت اقتصادی و سیاسی مردم ، بیش از حد کاهش پیدا بکند، این موضوع می تواند منجر به اتفاقات نامناسبی در آن جامعه بشود. از جمله منجر به این بشود که یک سری گروه های خاص، در عمل قدرت را به دست بگیرند.»
او سپس به مهمترین وظیفه اصلاح گران اجتماعی اشاره کرده می گوید: «یک نکته بسیار مهم برای من این است که ما به عنوان اصلاح گران اجتماعی و کسانی که دغدغه ایران را دارند، بخواهیم بیندیشیم، به مهمترین وظایف کنونی مان، و بررسی کنیم ببینیم چه کارهایی در جهت افزایش قدرت اقتصادی و آزادی عمل تک تک مردم می توانیم انجام بدهیم. در جامعه ای که مردم دارای قدرت فرهنگی و یا قدرت اقتصادی ضعیفی باشند، این جامعه خیلی نمی تواند از خود مقاومتی بروز بدهد، و خیلی راحت تر مورد سوء استفاده یک سری گروه های خاص قرار می گیرد.»
کرمانی سلطه گروه های خاص را تنها مختص به ایران نمی داند وبرای صحت ادعایش به کشور آمریکا اشاره می کند و می گوید: اگر به سازوکار ها و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی آمریکا نگاه بکنید، این سوال برایتان به وجود می آید که چگونه گروه های خاص بر آمریکا مسلط شده اند؟ به صورتی که در حال حاضر مشاهده می کنیم که منوپولی ها و یا انحصارات خیلی بزرگی در جامعه آمریکا شکل گرفته است. یک بخش آن مربوط به رویدادهای دهه ۱۹۸۰ میلادی به این سو است که این جامعه را در واقع بیشتر پولاریزه کرده است.»
او افزود: «من زمانی می خواستم مقاله ای تحت عنوان ایالات متفرقه آمریکا بنویسم، تا به این موضوع مهم بپردازم. همچنین کاری در دانشگاه شیکاگو انجام می شود تحت عنوان General social survey که در آن سوالات بسیار متفاوتی را راجع به دیدگاه های مردم از آنان می پرسند. بر این اساس شما مشاهده می کنید که تا دهه ۸۰ مردم خیلی با یکدیگر سر این که دموکرات هستند یا ریپابلیک، در ارتباط با نظرشان در باره کنترل اسلحه، یا سقط جنین، یا موضوعات خیلی متنوع دیگر متفاوت نبوده اند. اما از دهه ۸۰ میلادی به این سو مشاهده می کنید که این دوگروه، به طور کامل متفاوت شده و مسیر به طور کاملا متفاوتی را طی کرده اند به نحوی که در عمل با تقسیم مردم بر سر مسایلی که شاید کمتر مساله اصلی مردم و یا روی کمی از افراد منطبق باشد، در عمل با سرکار گذاشتن مردم، باعث شده اند مردم نتوانند آن رفرم هایی که در ۱۹۰۰ ، ۱۹۳۰ یا ۱۹۶۰ انجام دادند، ادامه بدهند.»
کرمانی در باره مثال دیگرش یعنی مردم هند گفت: « هند رو هم ملاحظه کنید که با ایجاد تفرقه میان مسلمانان با تاکید بر ملی گرایی هندویی، چه شرایطی فراهم کرده اند. آنان به جای این که تمرکزشان را روی چگونگی توسعه بخش های توسعه نیافته بگذارند، بر قومیت گرایی تمرکز کرده و در عمل افتراق را در جامعه خودشان ایجاد کرده اند. در خیلی از جوامع دیگر نیز شاهد چنین رخدادهایی هستیم.»
او سپس به تاریخ ایران و شیوه تعادل یابی آن میان حکومت و جامعه پرداخت و گفت: «اگر به ایران خودمان برگردیم، مشاهده می کنیم یک عامل اساسی که به صورت تاریخی تعادل نسبتا خوبی در جامعه ایرانی - اسلامی ایجاد می کرد، رابطه میان علما و حاکمیت بوده است. به این معنا که علماء از حاکمیت استقلال داشتند، و تا زمانی که علماء از حاکمیت مستقل بودند، جامعه ایرانی پیشروی بیشتر زیادی داشت. البته برخی می گویند خواجه نظام الملک با ترکیب میان نظمیه و مدرسه باعث شد که علما در جهان اهل تسنن، دیگر مستقل نبودند، ولی در تشیع اما این دو گروه ، از یکدیگر مستقل بودند، و به نسبت تعادل خوبی ایجاد می کردند.»
این استاد دانشگاه برکلی گفت: «نقطه افتراقمان در مشروطه آن جایی بود که بین علماء اختلاف ایجاد کردند؛ برای مثال شیخ فضل الله در یک سو، و علمای نجف در سوی دیگر قرار گرفتند، و صفوف علما در آن شرایط در برابر حاکمیت، از هم پاشید، که البته یک سری شوک های خارجی هم داشتیم که مزید برعلت شدند. از این رو آن جامعه مدنی که می توانست در برابر حاکمیت تعادلی برقرار بکند، دچار فروپاشی شد.»
کرمانی افزود: «در ادامه، بعد از انقلاب هم با رخداد جنگ، و بعد، مسیرهایی که روبه روی کشور قرار گرفت، باعث شد به تدریج قدرت مردم کاهش یابد. از این منظر این خطر برای ما جدی هست که در تعادلی که باید بین مردم و قدرت باشد، بخش مردم این تعادل، خیلی دارد ضعیف می شود. به این اعتبار معتقدم که مطالعه این کتاب برای خواننده ایرانی مفید خواهد بود. به این معنا که فکر می کنم که ایده اصلی کتاب یک ایده خیلی قدیمی است. به همان دلیل که فکر می کنم خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه شاید مهمترین خطبه نهج البلاغه باشد. به این معنی بله. کتاب را برای ایرانیان مفید می دانم. »
بیشتر بخوانید:
پرخاش نسل z به نهاد سیاست و خانواده: نسل های قبلی بروند اوضاع درست میشود / غیبت جوانان در کمیتههای راهبری پزشکیان/ بدون نسل z، وفاق بیوفاق
شاه به مقدم رئیس سازمان برنامه و بودجه: باز مطالب مزخرف می گویید / حاکمیت ترس بر مباحث تخصصی / تحقیر نتیجه بگومگو با شاه درباره اولویت های کشور
چرا در حوادث سال ۹۸ به ۷۳۱ بانک حمله شد؟
روایت میدری از اقتضائات امنیت در ایران / بدون توانمندسازی..
درگیری با نسل دختر قصاب، امیدهای انتخابات ۱۴۰۳ را می سوزاند / درگیری نسلی طرحی صهیونیستی/ راه حل؛ ائتلاف و توافقسازی برسر مسالههای مشترک
۲۱۶۲۱۶
نظر شما