کار دانشمندان را با هیچ عدد و رقمی نمی‌شود ارزیابی کرد، اما وقتی هر دانشمندی به دنبال ترفیع یا استخدام در جای دیگری باشد، مجبور است به امتیازدهی‌های علم‌سنجی تن دردهد. نشریه نیچر با برگزاری یک نظرسنجی بین‌المللی، رضایت دانشمندان جهان را از روندهای موجود و تاثیر این روش‌ها بر پیشرفت علم را بررسی کرده است.

بهنوش خرم‌روز‌: کار دانشمندان را با هیچ عددی نمی‌توان خلاصه کرد. یک دانشمند ساعت‌های بی‌شماری را صرف آزمایش‌ها، راهنمایی دانشجویان و کارورزان، نوشتن یا مرور مقاله‌ها و هزینه‌های پژوهشی، تدریس، سازماندهی ملاقات‌ها و جلسات و آماده شدن برای آن‌ها، همکاری‌های مختلف، راهنمایی همکاران، ویراستاری و غیره می‌کند که هیچ‌کدام از آن‌ها را نمی‌توان به این سادگی‌ها به طور دقیق به عدد تبدیل کرد.

اما با این همه کار، وقتی همین دانشمند به دنبال کار بگردد یا مثلا ترفیع بخواهد، به کدام یک از این فعالیت‌ها امتیازی تعلق می‌گیرد؟ دغدغه بسیاری از دانشمندان این است که تصمیم‌گیرندگان ارزش بسیار زیادی را برای کارهایی قائل شده‌اند که قابل اندازه‌گیری و خط‌کش‌گذاری هستند،‌ برای مثال،‌ تعداد مقاله‌هایی که توانسته‌اند در یک نشریه به چاپ برسانند،‌ یا فاصله زمانی و فراوانی چاپ مقاله‌ها، پولی که بابت پژوهش‌های انجام شده دریافت نموده‌اند یا حتی تعداد دفعاتی که مقاله‌های چاپ شده فرد در لیست نمایه‌های کتاب‌های چاپ شده آمده باشد.

در ماه گذشته، نشریه نیچر یک نظرسنجی ترتیب داد که مشخص کند پژوهشگران چه‌قدر به این معیارهای سنجشی که در موسساتشان به کار می‌رود، اعتقاد دارند و این‌که آیا این شاخص‌ها می‌توانند میزان فعالیت یک پژوهشگر را ثابت کنند یا خیر. همچنین نیچر با رییس، ‌مدیر گروه و معاونین حدود 30 موسسه در سراسر جهان تماس گرفت تا ببیند در این موسسسات از چه معیارهایی برای سنجش استفاده می‌شود و تا چه حد روی این معیارها حساب می‌شود.
در نهایت نیچر به این نتیجه رسیده که شکاف بزرگی بین دیدگاه دانشمندان و پژوهشگران با دیدگاه مسئولین در مورد میزان ارزش این معیارها وجود دارد. سه چهارم پژوهشگران شرکت‌کننده در نظرسنجی نیچر بر این عقیده‌اند که این معیارها تعیین‌کننده ترفیع افراد است. همچنین 70 درصد آن‌ها این شاخص‌ها را دلیل استخدام افراد و نیز تعیین‌کننده سابقه عملکردی آن‌ها می‌دانستند.

آن‌ها در پاسخ به این سوال که فکر می‌کنند مسئولین بیشتر از همه روی چه معیاری حساب باز می‌کنند، مهم‌ترین معیارها را بودجه پژوهشی و میزان درآمد، تعداد مقاله‌های چاپ‌شده، چاپ مقاله در مجله‌های معتبر و تعداد نقل‌قول‌ها از مقالات فرد در سایر مقالات دانستند. به علاوه اکثریت افراد (63 درصد) نسبت به استفاده از این معیارها ابراز نارضایتی کرده‌اند و حتی یک زیست‌شناس آمریکایی نوشته: «برای تعیین میزان کارامدی روی این معیارهای ظاهری و معیوب زیادی حساب باز می‌کنند.»

