۰ نفر
۲۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۷
مهم‌ترین راوی عاشورا کیست؟

بررسی ثبت واقعه کربلا در گفت‌وگوی «مبلغ» با محمدمهدی طباخیان، پژوهشگر تاریخ اسلام

واقعه عاشورا توسط گروه‌ها و افراد مختلفی روایت شده است. از حاضران در صحرای کربلا تا تاریخ نویسان و مورخان. اما کدام یک مهم‌ترین راوی عاشورا هستند؟

حجت‌الاسلام محمدمهدی طباخیان، پژوهشگر تاریخ اسلام و مدرس دانشگاه و حوزه به این پرسش پاسخ می‌دهد. گفت‌وگوی پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ با او را در ادامه می‌خوانید.

آیا قیام امام حسین(ع) جایگاهی بین تاریخ‌نگاران عمومی هم دارد یا فقط در مقاتل می‌توان آن را یافت؟

گمان می‌شود قیام سیدالشهدا(ع) را باید در مقاتل جستجو کرد، شاید قدیمی‌ترین مقاتلی که به آن مراجعه می‌کنیم ابوبکر خوارزمی و لهوف سید ابن طاووس باشد.

در حالی که نگارش عموم مقاتل هم از عصر صفوی افزده شده است. اگر نمودار زمانی تقسیم شود متوجه جهش چند ده برابری در عصر صفوی و قاجاری می‌شویم و مقاتلی وجود دارد که برخی گزارش‌هایشان با گزارش‌های اسناد متقدم خیلی هم منطبق نیست. لذا مخاطب عام فکر می‌کند هر آن‌چه هست در اینهاست در حالی که مورخ نامدار و مشهوری نیست که دست به نگارش کتاب عمومی تاریخ در قرن دو، سه یا چهار زده باشد مگر اینکه به ماجرای مقتل امام حسین‌(ع) و خروج ایشان پرداخته باشد.

تقریبا همه آثار با فرقه‌های مختلف به این موضوع پرداخته‌اند. محدود کردن مقتل امام(ع) به منابع، غلط بامزه‌ای و دوری از انس به منابع قدیمی و متقدم است.

نمونه‌هایی از کتب تاریخ عمومی را نام ببرید.

تاریخ مسعودی، تاریخ یعقوبی، تاریخ‌الاسلام ذهبی، ابن نصیر در الکامل، طبری در تاریخ‌الرُسل، اخبارُالاطوال مرحوم دینوری، مرحوم ابن اعثم در کتاب الفتوح، تاریخ‌نگاری‌های تراجمی مثل ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق، تاریخ بغدادی در تاریخ بغداد، کتاب‌های طبقات‌نویسی مثل طبقات الکبری از ابن سعد، طبقات ابن خیاط، انساب‌نویسی‌ها مثل بَلاذُری از کتاب‌های تاریخ عمومی هستند که در بسیاری از منابع جدا به مقتل پرداخته‌اند و در حاشیه‌ نیز گفت‌گوهای مفصلی هم داشته‌اند.

همه اینها خواسته یا ناخواسته با هر جهت‌گیری سیاسی که دارند چه مورخین عثمانی‌ مذهب مثل ابن عساکر، ابن اثیر و طبری چه مورخینی که عباسی مذهب‌اند مثل مسعودی، چه مورخینی که علوی مذهب‌اند مثل ابن اعثم و یعقوبی، چه اهل مکتب مدینه باشند چه کتب کوفه، عراق، دمشق و یمن باشند بر سر مسئله ذکر تاریخ قیام سیدالشهدا(ع) متعهدند.‌

محمدمهدی طباخیان

چون حادثه کربلا در قرن اول یکی از مسائل دامن‌گیر جامعه بوده و سوالات مهمی را در حاشیه خودش تولید می‌کند کمتر تاریخ‌نگار و طبقات‌نگاری است که به این موضوع نپرداخته باشد و حصر آن در عده خاصی حصر غلطی است. این ماجرا مانند نزول وحی به نبی اکرم(ص)، جنگ بدر، احد، رخداد صفین و جنگ جمل چون حائز اهمیت بوده هم در تک‌نگاری‌ها هم در مجموعه‌نگاری‌ها مورد توجه جدی بوده است اینکه بخواهیم سهم را به مجموعه خاصی بدهیم ندیدن دیگران و دور از انصاف  است.

