حشمت مهاجرانی سرمربی تیم ملی در جام جهانی ۱۹۷۸ اینروزها در دبی به سر می برد و به گفته خودش نزدیک به ۴۵ سال است که ساکن این کشور است. البته برخی مواقع به ایران هم سفر می کند و حتی مقطعی کوتاه در ایران زندگی کرد. گفتگوی سرمربی اسبق تیم ملی در ادامه آمده است:
این روزها شما را در دبی می بینیم در حالی که خیلی از اهالی فوتبال دوست دارند در ایران باشید و از تجربیات شما استفاده کنیم.
نزدیک به ۴۵ سال است که در دبی زندگی می کنم. همان نقشی که در فوتبال ایران داشتم (سازندگی) تقریبا در فوتبال امارات هم داشتم و به نقطه مثبتی رسیدیم که این تیم حتی به جام جهانی ۱۹۹۰ هم صعود کرد. همه بازیکنان امارات بازیکنان من بودند که به این جام رفتند. نمیدانم چه جوری میشود گلایه کرد؟! ولی اینجا (امارات) خیلی بیشتر به کار من توجه دارند و به کارم بها میدهند. دیگر به زندگی در دبی عادت کردم و دوست دارم. البته هر ایرانیای هر جای دنیا باشد و کار می کند دوست دارد به مملکت خودش برگردد. آن موقع که خیلی جوانتر بودم فرصت کار کردن بیشتر داشتم اما به من فرصت داده نشد . یعنی هر کس در راس کار آمد ، به قولی یک حرفی زد و سوال کردند میآیی کار کنی ولی گویا فقط می خواستند یک حرفی زده باشند چراکه میگفتم بله می آیم و می خواهم به فوتبال مملکتم خدمت کنم. ولی نرسیدم ، نتوانستم بیایم به فوتبال ایران خدمت کنم. در جواب به این سوال که چرا در دبی هستم، باید بگویم چند دلیل وجود دارد که اینجا زندگی میکنم.. اول اینکه یک دخترم اینجا ازدواج کرده و نوه دارم. دختر دیگر هم در دبی ازدواج کرده و زندگی می کند. کلینیک هم دارد. در کل وابستگی عاطفی و احساسی زیادی به ۳ نوهام دارم. به همین دلیل در دبی هستم تقریبا هم خوشحالم که نزدیک ایران است. هر موقع لازم باشد به ایران سفر میکنم برای دیدن دوستان و رفقا.
در حال حاضر در دبی کار فوتبالی انجام می دهید؟
فعلا نه . کار فوتبالی به آن صورت انجام نمیدهم ولی کارهای مشورتی انجام میدهم.
با توجه به تغییر و تحولاتی که در فوتبال خاورمیانه اتفاق میافتد خرید بازیکنان بزرگی که باشگاه های عربستانی انجام میدهند آیا سبب رشد فوتبال آسیا میشود؟ امارات در این خصوص چه اقداماتی انجام داده است؟
طعبیتا هیچ کس نمیداند فوتبال به کجا میرود؟! آیا اقتصادی است؟ یا سرمایه گذاری یا سیاست؟! به هر صورت آنچه را که الان می توانیم لمسش کنیم اینکه بحث اقتصادی در حال حاضر مهم است. الان به طور مثال لیگ عربستان با خرید بازیکنان بزرگ یا حتی لیگ امارات یا قطر طوری شده که خیلی کشورها همانطور که لیگ انگلستان و پرتغال را نشان می دهند لیگ عربستان را هم نشان میدهند. کم کم این کشور وسعت جهانی پیدا میکند. اما اگر بخواهیم در مورد لیگ خودمان صحبت کنیم. اینکه فوتبال ما چه چیزی دارد؟! باید بگویم ۲ فاکتور بزرگ داریم. یکی غیرت و تعصب بازیکنان و دیگری تماشاگران هستند که الان متاسفانه همان تماشاگر هم نداریم. به هرحال یکی روزی بالاخره این سرمایه گذاری و این اهمیت دادن به فوتبال از مدرسه و آکادمی گرفته تا به مراحل بالاتر تاثیر می گذارد روی فوتبال و لیگ هر کشوری. طعبیتا روی لیگهای کشورهای همسایه هم تاثیر میگذارد و میتواند برای تیم ملی ما هم در آینده مشکلاتی بهوجود بیاورد.
بحثی که این روزها مورد انتقاد اهالی فوتبال در کشورمان قرار گرفته این است که تیم های عربستانی ستارگان دنیا را با مبالغ هنگفت جذب میکنند. آن وقت ما برای باشگاه های خودمان سقف بودجه تعیین کردیم. این موضوع از نظر شما در فوتبال حرفه ای درست است؟
ببینید کجای فوتبال ما منطقی و عقلانی است که به این نکته اشاره می کنید؟! یعنی برنامه تشکیلاتی داریم؟! آیندهنگر هستیم؟! برنامه استعداد یابی کوتاه مدت و بلند مدت داریم؟! چیزی نداریم! فقط یک ساختمان است که گفتند اینجا فدراسیون فوتبال قرار دارد. ما تشکیلاتی نداریم . کاری نمی توانیم بکنیم! الان نگاه کنید لیگ ما از هفته اول بدون تماشاگر شروع شده است. لیگ بدون تماشاگر را کجای دنیا سراغ دارید؟! چند لیگ را سراغ دارید که لیگ بدون تماشاگر باشد . این موضوع از نظراقتصادی هم ضرر می زند . هیچ وقت برنامه ریزی مفید در نظر نگرفتیم. آن هم با این همه استعدادی که در فوتبال داریم. باشگاه ها هم متضرر می شوند. همه ضرر می کنیم. نمیدانم عاقبت فوتبال ما به کجا خواهد رفت ولی ببخشید باید اشاره کنم در زمانی که این افتخار را داشتم سرمربی تیم ملی باشم، رییس فدراسیون ما رییس آسیا هم بود. حرف اول را در آسیا میزدیم و در فوتبال قاره اول بودیم. الان هم روی کاغذ بله حرف اول را میزنیم ولی در آینده خیلی مشکل است چنین قدرت و رتبهای را حفظ کنیم. نمی توانید اقتصاد و پول را در فوتبال فراموش کنید. در فوتبال کشورهایی مانند قطر، امارات و عربستان سرمایه گذاری صورت گرفته است. حالا به شرق آسیا کاری ندارم. به غرب آسیا نگاه میکنیم. همه سرمایه گذاری زیادی می کنند که ایران فاقد این سرمایهگذاری است.
مهدی تاج به عنوان رییس فدراسیون فوتبال اعلام کرده شاید با خریدهایی که برخی باشگاه های عربستانی کردند در رده باشگاهی حریف آنها نشویم ولی در رده ملی بالاتر از آنها هستیم. نظر شما در این باره چیست؟
آقای تاج اولا خیلی صحبت می کند و این صحبت او را در حال حاضر لمس می کنم ولی در آینده چی؟! آیا در آینده هم برتری مطلق به تیم های سعودی ، قطری، ازبکستانی و شرق آسیا خواهیم داشت؟! مگر می شود سرمایه گذاری کرد و بازیکنان بزرگ دنیا را بیاورید اما تاثیری در پیشرفتتان نگذارد. آنها برای بازیکنان جوان و محلی الگو می شوند. همان کاری که ترکیه انجام داد. ترک ها وقتی خواستند تحولی در فوتبالشان به وجود بیاورند ، به سراغ یک مربی آلمانی رفتند. این مربی هم در ابتدا بازیکنان ترک زبانی که در اروپا بودند را دعوت کرد و فوتبال ترکیه متحول شد. البته همزمان دولت ترکیه به هر باشگاه مبلغ ۱۰ میلیون دلار وام داد. برای همین است می گویم نمی توانید بگوید که فوتبال بدون اقتصاد است. اقتصاد لازمه لازمه فوتبال است و آقای تاج نمی دانم با چه منطقی این حرف زده است؟ درست است الان از نظر نیروی انسانی برتری داریم و هیچ کشوری در غرب آسیا به اندازه ما لژیونر ندارد . این لژیونرها تجربه بین المللی دارند ولی ما در مورد الان صحبت نمی کنیم. در مورد آینده صحبت می کنیم که ما چه برنامه ریزیای برای آینده داریم؟ الان در آسیا حرف اول را می زنیم ولی برنامه ریزی شما برای آینده چیست؟
این نسل تمام شود، چه دارید؟ روی آن بحث می کنیم که در آینده فوتبال ما به کدام سمت خواهد رفت؟ آیا طرح و برنامه ای برای آینده فوتبالمان ریختهایم؟ همیشه اشاره داشتم هم ضعف تشیکلاتی داریم هم ضعف برنامه ریزی.