البته پژوهشگران تردید داشتند که روش‌های سنتی سنجش کیفیت، مفیدتر باشند. در بین 34 موضوع عنوان شده، جمله‌های مرور کارهای شما توسط همکاران در خارج از موسسه یا دانشکده خودتان و نامه‌های توصیه از افراد رشته خودتان رتبه‌های 10 و 12 را به خود اختصاص داده بود، در حالی که 20 تا 30 درصد پاسخ‌دهندگان نوشته بودند که این دو جمله جزو معیارهای در نظر گرفته شده در موسسه یا دانشکده آن‌ها نیست.

این در حالی است که در مصاحبه‌های نیچر، اغلب مسئولین تاکید کرده‌اند که این معیارها آن‌قدر مهم نیست که در استخدام و ترفیع افراد به کار بیاید، بر خلاف آن چه پژوهشگران فکر می‌کنند، (دست‌کم ظاهرا !) برخی مسئولین عنوان کرده‌اند که برای تصمیم‌هایی مثل استخدام، وقتی پای یک نامه توصیه از یک متخصص خارج از موسسه یا دانشکده در میان باشد، اطلاعات مربوط به مقاله‌ها و نقل‌قول‌ها را کنار می‌گذارند. روبرت سیمونی، رییس دانشکده

زیست‌شناسی دانشگاه استنفورد واقع در کالیفرنیا در این باره می‌گوید: «نامه توصیه خارجی بر همه چیز غالب می‌شود».

مدیران موسسات دانشگاهی سراسر جهان هم همین نظر را منعکس کرده‌اند. الکس هالیدی، مدیر بخش ریاضیات، فیزیک و علوم زندگی دانشگاه آکسفورد انگلستان می‌گوید: «معیارهای سنجش در واقعیت آن‌قدرها به حساب نمی‌آیند. مهم‌ترین ملاک، نامه‌ها،‌ مصاحبه و رزومه افراد است و البته نظر ما در مورد مقاله‌هایی که منتشر کرده‌اند.»

همچنین کنیچی یوشیکاوا،‌ مدیر دانشکده علوم دانشگاه کیوتوی ژاپن در این باره می‌گوید: «من به تعداد مقاله‌های منتشر شده به عنوان یک عامل تعیین‌کننده نگاه نمی‌کنم، این‌جور اطلاعات بیشتر به درد این می‌خورد که ببینید مطالعات روز در چه زمینه‌ای است و آخرین موضوع‌های مطرح شده چه چیزهایی بوده‌اند. در صورتی که ما در دانشگاه کیوتو علاقه‌ای به دنبال کردن موضوعات پر سر و صدا نداریم».

البته شاخص‌ها به طور کامل کنار گذاشته نمی‌شوند. گاهی نامه‌های توصیه که قرار است کیفی باشند هم در پشت درها به شاخصی کمّی تبدیل می‌شوند. یی‌گانگ شی، مدیر دانشکده علوم زندگی دانشگاه پکن می‌گوید: «ما با تعداد مقاله‌ها کاری نداریم. اما در حقیقت بی‌تاثیر هم نیستند، چون به هر حال مصاحبه‌کننده‌ها نگاهی هم به آن‌ها خواهند انداخت.»

پیام‌های ترکیبی
هم‌چنین مسئولین ممکن است پیام‌های ترکیبی بفرستند: معیارها به کار نمی‌آیند، البته غیر از مواردی که خودشان استفاده می‌کنند! تام ولتون، مدیر دانشکده شیمی کالج سلطنتی لندن می‌گوید: «ما هر سال معدل عملکرد افراد را در زمینه‌های مختلف به دست می‌آوریم: ارزیابی دانشجویان از تدریس فرد، میزان واحدهای تدریس شده، درآمد پژوهشی و مقاله‌های چاپ‌شده.» ولتون تاکید می‌کند که این اطلاعات به عنوان بازخوردی از عملکردشان به خود پژوهشگران منتقل می‌شود، اما این بدان معنی نیست که این عوامل در ترفیع آن‌ها تعیین‌کننده است. با این وجود، همین واقعیت که این معیارها سنجیده می‌شوند،‌ این احتمال را که روی آن‌ها حساب بشود یا دست‌کم تاثیرگذار باشند، به میزان بالایی افزایش می‌دهد.

