در مستند «مهرجویی: کارنامه چهلساله» (مانی حقیقی) وقتی نوبت به فیلم «هامون» میرسد، مسعود فراستی شروع میکند به ابراز نظرهای قدیمیاش دربارهٔ این فیلم و میکوشد ثابت کند «هامون» فیلم بدیست. داریوش مهرجویی هم در بخشی از صحبتهایش به نقد منفی فراستی در زمان نمایش فیلم میپردازد. بعد دوباره برمیگردیم به حرفهای فراستی که با سماجت همچنان از ایرادهای شخصیتپردازی و روایی «هامون» میگوید. منتقدان دیگری هم خاطراتشان را از نخستین مواجهه با فیلم کالت مهرجویی میگویند. در این بین حمیدرضا صدر با پرهیز از ابراز نظر خود دربارهٔ فیلم، به نکتهای درست اشاره میکند: «مهم اینه که "هامون" مونده. فارغ از هر نظری که دربارهش داشته باشیم. "هامون" مونده.»
با شنیدن این جمله، صدر در ذهنم جایگاه حکیمی به وصل حقیقت رسیده را یافت و فراستی با دلیلآوریهایش جوانی ناپخته جلوه کرد که جیغکشان گره بر باد میزند! پنج سال از دیدن آن مستند گذشته و این تقابلِ دو نگاه و برتری نهایی صدر همچنان در ذهنم زنده است. او اصلا دلیلی نمیبیند دربارهٔ خوب و بد فیلمی برآمده از پس فراموشی و سربلند در آزمون زمان نظر بدهد. منطقش هم روشن است؛ «فیلم مانده و دوام آورده. چه اهمیتی دارد هرکس دربارهاش چه میگوید؟» بله میدانم نباید باب نقد را بست و میدانم آثار مهم، بازبینی و بازخوانی میشوند. اما واکنش صدر به ما میگوید و میآموزد که در همان مواجهههای دوباره باید پیوسته به یاد داشت و با خود تکرار کرد که بین دهها و شاید صدها فیلمی که با این اثر در یکسال و یک دوره ساخته شدهاند، این یکی دوام آورده است. این یکی مانده است. این یکی کارش از احکام «خوبه» و «بده» گذشته و به مرحلهٔ «مهم بودن» رسیده است. پس نظر مثبت یا حکم منفی من چیزی را دربارهاش تغییر نمیدهد.
این لزوم آگاه بودن منتقد به موقعیت خود در برابر فیلمهای ماندگار درسیست که حمیدرضا صدر به ما میدهد. درسی بسیار ارزشمند در روزگاری که در فضای مجازی - با همهٔ خوبیهایش- سنت صدور حکمهای دو کلمهای دربارهٔ فیلمهای ماندگار سینما فراگیر شده است.
منبع: مجله فیلم امروز
۲۵۶ ۲۵۶
نظر شما