*خاتمی که در ابتدا [انتخابات ریاست جمهوری دهم]کاندیدای چهرههای معارض نظام بود، در یک بازی سیاسی و پس از به صحنه «میرحسین موسوی»، از صحنه انتخابات کنار کشید و به حمایت علنی از موسوی پرداخت. او کسی بود که قبل از اعلام نتایج آرای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری یعنی در روز جمعه و در حین برگزاری انتخابات طی نامهای که به صورت علنی به موسوی نوشت، پیروزی را به او تبریک گفت.
*مشخص نیست اگر شخصیتی مثل خاتمی در یک کشور دیگر چنین اقداماتی انجام میداد، با او چه برخوردی میشد...؟! اما واقعیت این است که به هر دلیلی، در پیرامون خاتمی اتفاقی رخ نداد و او اکنون در آستانه انتخابات مجلس نهم، آزاد و مشغول فعالیتهای خویش است.
*خاتمی در انتخابات مجلس نهم چه خواهد کرد و آیا آنچه که او در فتنه 88 صورت داد، در انتخابات مجلس نهم نیز تکرار میشود...؟!
او نشان داده است که برای هر گذرگاه سیاسی همواره دو رفتار را از خود بروز خواهد داد. نخست ایفای نقش مؤثر در آن مقطع سیاسی که ممکن است به هر شکلی اعم از موافق یا مخالف بروز یابد و دوم دست برنداشتن از همه عقایدی که شخصیت خاتمی را تشکیل داده است.
*او به غرب تمایل زیادی دارد. در مقابل هجمههای دشمنان، تسلیم و رضا را بیشتر میپسندد و طیف رفتارهای سیاسیاش نیز آنقدر گسترده است که هرکس و ناکسی میتواند مدعی باشد قبای رفاقت او را بر تن کرده است.
*خاتمی برای انتخابات پیش رو به دلیل آنچه که میتوان آن را فروپاشی پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان به دلیل ایفای نقش مؤثر در فتنه نامید، قصد بازی مطرح را ندارد.
*در واقع خاتمی دیگر ابزاری برای رقابت سیاسی در اختیار ندارد و این مسئله، این فعال سیاسی اصلاحطلب که کارنامهای متمایل به سمت فتنهگران دارد را مجبور میکند تا به جای اندیشیدن به حضور در انتخابات به ادامه حیات سیاسی خود فکر کند.
*آیتالله اکبر هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) با نامه بدون سلامی که 3 روز قبل از برگزاری انتخابات برای مقام معظم رهبری نوشت و در آن خبر از دود! و آتشفشان! داد، خود را به یکی از پررنگترین چهرههایی تبدیل کرد که مردم در جریان بلوای سال 88، آنها را به وضوح دیده و در خاطر سپردند.
*البته این نامه اگرچه ابتدای ماجرا بود اما پایان آن نبود. خطبههای نماز جمعه 26 تیرماه و برخی سخنرانیهای دیگر، منصههای بارز دیگری بودند که هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) در آنها به گونهای سخن گفت که نه تنها هیچ رایحهای از رد فتنه و پیگیری مطالبات در کف خیابانها از آنها استشمام نمیشد بلکه شواهد و آنچه که هر ذهنی از صحبتهای پدر فائزه و مهدی هاشمی میفهمید، چیزی نبود که همه از هاشمی معروف یار امام(ره) انتظار داشتند.
*آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) پس از حوادث سال 88، ترجیح داد در سکوت به سر ببرد و جز چند دیدار با خانوادههای زندانیان فتنه اقدام خاص دیگری انجام نداد.
*نامهای که آقای هاشمی سه روز قبل از 22 خرداد به مقام معظم رهبری نوشت، اولین استارت حرکت آشوب و اغتشاش را زد و پس از آن هم دیدیم که وی فرزندانش را به میدان فرستاد و حتی در خطبههای نماز جمعه 26 تیرماه نیز عملاً از این جریان حمایت کرد و حتی با وجود آنکه بهانه بودن حرفهای فتنهگران هویدا شده بود اما از آنها حمایت کرد."
* خاتمی، هاشمی و سیدحسن خمینی مترصد فرصتهایی هستند تا نظام یا مردم به آنها روی بیاورند و این در حالی است که این یک خیال نادرست است. نظام دیگر به این افراد روی نخواهد آورد و نسبت به آنها احساس نیاز نخواهد کرد کما اینکه مردم نیز به عقب باز نخواهند گشت."
*بسیار بعید است که این افراد بازگردند زیرا رسوخی که انحراف در خانه آنها دارد، اجازه اصلاح را به آنها نمیدهد."
*سیدحسن خمینی در فضای سیاسی ایران آنگونه عمل کرده است که امروز همه او را اصلاحطلب میدانند.
*وی اگرچه همواره ترجیح داده است با اخذ مواضع دو پهلو اما نزدیک به اصلاحطلبان کمتر در فضای سیاست داخلی کشور نقش قابل نقد شدن بازی کند اما ماجرای فتنه 88، سبب شد تا سیدحسن خمینی نیز از پرده بیرون بیاید.
*سیدحسن خمینی (در سال 88) عملاً تمام مراکزی که در اختیارش بود را در خدمت فتنه قرار داد و در واقع از این ظرفیتها به نفع فتنه استفاده شد. یا مثلاً در آن مقطع هنگامیکه صدا و سیما در یک اقدام منطقی و هوشمندانه اقدام به بازخوانی مواضع و سخنان امام راحل در مستند "شاخص" کرد، شاهد اعتراض آقای سیدحسن خمینی به این مسئله بودیم در حالیکه چیزی که پخش شد، متن کامل کلام امام راحل و بدون تقطیع بود."
*سیدحسن خمینی نیز همانند هاشمی و خاتمی دیگر هیچگاه جایگاه قبلی خود را در نزد مردم به دست نخواهد آورد.
27302
نظر شما