در موسسه فناوری ماساچوست، ام.آی.تی، کلود کانیزارس، نایب‌رییس بخش پژوهشی می‌گوید: «ما اهمیت بسیار کمی به تعداد نقل‌قول‌ها یا حتی تعداد مقاله‌های چاپ شده می‌دهیم. اما اگر کسی چندین مقاله در مجله‌های رده بالا داشته باشد، معادل این است که از طرف همگنانش و متخصصین در رشته خودش که مقاله‌های او را خوانده‌اند،‌ نامه‌های توصیه بیشتری داشته باشد.»

یک دلیل دیگر این اختلاف می‌تواند تفاوت فاحش استفاده از این معیارهای سنجش در بین کشورهای مختلف یا حتی دانشکده‌های متفاوت باشد. پژوهشگرانی که در نظرسنجی نیچر شرکت کرده‌اند، معتقدند که معیارها می‌توانند در نقش یک دام ظاهر شوند. برای مثال 71 درصد آن‌ها نوشته‌اند که از احتمال دستکاری معیارها نگرانند، مثلا این که یک نفر از یک کار پژوهشی، چندین مقاله را در مجله‌های مختلف چاپ کرده باشد. اما به نظر می‌رسد که اغلب مسئولین و مدیران نگرانی خاصی از این بابت ندارند و معتقدند که احتمال بسیار کمی وجود دارد که این گونه تقلب‌ها رو نشوند. آن‌ها بیشتر نگران تاثیرات توطئه‌آمیز استفاده از این گونه شاخص‌ها هستند.

گرگوری تیلور، مدیر دانشکده علوم دانشکده آلبرتا واقع در ادمونتون کانادا می‌گوید: «اگر شما تصمیم بگیرید که چاپ تعداد زیادی مقاله مهم است،‌ بنابراین تعیین کرده‌اید که به نظر شما کیفیت چه معنایی دارد. این مسیر همیشه خطرناک است چون بدین ترتیب خواه ناخواه باعث می‌شوید که مردم به جای این که از تصورشان استفاده کنند، رو به فرمول‌های متداول بیاورند.» در حقیقت بسیاری از پژوهشگرانی هم که به سوال‌های نظرسنجی پاسخ داده‌اند، گفته‌اند که رفتارهای پژوهشی خود را بر اساس همین معیارهایی که در دانشگاه‌ها و یا موسسات‌شان مورد استفاده قرار می‌گیرند،‌ برنامه‌ریزی می‌کنند و شکل می‌دهند. با این که بسیار از این تغیییر رفتارها می‌توانند کاملا بی‌ضرر باشند، مثلا سخت‌تر کار کردن، اما برخی از همین تغییر رفتارها می‌توانند ایده‌آل‌های علمی را تحت تاثیر قرار دهند. یکی از پژوهشگران در این باره می‌گوید: «این معیارها باعث شده من به فعالیت‌های پژوهشی مهمی که ممکن است امتیاز متفاوتی نداشته باشند،‌ علاقه‌ای نداشته باشم.»

شکستن شبکه‌های افراد قدیمی
با وجود همه نارضایتی‌هایی که نسبت به روش استفاده از معیارهای سنجش وجود دارد، برخی از پژوهشگران هم از آن‌ها استقبال می‌کنند. بسیاری از این افراد می‌گویند که شفافیت و عینیتی که این معیارهای کمّی فراهم می‌کنند قابل تقدیر است. مدیر یکی از دانشکده‌های شیمی و مهندسی اروپایی در این باره می‌نویسد:‌ «من این معیارهای کمّی را به معیارهای کیفی ترجیح می‌دهم.» دیگرانی که از کاربرد این معیارها در موسسات خود ناراضی‌اند، احساس می‌کنند که از این معیارها به اندازه کافی یا دست‌کم با ثبات لازم استفاده نمی‌شود.

