در سالهای اخیر، جمهوری اسلامی ایران توانسته قدرت دفاعی خود را به میزان تحسینبرانگیزی بالا ببرد بطوری که اکنون بدون تردید ما قدرت نظامی اول منطقه هستیم، اما این کافی نیست. ما باید «قدرت مطلق» اول منطقه باشیم نه فقط قدرت نظامی.
برای تبدیل شدن به «قدرت مطلق» منطقه، علاوه بر توان نظامی، نیازمند دو مؤلفه دیگر هستیم؛ اول دیپلماسی قوی و دوم انسجام داخلی.
مدتی است که همسایگان شمالی و شمال غرب ما دچار توهم شده و تصورات نادرستی از شرایط کشور ما دارند. جمهوری آذربایجان که عددی نیست، دچار طمعورزیهای کودکانه شده. گرجستان، محدودیتها و ممنوعیتهائی برای اتباع ایرانی و روابط با جمهوری اسلامی ایران پدید آورده بطوری که حتی بسیاری از تعهدات خود در قبال سرمایهگزاران ایرانی در این کشور را نقض کرده و مشکلات زیادی برای مبادلات فیمابین به وجود آورده است. دولت ترکیه، به شکلهای مختلف سرمایههای ایرانیان را تاراج، مصادره و بلوکه میکند. تحرکاتی نیز در این کشورها مشاهده میشوند که همگی نشانههای قرار و مدارهای مشترک برای نوعی توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران هستند.
برادر بزرگتر این کشورها روسیه که در گفتگوهایش با جمهوری اسلامی ایران همواره لاف دوستی میزند، در برابر این تحرکات، ظاهراً تماشاچی است ولی به نظر میرسد در متن ماجراها قرار دارد و با این جریان مشکلی ندارد. راه و رسم روسها همیشه این بوده و اکنون نیز هست که با ظاهرسازی، سیاست گندمنمای جوفروش را اِعمال میکنند و در فرصت مناسب زهر خود را میریزند. این، شناسنامه روسها در روابط همیشگی با ایران بوده و در نیم قرن اخیر نیز به روشنی همین سیاست را دنبال کردهاند.
در جمعبندی این همسایگان متوهم، تا حدودی ضعف دیپلماسی خارجی ما و همینطور سازهای ناسازی که در داخل نواخته میشوند، مؤثر هستند. آنها به تحلیلهای سازمانهای اطلاعاتی سیا و موساد که سالهاست در مرزهای شمال و شمال غرب کشورمان فعال هستند، دل خوش کردهاند و تصورشان اینست که میتوانند از موقعیت کنونی برای سوءاستفادههائی در مرزها و به دست آوردن امتیازات موردنظرشان بهرهبرداری نمایند. سیا و موساد، در مرزهای شمالی ما بهویژه در باکو نفوذ دارند و مهرههای آنها در این مناطق فعال هستند. در داخل کشورمان نیز سادهاندیشانی در مراکز تصمیمسازی حضور دارند که به عمق توطئهها توجهی ندارند.
مقابله با توهم همسایگان متوهم، چندان مشکل نیست. کافی است دیپلماسی خارجی خود را هوشیار کنیم و انسجام داخلی را با جدیت و قاطعیت در دستور کار قرار دهیم. برای رسیدن به انسجام داخلی، باید کینههای بدری و خیبری را کنار گذاشت، به حقوق شهروندی تمام اقشار باید احترام گذاشت و به معیشت مردم که سروسامان داد. رسانه ملی در تأمین انسجام ملی نقش مهمی میتواند ایفا کند. رئیس جدید رسانه ملی که با شعار «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید» به صحنه آمده، باید سیاست دفع را کنار بگذارد و سیاست جذب را محور کار خود قرار بدهد. مردم ایران به نظام جمهوری اسلامی و به سرزمین خود علاقمند هستند بطوری که اگر احساس کنند به حقوق و شخصیت و عقاید آنها احترام گذاشته میشود، با فداکاری بینظیر خود، کشور را به چنان قدرتی تبدیل خواهند کرد که بر تمام توهمات بیگانگان خط بطلان خواهند کشید.
23302
نظر شما