بزرگای این زمینلرزه حدود Ms=7.1 و شدت آن +I0=VIII تخمین زده شده است. در اثر این رخداد، حدود ۷۰ روستا در خاور جاجرود و در راستای راه دماوند بهسوی سمنان ویران شد و بیش از ۵۰۰ نفر در دماوند کشته شدند. آسیبها تا جاجرود گسترش داشت و کاروانسرای آن در اثر لرزه در هم کوبیده شد. در شهر تهران نیز بسیاری از خانههای قدیمی فروریخته و ۳۰ نفر کشته شدند. در اثر این زمینلرزه ویرانگر، تمام ساختمانهای تهران خسارت دید و قسمتی از بازار و بخشی از کاخ دربار و خانههای پیرامون آن فروریختند. ارگ تهران، تالار بزرگ مدعوین، چند ساختمان بزرگ و ساختمان سفارت انگلیس بهسختی آسیب دیده و دیواره های آن فرو ریخت.
ارزش زیانهای مالی وارده به تهران پیرامون نیم میلیون تومان در آن زمان تخمین زده شد. بهعلاوه، این زلزله به بعضی از ساختمانهای دولتی در آمل، ساری و دامغان نیز آسیبهایی رساند و سنگریزشهایی به راه اندخت که سبب بسته شدن گردنهها در راههای هراز و تالار رود شد. این زمینلرزه در باکو نیز احساس شد و پسلرزههای فراوان و شدیدی به دنبال داشت که موجب آسیبهای افزونتری در منطقه شمیرانات شد و در تهران هراس بسیار برانگیخت، به طوریکه مردم تهران همراه با خانواده های سلطنتی مدتی را در چادر بسر بردند. پسلرزه ۶ آوریل کارونسرای قدیمی را در جاجرود کلا ویران کرد.
زلزله ساعت 3:05 بامداد شنبه 29 آذر 99 با بزرگای 4 در دماوند ششمین زلزله با بزرگای بیش از 3.5 بود که از اولین ساعت 19 اردیبهشت 1399 در شش ماه و 10 روز گذشته رخ داده است. از این زلزلهها حداقل اولین رخداد در همان 19 اردیبهشت 99 بود و زلزله کوچک با بزرگای 4 در نیمروز هفتم خرداد 99 و همین رخداد بامداد 29 آذر 99 در محدوده رومرکزی و بعضی از بخشهای تهران حس شدهاند. در ساعت 23:30 پنجشنبهشب 19 خرداد 99 زلزلهای به بزرگای 2.9 اتفاق افتاد که البته کسی احساس نکرد و 48 دقیقه بعد از نیمهشب زلزلهای به بزرگای 4.9 اتفاق افتاد و با توجه به اینکه محل اصلی آن شرق تهران یعنی منطقه دماوند بود، تهران را لرزاند. عامل این زلزله گسل مشا بود. گسل مشا از مهمترین گسلهای جنوب البرز است. گسل مشا در 35 کیلومتری شمالشرقی تهران از روستای کلان رد میشود. روستای کلان جایی است که تأسیسات سازمان آب یعنی تونل لار-کلان از آنجا خارج میشود و آب دریافتی از مخزن سد لار -درصورتیکه البته آبی وجود داشته باشد!- وارد کانال سد لتیان میشود.
دو گسل مشا و گسل شمال تهران در این روستا به هم میرسند و تلاقی میکنند. در 10 کیلومتری جنوب محل تلاقی دو گسل شمال تهران و مشا شهر جدید پردیس ساخته شده است. این منطقه مجاور شهرهای دماوند، بومهن و رودهن و آبعلی است که سرجمع حدود 300 هزار نفر جمعیت دارند. گسل مشا هم از نظر توان لرزهزایی اهمیت دارد و هم از نظر تعداد جمعیت ساکن در حریم و پیرامون گسل. این همان گسلی است که در سال 1830 زلزلهای به بزرگای 7 را موجب شد. زلزله 1830 دماوند به شهر تهران در اواخر دوره فتحعلیشاه و به ارگ حکومتی، کاخ گلستان، بازار و بخشی از سفارتخانهها آسیب زد. دو بار دیگر زلزلههایی متوسط روی گسل مشا گزارش شدهاند: زلزله 1930 (1309 ش) آه-مبارکآباد، که موجب خسارت و تلفاتی در محدوده روستای آه و شهر آبعلی و روستای مبارکآباد در ابتدای جاده هراز در دوره پهلوی اول شد. نگارنده در پژوهشی در آبان 1373 موفق شد تا با بعضی از بازماندگان سالخورده زلزله 1309 ش در محل روستای مبارکآباد آبعلی گفتوگو کند. زلزله مهم دیگر که اتفاقا موجب لرزش تهران نیز شد و نگارنده نیز آن را حس کرد، زلزله متوسط اول بهمن 1368 است. زلزله به همین اندازه متوسط یا بزرگتر (شدید با بزرگای 6 و اصلی با بزرگای 7) در گسل مشا یا گسل شمال تهران با یک احتمال علمی میتواند رخ دهد. قطعه جنباشده در زلزلههای سال 1399 در منطقه دماوند و قطعههای مجاور آن میتوانند کاندیدای رویدادهای بعدی باشند. این منطقه به محدوده مخروط آتشفشانی دماوند بسیار نزدیک است. فاصله افقی و هوایی شهر دماوند تا قله آتشفشانی دماوند حدود 20 کیلومتر است.
شیب گسل مشا نیز به سمت شمال (به زیر توده آتشفشانی مخروط فعال دماوند) است. فعالیت و جابهجاشدن گدازههای دماوند موجب تحریک گسلهای اطراف اتاق گدازه جوان دماوند میشود. آتشفشان دماوند فعال است؛ آخرین فوران آن حدود هفت هزار سال قبل رخ داده است و تظاهراتی مثل آب گرم، دود و بخارهایی که از آن بیرون میآید، نشان میدهد که مجموعهای پویا و پرتکاپوست. البته از نظر فوران گدازه فعلا شواهدی برای نشاندادن رویداد قریبالوقوع فوران گدازه -تا حدی که امکان بررسی تا امروز وجود داشته- در دست نیست؛ ولی هیچگاه نباید فراموش کرد که در این سامانه آتشفشانی میتوانیم روزی شاهد فوران گدازه هم باشیم. از آخرین پژوهشهای انجامشده در این زمینه، مطالعه دکتر «مالک مؤمنی» و استاد «ماداری یاگا» است که در اکتبر 2020 منتشر شد.
آنها با مطالعه زلزلههای 19 اردیبهشت 99 دماوند و پسلرزههای بعد از آن نشان دادند که این زلزلهها در محدوده ژرفای بین 15 کیلومتر تا هشت کیلومتر اتفاق افتادهاند. بیشتر زمینلرزههای دهه اخیر نیز در همان ژرفا و در محدوده قطعه شرقی گسل مشا رخ دادهاند. این محدوده تقریبا همان بخش از پوسته سخت فوقانی البرز است که لایه لرزهزا پتانسیل تولید زمینلرزههای بزرگ را نیز دارد. انرژی لرزهای ناشی از رخداد زلزله در این محدوده میتواند به تهران برسد و ساختمانهای بلند را تحت تأثیر قرار دهد. مطالعات قبلی وجود اتاق داغ ماگمایی جوان دماوند را در جنوب غربی دهانه کنونی قله دماوند نشان میدهد. پیشتر دکتر «مجتبی نقوی» دانشجوی سابق اینجانب و دکتر «شمالی» در پژوهشهای خود بر روی زلزلههای ثبتشده در البرز نشان دادند که محدوده جنوب غرب قله دماوند از نظر زمینساختی فعالیت بیشتری نشان میدهد. محفظه قدیمی ماگمای دماوند به سمت
شمال-شمالشرقی دهانه بهعنوان بخش خنک مخروط شناخته میشود. «مؤمنی» و «ماداری یاگا» بر این باورند که محفظه گدازه جوان موجود ممکن است فشار منفذی را بر روی گسل مشا کم کرده و با کاهش تنش قائم روی گسل، لغزشهای امتدادلغز چپگرد رخ میدهد. این اتفاقها هم به صورت زلزلههای کوچک تا متوسط 19 اردیبهشت تا 29 آذر 99 رخ داده و هم به صورت زلزلههای شدیدتر میتواند رخ دهد.
ضمنا تمرکز زلزلهها بر روی این قطعه شرقی گسل مشا نشان دیگری است از تحت تأثیر بودن سامانه گسلی مشا از فعالیتهای اتاق ماگمایی جوان دماوند. زمینلرزه تاریخی 1830 و زلزلههای 1930، 1955 و 1983 (نوروز 1362 بایجان) در جنوب مخروط دماوند ممکن است در نتیجه تحریک گسلش به دلیل جابهجاشدن گدازه در اتاق ماگمایی رخ داده باشد. نگارنده در پژوهشی با دکتر «سیدرضا مهرنیا» در سال 1389 بر پایه برداشتهای ژئوفیزیکی نشان دادند که محدوده تحت اثر مخروط دماوند ناحیهای گسترده از محدوده پردیس و رودهن تا دماوند و فیروزکوه و دره لاسم از جنوب تا شرق مخروط و دره لار در غرب و دره بلده در شمال مخروط دماوند را شامل میشود. زمینلرزههای مهم تاریخی و باستانی در این منطقه و زمینلغزشهای بزرگ که درههای بلده، هراز (بهویژه در منطقه اسک) و لاسم را به تکرار در تاریخ مسدود کردهاند، همگی تحت تأثیر فعالیت آتشفشانی سامانه دماوند بودهاند.
* استاد زلزله شناسی مهندسی پژوهشگاه بین المللی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم
نظر شما