یک استاد عصب‌شناسی آمریکایی گله می‌کند که برخی از این معیارها ممکن است در نظر گرفته نشوند. با این حال ولتون معتقد است که اگر دلیل دیگری وجود نداشته باشد،‌ استفاده از معیارهای کمّی برای سنجش می‌تواند به پژوهشگران جوان اطمینان بدهد که یک موسسه قرار نیست شبکه افراد قدیمی خودش را برای ابد جاودانه سازد، شبکه‌ای که در آن روابط افراد نسبت به موفقیت‌های واقعی از ارزش بیشتری برخوردار است.

مدیرانی که می‌گویند در تصمیم‌گیری‌هایشان معیارهای سنجش کمّی را در نظر می گیرند، تاکید می‌کنند که محدودیت‌های این معیارها را در سنجش کار واقعی افراد می‌شناسند. پژوهشگران رشته‌ها و تخصص‌های متفاوت، به میزان بسیار متفاوتی مقاله چاپ می‌کنند. فهم نزدیک یک رشته، و البته مهم‌تر از آن افرادی که مورد سنجش واقع می‌شوند، حیاتی است. این دیدگاه می‌تواند استفاده از معیارهای سنجش را تا حد زیادی بر حسب لزوم از عینی بودن دربیاورد.

اما شگفت‌انگیز این‌که وقتی پاسخ‌دهندگان خواستار تغییر هستند، لزوما از معیارهای عینی و کمّی چندان هم دور نمی‌شوند. وقتی نیچر به پاسخ‌دهندگان نظرسنجی فهرستی ارایه کرد و خواست که 5 مورد را که فکر می‌کنند باید برای سنجش پژوهشگران مورد استفاده قرار بگیرند، انتخاب کنند؛‌ اکثریت، مقالات چاپ شده در مجله‌های درجه بالا و بعد از آن بودجه پژوهشی را انتخاب کردند. آموزش و راهنمایی دانشجویان و تعداد نقل‌قول‌ها در سایر مقالات منتشر شده هم بعد از این موارد جای گرفتند. به بیان دیگر، معیارهایی که دانشمندان می‌خواهند با آن‌ها مورد سنجش قرار بگیرند تقریبا با همان معیارهایی که الان تصور می‌کنند که به کار می‌روند مطابقت دارند.

در واقع به نظر می‌رسد مسئله‌ای که به مدیران و مسئولین مربوط می‌شود،‌ این نیست که روی معیارهای عینی کمتر حساب کنند، بلکه این است که با شفافیت و ثبات بیشتری از این معیارها استفاده کنند. جک دیکسون، نایب‌رییس و مدیر علمی موسسه پزشکی هوارد هوگز در مریلند می‌گوید: «در واقع این که نگاهی به تعداد نقل‌قول‌هایی که از مقالات یک نفر شده است بیاندازید، خیلی هم جذاب است؛ ‌اما اگر این مسئله به تنها یا دست کم مهم‌ترین عامل در تصمیم‌گیری شما تبدیل شود، به سادگی مسئولیتی را که برای ارزیابی بر عهده دارید، زیر پا گذاشته‌اید.»

هرچند وی معتقد است که موسسات این معیارها را کنار می‌گذارند، اما تایید می‌کند که استفاده از این معیارهای عینی ادامه خواهد یافت. وی می‌افزاید:‌ »همه تصمیم‌ها بر پایه معیارهای متعددی گرفته می‌شوند. شما تنها می‌توانید امیدوار باشید که تصمیم گرفته شده عادلانه است و بر پایه مواردی اتفاق افتاده که مصاحبه‌کنندگان نسبت به آن‌ها دانش و فهم کافی دارند.»

منبع: نیچر، شماره 7300

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 73212

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =