۰ نفر
۱۹ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰

استبداد روشنفکری

محمد قوچانی
استبداد روشنفکری

نظرسنجی باشگاه روزنامه‌نگاران ثابت کرد که هنوز تا فهم هنر و رسانه در ایران راه دراز است. همکاران عزیزم، نترسید. اگر قرار باشد روزی کاریکاتور همه حاکمان را بکشیم باید از همین‌جا شروع کرد. اگر کسی بگوید چون نمی‌توانید مثلاً کاریکاتور فدائیان اسلام را بکشید حق ندارید کاریکاتور روشنفکران دینی را بکشید، بدانید با مغالطه‌ای بزرگ مواجهید. استبداد پنهانی که زیر نقاب نقد حکومت پنهان شده است.

 فکر نمی‌کردم در باشگاه روزنامه‌نگاران از نویسنده کتابی که متهم پنهان به چاه انداختن «تجارت فردا» در انتشار پرونده «افسون شریعتی» است هم به ادای توضیحات فراخوانده شود. من البته در ایده‌پردازی و طراحی جلد درخشان «تجارت فردا» نقش نداشتم و مغبونم که این جلد آگاهی نو نیست، اما تیتر «افسون شریعتی» گناه من است و از محمد طاهری ممنونم که دست جریان «نیمه روشنفکری» ایران در روزنامه‌نگاری را رو کرد که اگر هیات نظارت دست‌شان بود تجارت فردا را به جرم توهین به «معلم شهید» توقیف می‌کردند! می‌دانستم «شبح شریعتی» بر سر ما می‌چرخد و به همین دلیل کتاب «روشنفکر مسلح» را نوشتم اما در جامعه‌ای که حتی روشنفکرانش کتاب نمی‌خوانند، نمی‌توانستم مفهوم این سحرزدگی و «افسون‌زدگی جدید» و به قول زنده‌یاد دکتر داریوش شایگان «تاریک‌اندیشی جدید»؛ را توضیح دهم که چگونه روزنامه‌نگاری که خود گرافیست است طرح شریعتی را توهین فرض می‌کند. 

از همه جالب‌تر کسی است که کتاب و مجله را نخوانده می‌گوید هدف نویسنده احیای جمهوری اسلامی در قالب حکومت صفوی است و نمی‌خواهد کسی بداند که همه تلاش ما برای این است که بگوییم شریعتی به عنوان متفکری انقلابی امروز بیشتر به اصولگرایان و بنیادگرایان شبیه‌تر است تا اصلاح‌طلبان؛ و کلمه به کلمه دفاع او از جهاد ابتدایی و مبارزه مسلحانه و عملیات استشهادی و اتحاد اسلام و اقتصاد دولتی و تئوکراسی و نفی فلسفه و... را در کتاب نشان داده‌ایم و گفته‌ایم از مجموعه تلویزیونی سربداران تا سریال امام علی تحت نفوذ فکر شریعتی ساخته شده است. 

حالا چه کسی نظریه‌پرداز حکومت اسلامی است؟ مدافعان اقتصاد آزاد و حامیان ایران گرایی یا طرفداران «اقتصاد توحیدی» و نظریه‌پردازان «امت و امامت»؟! شریعتی صفویه را متهم می‌کرد که با همدستی اروپای مسیحی، جهان اسلام را تجزیه کرده است. لابد اگر امروز ما تحت خلافت اردوغان بودیم چه سعادتمند بودیم. «اسلام منهایی روحانیت» شریعتی و «اقتصاد منهای نفت» مصدق برای روشنفکری ایران همیشه جذاب بوده است اما مشکل در «روشنفکری منهای وطن» است که گاه معبودش اسلامبول است و گاه مسکو... کسی که فکر می‌کند دفاع از بازار آزاد و حق مالکیت هنوز مانند عصر روشنفکری مارکسیستی جرم است اساساً نسل جدید و عصر جدید را نمی‌شناسد. این مفاهیم را اما نسل جدید فهمیده است که با شریعتی شوخی می‌کند و او را به طنز در سطح گوینده جملات قصار قرار می‌دهد.

هنر «تجارت فردا» نشان دادن این سحر در صورت گرافیک است. در جهان مطبوعات مارکس و هگل و هایدگر و آرون و میزس و هایک و بوش و بلر و کلینتون و گاندی و ماندلا را در قامت کارتون به تصویر می‌کشند. هیچ‌کس آن را توهین نمی‌داند. در همین ایران مجلات توفیق و گل‌آقا جز مقام اول کشور و طبقه روحانیت را به طنز تصویر کرده‌اند. صد رحمت به سیاستمدارانی چون هویدا و حبیبی که جور همه حاکمان را کشیدند و سوژه جلد طنازان شدند.
من فعلاً وارد محتوا نمی‌شوم اما گرافیک هم هنری چون کاریکاتور است. اغراق و شبیه‌سازی اساس این هنر است. چرا باید پس از روحانیت -که دست ما به ایشان نمی‌رسد- جامعه و فرهنگ خود را از این بیان هنری محروم کنیم؟ آیا روشنفکرانی چون شریعتی که فیلسوفان را «پفیوزان تاریخ» می‌خواندند هم مقام قدسی دست یافته‌اند؟! مگر شما اقتصاددانان لیبرال را همچون ژنرال‌های فاشیست به تصویر کشیدید، کسی اعتراض کرد؟ من فکر کنم دکتر موسی غنی‌نژاد نه‌تنها از کشیدن کاریکاتورش ناراحت نمی‌شود که آن را قاب می‌کند و در خانه نگه می‌دارد. حاضرم در آگاهی نو امتحان کنم.

این چه معبدی است که برای علی شریعتی ساخته‌اید؟! شعبده‌بازی که در آثارش به متفکری مجعول به نام «شاندل» ارجاع می‌دهد که برگردان تلخیص نام خودش (شمع، مخفف شریعتی مزینانی؛ علی) به فرانسوی بود! و یک‌بار این واقعیت را به شنوندگان گفتارها و خوانندگان کتاب‌هایش توضیح نداد که این در واقع ارجاع به خودش است! آیا شعبده‌بازی جز این است که از کلاه شریعتی خرگوش شاندل بیرون بیاید؟

نظرسنجی باشگاه روزنامه‌نگاران ثابت کرد که هنوز تا فهم هنر و رسانه در ایران راه دراز است. همکاران عزیزم، نترسید. اگر قرار باشد روزی کاریکاتور همه حاکمان را بکشیم باید از همین‌جا شروع کرد. اگر کسی بگوید چون نمی‌توانید مثلاً کاریکاتور فدائیان اسلام را بکشید حق ندارید کاریکاتور روشنفکران دینی را بکشید، بدانید با مغالطه‌ای بزرگ مواجهید. استبداد پنهانی که زیر نقاب نقد حکومت پنهان شده است.

منبع: باشگاه روزنامه نگاران ایران

216216

کد خبر 1955469

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 0 =