البته که می‌توانیم در قرن اول و دوم تحقیق کنیم که بدانیم این موضع بیشتر مورد اطلاع چه کسانی بوده است. مجموعه‌هایی که ذکر کردیم همه در قرن سوم و اوایل چهارم زیست می‌کردند و با فاصله دویست ساله‌ای که با رخداد دارند باید حداقل با سه یا چهار واسطه گزارش‌ها را دریافت کرده و در مراجعاتشان آورده باشند.‌

عمده گزارش‌نگاران، عراقی‌ و کوفه مسلک با هر گرایش سیاسی هستند. عمدتا سرآمد این مجموعه ابومخنف است که بخش جدی از گزارش‌های مسعودی، یعقوبی و طبری متعلق به اوست. اخیرا بعضی تلاش کردند از آثار و منابع موجود منقولات ابومخف را جدا کنند و به عنوان مقتل ابومخنف منتشر کنند که کار دقیقی نیست.

چرا دقیق نیست مگر ایشان‌ سرآمد تاریخ‌نگاران واقعه عاشورا نبودند؟

بله ابو مخنف مکتبی داشته آیا می‌توانیم یقین کنیم هر آن‌چه طبری، مسعودی و یعقوبی در کتابشان ذکر کرده‌اند در مکتوب ابومخنف دیده‌اند یا شنیده‌ها از ابومخنف است یا منصوب به اوست؛ یا اگر قرار بود خودش جمع‌بندی کند و مقتلی بنگارد این‌طور نمی‌نوشت؛ همان‌طوری که مرحوم مفید در الارشاد تاریخ عمومی ائمه شیعه را می‌نویسد اما در بخش امام علی(ع) گزارش‌هایی درباره جمل دارد، منش او درباره گزارش‌ها گونه‌ای متفاوت از الارشاد اوست. در واقع یک نگارنده در دو اثر خود دو سبک را تبعیت می‌کند. بنابراین می‌توانیم بگوییم منقولات ابومخنف نه اینکه حتما مقتلی است که در دست خود ایشان بوده است.

پدر بزرگ ایشان جزء رجال اصلی دولت علوی بوده است و خودش هم‌ متوفی قرن دوم و بسیار نزدیک به محل صدور واقعه عاشوراست و دو سه دهه بیشتر تا زمان این واقعه فاصله زمانی ندارد. بیشتر از همه توانسته منقولاتی را جمع‌آوری کند که ما را با مطالب مقتل و قیام سیدالشهدا(ع) آشنا کند. ایشان یکی از گنجینه‌های بزرگ علوی‌ها و شیعیان عراقی است که باید قدر آن را بدانیم.

منابع معتبر دیگری مانند ابومخنف چه کسانی بودند؟

به غیر از ایشان می‌توانیم به نَصرِ ابن مُزاحم مِنقَری توجه کنیم. خودش تک‌نگاری زیاد داشته که متاسفانه تک‌نگاری‌های این علویِ عراقی به دست ما نرسیده. صرفا یک وَقعَهُ الصِفین وجود دارد که مطالب خوب و قابل توجهی درباره واقعه صفین برای ما ذکر می‌کند. نشان می‌دهد آدم متعهدی بوده و از علوی‌هایی بوده که اجدادش جزء رجالی بودند که در اطراف حکومت علوی مشغول فعالیت بوده‌اند.

علاوه بر غلامانی که همراه کاروان سیدالشهدا(ع) بودند که بعدا گزارش‌دهندگان واقعه عاشورا می‌شوند. مانند غلام حضرت رباب(س) که معروفترین است و بخش عمده‌ای از کتاب طبری را او ذکر کرده است.

یکی دیگر از گزارش‌دهندگان جدی که هیچ اهتمامی به اهل بیت(ع) نداشته و تاریخ‌نگار لشگر عمر ابن سعد بوده و صرفا به تبع اینکه تاریخ‌نگاری این حادثه را به عهده او گذاشته‌اند به صورت دولتی ثبت گزارش کرده، حمید ابن مسلم است. او بخش جدی از گزارش‌ها را آورده و بسیاری از مقاتلی که در خوارزمی و لهوف آمده از گزارش‌های اوست. حمید ابن مسلم فقط واقعه کربلا را گزارش کرده وقایع پیشین و پسین را گزارش نکرده، او تاریخ‌نگار رزم‌ بوده است.

بعضی از حاضران کربلا که از بازماندگان لشگر امام حسین(ع) بودند شب آخر یا لحظات آخر امام(ع) را ترک کردند. هم‌چنین اصحاب عمر سعد نیز بخش‌هایی از تاریخ را گزارش کردند. البته اینها انفرادی قابل توجه نیستند شاید یک، دو، سه گزارش داشته باشند. ولی در مجموع بخش عمده‌ای و سهم جدی را در نقل گزارش‌ها به عهده دارند.