چه انتظاری از کیومرث هاشمی به عنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان در حوزه فوتبال دارید؟
حالا با آمدن کیومرث هاشمی خیلی خیلی امیدوارم چراکه کیومرث را خیلی خوب میشناسم. انسان پاک، صادق و درستی است و از خانواده ورزش است . خیلی خوب ورزش را می شناسد. تجربه دارد و نقاط ضعف و قوت نه فقط فوتبال بلکه همه فدراسیون ها را میداند. امیدوارم با آمدن هاشمی تحولی در فوتبال مملکت ما به وجود بیاید ولی آقای تاج ممکن است عاشق افکار خودش باشد. بازهم می گویم آینده فوتبال مهم است نه حال حاضر.
در فصل نقل و انتقلات شاهد بودیم که تعدادی از لژیونرهایمان به تیم های داخلی خودمان برگشتند این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
بازهم بیشتر از وسعت فوتبالمان، در اروپا لژیونر داریم و بازیکنان خوبی هم داریم . بازیکنانی که در لیگ داخلی بازی می کنند، تجربه لیگ داخلی را دارند ولی لژیونرها تجربه فوتبال بین المللی دارند چراکه با تیمها و بازیکنان خارجی مختلفی بازی می کنند و این لژیونر شدن در پیشرفت خیلی موثر است. در لیگ خودمان می بینید بازیکن داخلی خودمان خیلی بهتر از بازیکن خارجی است که آمده ولی این خارجی ۵ تا ۱۰ برابر بازیکن داخلی پول گرفته و هیچ ثمری هم نداشته است. دراین بین نقش واسطه ها ، آژانس های نقل و انتقلات و حتی خود فدراسیون هم خیلی موثر است. نقش مربیان، آگاهی و دانش آنها با علم روز فوتبال می تواند فوتبال ما را در روند رو به رشد قرار دهد اما شما نگاه کنید لیگ تمام می شود، یک تعداد مربی هستند که در بین تیم ها می چرخند. عین یک گردونه! فلان مربی امروز گل گهر بوده فردا به پیکان یا به نساجی میرود یا فردا روزی به مس رفسنجان منتقل میشود. این گردونه چه تحولی در فوتبال ما بهوجود میآورد؟ اعتقاد دارم با این روش و طرز آیندهنگری در بلندمدت فوتبال ما ضرر خواهد کرد.
مهدی تاج اعلام کرده یک دلال در فصل نقل و انتقلات مبلغ ۱۲۷ میلیارد تومان در آمد داشته است. در کنار آن می بینیم بازیکنی مثل پریرا با قرارداد یک میلیون و دویست هزار دلاری به پرسپولیس می آید اما کارایی ندارد می خواستیم در این باره هم صحبت کنید.
در صحبتهایم به این موضوع اشاره کردم. ببازیکن داخلی با خودش میگوید از بازیکن خارجی کناریام پول کمتری گرفتم در حالی که از او بهتر هستم و این موضوع از نظر روحی روی هر بازیکنی تاثیر میگذارد. بد بین میشود. وقتی ذهنیت بازیکنت نسبت به مربی عوض شود، آن بازدهی لازم را نخواهد داشت. بازیکن و مربی کنار هم نقش بسیار مهمی در نتیجه گیری یک تیم دارند . منِ بازیکن وقتی تمام انرژی ام را خواهم گذاشت که مربی و مسوول باشگاهم را باور کنم و اگر شکی داشته باشم آن بازدهی لارم را نخواهم داشت.
با توجه به خریدهای که تیمها داشتند لیگ امسال را چگونه ارزیابی میکنید؟
۳-۴ تیم هستند که از سایر تیمها ثروتمندتر هستند. این ها همیشه در کورس قهرمانی قرار دارند. مقام قهرمانی را باید بین سپاهان، گلگهر، استقلال و پرسپولیس و تراکتور جستجو کرد. یک تعداد تیم هم هستند که پول ندارند، سرمایه گذاری ندارند، حتی توان پرداخت پول بازیکنان و مربی خود را هم ندارند. آنها همیشه انتهای جدول مبارزه میکنند که به دسته دوم سقوط نکنند. برخی تیمها هم هستند که همیشه وسط جدول قرار داشته و نقش خراب کننده را دارند. می توانند مقابل تیمی که شانس قهرمانی دارد، مشکل ایجاد کنند. ولی خودشان شانس قهرمانی ندارند . پس بازهم برمی گردیم به اقتصاد و سرمایهگذاری که تیمها انجام میدهند. اقتصاد نقش مهمی نه در فوتبال ما بلکه در فوتبال دنیا دارد.
به نظرتان در جام ملتها میتوان به تیم ملی با مربیگری قلعه نویی امیدوار بود؟
زندگی مربی همیشه مورد قضاوت مردم قرار می گیرد. حالا این مربی هر کس می خواهد باشد. یک عده بد و یک عده هم خوب میگویند. قضاوت میشود ولی خود مربی هم می تواند نقش موثری داشته باشد. باید بگویم قلعه نویی فاکتورهای لازم را دارد. تجربه قهرمانی لیگ و آشنایی کامل نسبت به بازیکنان را دارد. قبلا مربی تیم ملی بوده . به نظرم فاکتورهای لازم را دارد. این ها لازم است ولی به آن صورت که می خواهیم باید در عمل حرکت کنیم . خودم وقتی مربی تیم ملی بودم به همه شهرستان ها سفر میکردم. حتی به سیستان و بلوچستان هم رفتم و فوتبال را زیر نظر داشتم.
در این جام ملتها هم کار آسان نیست. مشکل هست ولی شانس داریم. در حال حاضر ما برخی مشکلات با غرب آسیا داریم ولی شرق آسیا به طور کلی برتر از غرب آسیا است. یعنی تیم هایی مانند کره، ژاپن و چین خوب هستند. ضمن اینکه الان رفتن به جام جهانی راحتتر از قهرمانی در جام ملتها است؛ چراکه ۷-۸ تیم به جام جهانی صعود می کنند ولی در جام ملتها ۷-۸ تیم شانس قهرمانی دارند . برای همین می گویم کار آسانی در جام ملتها نداریم. باید با برنامه ریزی دقیق و آماده سازی خوب پا به این مسابقات بگذاریم. نباید فقط به فیفا دی چشم داشته باشیم چراکه نیاز است بازی های دوستانه بیشتری انجام دهیم تا نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنیم . مسایل مهمی داریم مانند کاپیتان شایسته، دروازهبان خوب، بازیکنان کلیدی در حمله و دفاع ولی این ها نیاز به هماهنگی دارد.
نکتهای که در مورد مربیگری امیر قلعه نویی در تیم ملی وجود دارد این است که میگویند در این تیم ملی بازیکنانی وجود دارد که خیلی بزرگتر از او هستند. به طور نمونه مهدی طارمی در حال حاضر یکی از برترین مهاجمان اروپا محسوب می شود و یا علیرضا جهانبخش در هلند و احسان حاج صفی با بیش از ۱۰۰ بازی ملی در یونان قهرمان شدند و امیرقلعه نویی چگونه می خواهد این بازیکنان را کنترل کند. نظر شما در این باره چیست؟
مدیریت مهم است. مگر وقتی که من سرمربی تیم ملی بودم، سطح فوتبالم بالاتر از قلیچ خانی، حسن روشن ، محمد صادقی و قاسمپور بود؟ نه. همه آنها فوتبالی برتر از من بودند. فوتبالی برتری نسبت به آنها نداشتم. همان حالتی که نسبت به خودم داشتم را به امیر قلعه نویی دارم . امیر قلعه نویی لازم نیست که قبلا فوتبال بازی کرده باشد یا سطحش نسبت به طارمی و آزمون بالاتر باشد. بلکه بستگی به مدیریتش دارد . اینکه چگونه خودش را به بازیکنانش تحمیل کند و اینکه چگونه بازیکنان را در اختیار خودش قرار دهد. این موضوع همه جای دنیا هم وجود دارد. شما مربی وقت برزیل را در نظر بگیرید مگر مربی برزیل بالاتر از گارینشا، پله یا زاگالو بود؟ نه سطح فوتبالش بالاتر نبود ولی خودش را تحمیل کرد و توانست موفق شود . این موضوع را که سطح فوتبال مربی بالاتر از بازیکن باشد را به هیچ وجه قبول ندارم.
در کل به موفقیت تیم ملی در جام ملتها امیدوار هستید؟
من نه بدبینم، نه خوشبین. برای اینکه حقیقت را می بینم . حقیقت هم این است که ما احتیاج به برنامه ریزی و بازی های دوستانه بیشتر داریم . یکسال شب و روز تمرین کردن فقط مهارت را زیاد می کند ولی تجربه از مسابقه به دست می آید. این را دیگر نمی شود منکر شد. احتیاج به بازی دوستانه داریم . برای تیم امید هم همین نیاز است باید بازی های دوستانه لازم را برگزار کند. در کل من شانس موفقیت تیم ملی بزرگسالان را بیشتر از تیم امید می دانم.
258 258
نظر شما