مجید جویا: به خاطر عجله در خروج از خانه فراموش کردید که چراغها را خاموش کنید؟ اشکالی ندارد، یک پیام متنی یا صوتی بفرستید؛ چراغها بلافاصله خاموش میشوند.
طبیعتا خانه هوشمند، ابزار هوشمندی نیز خواهد داشت که به اینترنت وصل است و میتواند به محض این که دستوری از گوشی همراه یا از پست الکترونیک از ناحیه شما دریافت کرد، غذایی را گرم کند و ماده غذایی دیگری را در یخچال بگذارد. یک یخچال هوشمند با حسگرهای پیشرفتهاش میتواند به پایان رسیدن مواد غذایی را حس کند و به طور آنلاین، مواد غذایی را سفارش دهد.
ولی بعد از گذشت سالها از مطرح شدن این ایده، چنین خانههایی هنوز در حد رویا ماندهاند و تازه در افقهای دوردست پدیدار شدهاند که آن هم روز به روز عقبتر میرود. حتی با وجود طرحهای آزمایشی فریبنده و تجربیات آزمایشگاهی نیز هیچ توجیهی برای هزینههای اضافه برای مصرفکنندگان پیدا نشده است.
امروز بهرغم فراگیر شدن اینترنت پرسرعت و با پهنای باند بالا و شبکههای خانگی، مصرفکنندگان کماکان درباره فناوری خانههای هوشمند مشکوکند. لااقل این نتیجه تحقیقی است که به تازگی در کنفرانس سالانه انجمن تحقیقات مسکن آمریکا عنوان شده است.
هیچکس علاقمند نیست؟
بهتازگی، یک گروه تحقیقات خانههای هوشمند که از سوی شرکتهایی چون ویرلپول، سیسکو، دایرکتانرژی، هیولتپاکارد (اچ.پی)، مایکروسافت، پروکتر اند گمبل و زنسیس حمایت میشود؛ در یک تحقیق بازارسنجی به این نتیجه رسید که انبوهسازان مسکن هیچ علاقهای به استفاده از فناوری برای اتوماسیون یا کنترل خانهها ندارند.
این بدین معناست که ابزار خانههای هوشمند به این زودیها بازار را در اختیار نخواهند گرفت. ویرلپول که سازنده چنین دستگاههایی است، مدتهاست که روی خانههای هوشمند تحقیق میکند و چندین نمونه آزمایشی نیز ساخته است. ولی کارول بریفرت، از مدیران ارشد این شرکت میگوید: «ویرلپول یک شرکت خیلی بزرگ است و ما تا زمانی که بازار خیلی بزرگی نداشته باشیم، محصولش را به بازار عرضه نمیکنیم.»
البته این تحقیق به این نکته نیز اشاره دارد که در عین حال، پایههای فناوری ساخت خانههای هوشمند در حال گسترش است. حدود 87% منازل آمریکایی در سال 2008 دارای اینترنت پرسرعت بودند؛ در حالیکه این رقم در سال 2005 بیشاز 70% نبود.
حکومت دست به کار شود
تیم وودز، یک عضو گروه مشورتی پوکولبز و کارشناس در زمینه فناوری خانههای هوشمند معتقد است آنچه لازم است، یک کاربری اجتنابناپذیر و مقداری هم ترغیب از سوی دولت است.
این کاربری اجتنابناپذیر به گفته آقای وودز میتواند بازده انرژی باشد. به گفته وی، حکومت باید ارتقای استانداردهای سختافزاری و نرمافزاری را هدایت کند. یکی از این سیاستها میتواند اجباریکردن نصب کنتورهای هوشمند در خانهها باشد، همان کاری که سالهاست در ایالت کالیفرنیا انجام میشود.
کنتورهای هوشمند با تلویزیون، گوشی همراه یا کامپیوتر ارتباط برقرار میکنند. این دستگاهها میتوانند مانند یک کنترل از راه دور برای نشان دادن میزان مصرف انرژی در خانه و هزینه آن عمل کنند و تنظیم عملکرد سیستم روشنایی، گرمایش یا تهویه مطبوع ساختمان را برای صرفهجویی در پول پیشنهاد کند.