از اهل بیت(ع) نقش کدام معصوم در روایت این واقعه بیشتر است؟

به نظر می‌رسد سرآمدشان را باید امام باقر(ع) بدانیم. ایشان متولد ۵۷ هجری قمری و در کربلا چهار و نیم ساله‌اند. وقایع کربلا را از نزدیک دیده‌اند و حتی منقولاتشان مستند به امام سجاد(ع) هم نیست. چون ایشان در بستر بیماری بودند بخش جدی از مقتل را ملاحظه نکردند. امام باقر(ع) به اعتنای دیده‌های خودشان یکی از راویان اصلی کربلاست که در منابع می‌بینیم امام سجاد(ع) به نقل از ایشان برخی گزارش‌ها را بیان کرده‌اند.

عمده منقولاتی که بعدا امام صادق(ع)، امام جعفر(ع) و امام رضا(ع) در گزارش‌های مقتل و قیام حسین(ع) در منابع شیعی دارند از امام باقر(ع) است. ما باید برای ایشان سهم جدی‌ای در این زمینه قائل باشیم. خواهران ایشان، حضرت زینب(س)، حضرت ام‌کلثوم(س) و حضرت سکینه بنت الحسین(ع) نیز بخشی از وقایع کربلا از ابتدا تا انتهای آن را گزارش کرده‌اند.

آیا انتقادی متوجه این موضوع نبوده که امام باقر(ع) با وجود سن کمی که داشتند بخش عمده روایت کربلا را عهده‌دار بوده‌اند؟

امام باقر(ع) چون در کربلا حاضر بودند و واقعه آنقدر دردناک است که در ذهن می‌ماند و نقل به سرعت انجام شده، ایشان تا به محض بازگشت به مدینه مورد پرسش قرار گرفتند. ایشان محل جمع‌آوری گزارش‌های اهل بیت(ع) هم هستند. به عنوان یکی از رجال معتبر بنی‌هاشم همه گزارش‌های خواهران، عمه‌ها و بعضی از بزرگان بنی‌هاشم که در کربلا حاضر شدند و چون خودشان هم آن‌جا حضور داشتند محل تقاطع گزارش‌های دیگران هم هستند.

ایشان به مرور زمان این گزارش‌ها را جمع کرده‌اند. تقریبا هیچ گزارش موثقی هم تا سال ۷۵ و ۷۶ قمری نداریم که از امام باقر(ع) داشته باشیم. اصل گزارش‌های ایشان مربوط به عصر امامت ایشان است یعنی سال ۹۴ هجری به بعد و سنی که ایشان ۴۰ سالگی را رد کرده‌اند.

آیا راویان دیگری هم در سنین خرسالی داریم؟

در منابع قدیمی بسیاری از اوقات خردسالان راوی گزارش‌ها هم هستند. ابن عباس یا ابن عمر با اینکه در جنگ بدر و احد ۹ یا ۱۰ ساله هستند اما راوی جدی و قابل اعتنا هستند. خیلی نمی‌توانیم سن را مورد ملاحظه قرار دهیم. بخش عمده‌ای از چهره‌نگاری نبی‌ اکرم(ع) در منابع شیعی را امام حسین(ع) انجام داده است. در حالی که ایشان در روز وفات پیامبر(ع) هفت ساله‌اند.

در ماجرای چهره‌نگاری حضرت علی(ع) جدی‌ترین روایت‌ها از خردسالانی است که در کوفه بر دوش پدرانشان در خطبه‌های جمعه چهره منور امام(ع) را دیده‌اند و برای ما گزارش کرده‌اند. اگر گزارشی محتاج تحلیل و عقل بزرگسالی است طبعا از راوی چهار یا پنج ساله نمی‌پذیریم.‌ اما اگر بخواهیم صرفا مقتل یا سیر تحولاتی را بشنویم، تقدم و تاخر رخدادها را ملاحظه کنیم، یک بچه چهار ساله را می‌توانیم مورد اعتنا قرار دهیم.

البته که اگر عقاید شیعی را در نظر بگیریم اصلا محتاج  این دلایل نیستیم. در این حالت اگر امام جعفر(ع) با صد سال فاصله گزارشی از کربلا بدهند حتی سندی هم نداشته باشند ما می‌پذیریم. ولی چون می‌خواهیم گفتمان عمومی را در برگیرد و برای همه مذاهب قابل فهم باشد، مجبوریم از این استنادها بیاوریم. استناد به خردسالان یک روش متداول است و مجامع اهل سنت هم گزارشگران خردسال دارند. در مجامع اصلی اهل سنت مانند بخارا و مسلم از این خردسالان دارند. لذا می‌شود به روایت آن‌ها اعتنا کرد حتی اگر شیعه هم نباشند.

کد خبر 1943623

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =