دلنوشته دختر امام موسی صدر؛ شما رفتید و «مادر» را با خود بردید

این یادداشت در ژون سال ۲۰۱۰ به قلم «ملیحه صدر» درباره مادرش نوشته شده است که به مناسبت درگذشت این مادر صبور و همسر امام موسی صدر، در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته است.

از دکتر برای مادر وقت گرفته بودم
آخه مدتیست که فشارشان بالا و پایین می‌شد

آمدم بیدارشان کنم
اما غرق خواب بودند. خوابشان هیچ وقت سنگین‌ نبود.

چشم باز کردند و گفتند بگذار بخوابم مادر… کاش بیدارم نکرده بودی… با بابات بودم… چه خواب خوبی بود… خیلی وقت بود که خوابشان را ندیده بودم
‎گفتم:  انشاءالله خیر است مادر جان. انشاءالله خبر خوب می‌شنویم.
‎به او گفتم:
مادر برای من داستان های زیادی تعریف می‌کردند،
می‌گفتند  که در همهٔ مراحل زندگی با شما
هیچ وقت احساس تنهایی نکردند.
‎آخر شما نمی‌گذاشتید که احساس تنهایی کنند.
هیچ وقت
‎اما آنچه مرا به نوشتن وادار کرد چیزهایی بود که آن روز تعریف کردند

***

۳۲ سال است احساس تنهائی می کنم
‎الان کجاست؟ چکار می‌کند؟ لباسش کم نیست؟ فشارش چطوره؟…..
‎من لباسش را تهیه می‌کردم، می‌گشتم تا نرم وخنک باشد…
‎از هرجا که بودند، برایم نامه می‌نوشتند،
ولی این سفر فرق داشت…
‎این دفعه نامه ننوشتند، به من خبر از اوضاع واحوالشان ندادند، من را در جریان برنامه‌هایشان نگذاشتند.
‎آخ من ایندفعه احساس تنهائی می‌کنم مادر، من ۳۲ سال است احساس تنهائی می کنم”

***

‎پدر جان!
‎شما رفتید و مادر را با خود بردید
‎درست است که جسم ایشان با ماست ولی روحشان، همه شان، با شماست.
‎تا وقتی که قدرت داشتند، سخت و مسئولانه ایستادند
و به مردم صبر کردن و مسئولیت پذیری را آموختند.
هر لحظه چشمهایشان منتظر شماست.

ساکت
هیچ شکایتی نکردند
به هیچ کسی آزاری نرساندند
با آرامش خانه را حفظ کردند
منتظر شما که روزی از در درآئید
و باز هم  برایشان مثل همیشه از کارهایتان بگوئید.

بگویید که چرا این دفعه نامه ندادید
چرا این بار اینقدر طول دادید
چرا این دفعه هیچ خبری ندادید

**‎

آن کسی که آنقدر مواظبش بودید، الان ۳۲ سال است که احساس تنهائی می‌کند 
مادر احساس تنهایی می‌کند پدر جان!
‎باز گردید تا شاید مادر به ما برگردد
‎پدر جان! مادر با ماست ولی با ما نیست؛ دقیقاً مثل شما که با ما هستید و با ما نیستید!

دختر شما ملیحه. لبنان. ژون سال ۲۰۱۰ - تیر ۱۳۸۹

تصویری قدیمی از بانو پروین خلیلی، همسر امام موسی صدر

دلنوشته دختر امام موسی صدر؛ پدر! شما رفتید و «مادر» را با خود بردید

/6262

کد خبر 1559916

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۲:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۹
    12 1
    خداوند این بانوی بزرگوار و صبور را بیامرزد. راز سر به مهر ربوده شدن امام بر ایشان آشکار شده... خوشا به حال شان که انتظارشان به سر رسید.
  • زهرا IR ۱۷:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۰
    1 0
    خدا رحمتشان کند وبه خانواده ایشان صبر زینبی بدهد انشالله با ظهور اقا این ظلم وستمها پایان یابد پدر بزرگوار شما در کنار شهدای دیگر در رکاب اقا هستند خدا با صابران است