به عقیده آقای وودز، شرایط سیاسی برای آغاز این کارها در ایالات متحده مناسب است؛ چون رئیسجمهور آتی این کشور، باراک اوباما، "تلاش بسیار برای مدیریت انرژی" را جزو برنامههایش اعلام کرده است.
طبق پیشبینی آقای وودز، زمانی که پایههای این فناوری درست سر جایشان قرار بگیرند، بازار خانههای هوشمند برای دستگاههای هوشمند و دیگر ابزارهای متناسب با آن اوج خواهد گرفت. «مساله مدیریت انرژی نیز بهانه کافی را به این تجارت داده است و این چیزی است که دورنمای خانههای هوشمند را در ارتباط با صرفهجویی در زمان و توان استارت اولیه بازار روشن میکند.»
شهروندان چه میگویند؟
اما هستند افرادی که از این هم فراتر رفتهاند و اعتقاد دارند که تنها مانیتور کردن و مشاهده میزان مصرف کافی نیست و باید به دنبال راهی برای اتوماسیون میزان مصرف بود تا اگر جایی مصرف زیاد شد، سیستم به طور خودکار میزان مصرف را پایین بیاورد؛ یعنی اگر نور کم بود، به طور خودکار پردهها را کنار بزند یا در صورت لزوم، نور چراغها را کم و زیاد کند. البته طرحهای آزمایشی از این دست اکنون نیز در حال انجامند.
جالب اینجاست که مدیریت انرژی برای بعضی جذابیت ندارد، بلکه این امکان خاموشکردن چراغهاست که جالبتر است. شعار این گروه این است: «آن را ساده نگاه دارید و به نیازهای امروز پاسخ دهید. لازم نیست سعی کنید تا آینده را امروز اختراع کنید.»
اما همه مصرفکنندگان آمریکایی در این زمینه با آقای وودز موافق نیستند و بهرهگیری از مدیریت انرژی را برای همهگیر کردن خانههای هوشمند، امری محال میدانند. از دید آنها این موضوع نیز مانند فراگیری خودروهای الکتریکی است.
اما برخی کارشناسان به مشکل مهم خانههای هوشمند اشاره میکنند. اگر صاحبخانه بتواند منزلش را از راه دور کنترل کند، چه تضمینی وجود دارد که یک هکر یا دزد نتواند کار مشابهی انجام دهد؟ دزدی کامل و غارت منزل کاملا با سرقت رمز و پسورد ایمیل متفاوت است.
آسیاییها، پیشرو در خانههای هوشمند
هرچند که مرکز تدوین این فناوری در ایالاتمتحده است، اما گویی آمریکاییها چندان هم در این زمینه پیشرو نیستند.
در خانههای جدیدی که در کشور ژاپن احداث میشود، کنترلکنندههای هوشمندی روی گرمکننده و منابع آب خانگی نصب میشود. این سیستم هوشمند که EcoCute نامیده میشود، آب را بین ساعت 1 تا 6 صبح گرم میکند، زیرا بهای برق به یک هفتم کاهش مییابد. این سیستم همچنین گزارش دو هفته قبل مصرف آب گرم منزل را در خود نگه میدارد و مقدار آب گرم لازم برای مصرف در روز بعد را حدس میزند.
البته به همین سادگی هم نیست که بتوان همه تجهیزات منزل را با یک کامپیوتر مرکزی کنترل کرد. یکی از مهمترین مسایل زیرساختی این فناوری، این است که تمام سازندگان تجهیزات از استاندارد مشخصی استفاده کنند تا اجازه ارتباط تجهیزات متفاوت را با هم بدهد. به بیان سادهتر، سازندگان باید از زبان مشترکی برای ارتباط با دیگر تجهیزات هوشمند استفاده کنند.
اما وقتی تولیدکنندگان لوازم خانگی بعد از گذشت سالها هنوز نتوانستهاند در مورد یک استاندارد مشخص برای کنترل از راه دور لوازم خانگی به توافق برسند، چگونه میتوان انتظار داشت سازندگان ابزارهای هوشمند به چنین توافقی دست یابند؟ حداقل در کوتاهمدت که چنین دستاوردی امکانپذیر نیست.
سهل و ممتنعی به نام استاندارد یکسان
استانداردسازی راهی برای همهگیر کردن این فناوری است، ولی تنها به شرطی که بازار هم آن را بپذیرد. این استانداردسازی فرآیندی طولانی است که نیازمند مراحل زیر است:
1- همکاری تولیدکنندگان
2- پذیرش از سوی بازار
3- تولیدکنندگان باید بتوانند از این طریق به سود دست یابند
4- نباید پیچیده شود و هیچ تولیدکنندهای نباید به تنهایی آن را ارتقا دهد
البته بعد از همه این مسائل، باید این نکته را هم در نظر گرفت که حتی پس از استانداردسازی، مشکلات عدم انطباق کماکان وجود خواهند داشت. یک مثال تکنیکی در این زمینه که البته برای عموم مردم قابل مشاهده نیست، صنعت برق است.
علیرغم گذشت چندین سال از فراگیر شدن استاندارد IEC 61850در تجهیزات مورد استفاده در نیروگاهها و پستهای انتقال برق جهت اجرای سیستمهای کنترل دیجیتال و بهرغم اینکه شرکتهای تولیدکننده این تجهیزات در جهان به 10 عدد هم نمیرسند و نامهای بزرگی چون زیمنس، ABB، GE و AREVA را یدک میکشند، ولی هنوز استفاده از محصولات یک شرکت برای همراهی با تولیدات شرکت دیگر با مشکل عدم انطباق مواجه است.
با این اوصاف، تصور کنید تولیدکنندگان لوازم خانگی با آن گستره متنوع محصولات و کاربردها، چگونه میخواهند این مشکل را حل کنند. پاسخ این سوال را فقط گذشت زمان مشخص خواهد کرد.
یک خانه هوشمند در تهران!
شاید برای اهالی ابرشهر تهران که از انرژی تقریبا رایگان برق و گاز سود میبرند، اهمیت چنین مسایلی روشن نباشد؛ اما از آنجا که تابستان هر سال با اخطار کمآبی مواجه میشوند، شاید بخش دیگری از کاربردهای خانههای هوشمند جالبتر باشد.
یک خانه هوشمند میتواند مصرف آب را نیز کنترل کند، از آب چاه برای سیرابکردن درختان باغچه استفاده خواهد شد و پسآبهای حمام برای گرمکردن اولیه آب ورودی به آبگرمکن استفاده میشود.
البته خانه هوشمند همیشه به معنای ابزار هوشمند نیست؛ شاید خود صاحبخانه هم باید هوشمند باشد تا با هزینه کمتر، بهرهوری بالاتری را به دست آورد. این را میتوان به معنای مسوولیتپذیری شهروندان دانست.
ولی نکتهای که شاید تاکنون پژوهشگران و شرکتهای فعال در زمینه خانههای هوشمند کمتر به آن پرداخته باشند، این است که یک خانه قبل از این که مصرف انرژی را بهینه کند، موجودی یخچال شما را کنترل کند و یا هر کار عجیبوغریب دیگری را انجام دهد؛ باید یک خانه باشد.
خانه جایی است که بتوان در آن به اختیار خود استراحت کرد، تفریح کرد، زندگی کرد و در یک کلام، خانه جایی است که انسان هر طور که راحتتر است، زندگی میکند؛ نه اینکه یک پردازنده کامپیوتری برای او تصمیم بگیرد. تا روزی که این واقعیت ساده در طراحی این منازل دیده نشود، حتی اگر دههها هم بهطول بینجامد؛ نه در ایالات متحده، نه در ایران و نه در هیچ کشور دیگری، این خانهها تبدیل به یک واقعیت عینی نخواهند شد.
نظر شما