طلایی تکواندو ایران می گوید این بار هدفش گرفتن طلای المپیک است.عکس ها:محمد محب زندی
فتحا... فتحي، مرتضي رضايی:بعد از جاسم ويشگاهي كاپيتان تيمملي كاراته كه بيستمين مدال طلاي بازيهاي آسيايي گوانگژو را به نام كاراته ضرب كرد، گردونه مدالهاي ايران چرخيد و بيستمين مدال طلاي كاروان ورزش ايران در اينچئون به نام فرزان عاشورزاده تكواندوكار 18 ساله سلمانشهري ثبت شد. مدال طلاي پديده تكواندو بود که جايگاه ايران را در عنوان پنجمي مستحكم كرد تا پنجمي كشورمان در آسيا شكل واقعيتري به خود بگيرد.
عاشورزاده، تكواندوكاري كه در يك سال اخير به خوبي توانست پلههاي ترقي را طي كند، تكواندو را از 6 سالگي در باشگاه شهيد ساعدي سلمانشهر مازندران و زير نظر مهرداد ساعدي آغاز كرد.او که خيلي اتفاقي هوگوپوش شده است درست از سال 87 كه مدال طلاي مسابقات كشوري را در اصفهان به دست آورد؛ نگاهش به تكواندو جديتر شد. او حالا تكواندو را دوست دارد و اگر به عقب برگردد، باز هم اين رشته ورزشي را انتخاب ميكند. جوانترين تكواندوكار اعزامي كشورمان به بازيهاي آسيايي نه تنها به دنبال سومين طلاي وزن دوم تكواندو در بازيهاي آسيايي بود بلكه ميخواهد دو المپيك را همراه تيمملي تجربه كند.
اگرچه عاشورزاده در دو سال اخير عيار مدال طلايش را بالا برد ولي انتقام شكستش در فينال گرندپريكس قزاقستان را از ويچن تايپهاي در پاي فينال اينچئون گرفت. فرزان پس از اينكه به نفر اول جهان در مسابقات انتخابي المپيك لندن از تايلند درس تكواندو داد، نماينده چين را برد و به ديدار انتقامي كه انتظارش را ميكشيد، رسيد. عاشورزاده در پاي فينال شاگرد رضا مهماندوست را شكست داد تا براي همه رقبايش خط و نشان بكشد.
شاگرد ممتاز تكواندو مهمان ما در کافه خبر بود تا از طعم طلايي بودن برايمان بگويد. ماحصل گفتوگوي پسر دوستداشتني تكواندو آنچه شد كه در زير ميخوانيد:
عاشورزاده در يك نگاه
نام و نام خانوادگي: فرزان عاشورزاده
وزن مسابقهاي: 58- كيلوگرم
متولد: 5/9/1375 سلمانشهر عباسآباد
اولين مربي: استاد مهرداد ساعدي
كمربند مشكي دان چهار
عضويت در باشگاههاي: شهيد ساعدي، شهيد عطايي زنجان و قوامين ناجا
وضعيت تحصيلي: سال سوم دبيرستان رشته نقشهكشي و معماري شهيد دستغيب عباسآباد سلمانشهر
ورزش مورد علاقه به جز تكواندو: شنا
* از اينچئون شروع ميكنيم. رقابتهايي كه در آن فرزان عاشورزاده كار بزرگي را انجام داد.
خب هفدهمين دوره بازيها بود و ميزبان كشور كره؛ جايي كه مهد تكواندوست. اين كار، سختيها را دوچندان ميكرد. به خصوص اينكه من آخرين نفر بودم و به غير از من كسي نبود كه مبارزه كند. واقعاً كار سختي بود اما نكتهاي كه وجود داشت، اين بود كه در اين رقابتها همه با هم همدل بوديم و توانستيم با برنامهريزي خوب نتايج خوبي بگيريم. ما قول داده بوديم كه بتوانيم نتايج بهتري نسبت به دوره قبل بگيريم كه اين اتفاق افتاد. من خوشحالم كه توانستم در اين سن كم اين مدال ارزشمند را به دست بياورم. ما حتي ميتوانستيم مدالهاي بيشتري بگيريم كه دو تا از بچهها به دليل ناداوري نتوانستند مدال بگيرند.
* قرعه سختي به تو خورده بود؟
قرعهام كه خيلي سخت بود. من نسبت به بقيه بازيهاي بيشتري انجام دادم. اول اردن را بردم، بازي دوم با تايلند مبارزه كردم و در بازي سوم به مصاف نماينده چين رفتم اما بازي چهارم كه مقابل نماينده چين تايپه بود، براي من اهميت زيادي داشت. در جايزه بزرگ قزاقستان مقابل او شكست خورده بودم به همين دليل به خودم قول داده بودم كه هم او را ببرم و هم مدال بگيرم. اين بار در بازي نيمهنهايي به او خوردم كه توانستم شكستش بدهم. در فينال هم كه مقابل حريفي از قزاقستان قرار گرفتم و توانستم با شكست دادن او مدال طلا را بگيرم.
* كدام حريف سختتر بود؟
حريفم از چينتايپه. در مبارزه با او استرس كار بالا رفته بود. حريف خوبي بود اما با راهنمايي مربيانم توانستم شكستش بدهم. او دو تا المپيك را ديده بود و خيلي باتجربه بود. راستش در گروهم همه حريفان خوب بودند و قرعهشان خورد به من. همه آنهايي كه مبارزههايشان را آناليز كرده بودم، درگروه من قرار گرفتند.
* در بازي ماقبل فينال سرمربي حريف تو رضا مهماندوست بود. اين كار را سخت نميكرد؟
كار خيلي سخت شده بود. حضور آقاي مهماندوست حساسيتها را بالا برده بود. ما فارسي حرف ميزديم و خب ممكن بود آقا رضا بشنود كه چه ميگوييم، به همين دليل براي خودمان رمز گذاشته بوديم. من با مهدي بيباك براي هر حركت يك اسم انتخاب كرده بوديم و در زمان مسابقه آنها را ميگفتيم.
* اصلاً خودت فكر ميكردي طلا بگيري؟
من تجربه خوبي داشتم. در مسابقات قهرماني آسيا طلا گرفتم و حضور در چند مسابقه بينالمللي را هم در كارنامه دارم. مسابقاتي كه در كره و تونس برگزار شده بود. از همه مهمتر، من در مسابقات جايزه بزرگ قزاقستان فيناليست شدم. همه اينها كمك كرد كه توانستم در بازيهاي آسيايي حضور داشته باشم. البته بايد بگويم كه اين بازيها حساسيت خاص خودش را داشت.
* تو دقيقاً ميداني كه چهكار كردي؟ مدال واليبال كه قطعي بود اما مدال طلاي تو باعث شد تا ركورد كسب مدالهاي ايران در بازيهاي آسيايي شكسته شود.
اولش نميدانستم. راستش من خودم براي كسب مدال طلا رفته بودم. ميخواستم مدالي كسب كنم كه براي كاروان حائز اهميت باشد. بعد از كسب مدال طلا من و آقاي كيومرث هاشمي با هم در استوديوي صدا و سيما بوديم. ايشان تشكر ويژهاي از من كردند. تازه آنجا بود كه فهميدم چهكار كردهام. جالب اينجاست كه وقتي برگشتم ايران، مردم شهرم ميگفتند بيستمين مدال به بيستترين آدم رسيد.
* اصلاً چطور شد كه رفتي تكواندو؟
من 6 سالم بود. نزديك خانهمان يك باشگاه ورزشي بود. يك روز كه مادرم ازآنجا عبور ميكرد، ديده بود كه براي كلاسهاي تكواندو ثبتنام ميكنند. به من گفت علاقه داري، كه گفتم بله. از اينجا شروع فعاليت من در تكواندو بود كه بعداً حمايتهاي خانواده و به خصوص پدرم به من كمك بزرگي كرد.
* مثل اينكه گفته بودي به شنا هم علاقه زيادي داشتي؟ با پتانسيل پاييني كه اين رشته ورزشي در ايران دارد، اگر به اين رشته ورزشي رفته بودي، شايد حالا فقط ركورد ايران را شكسته بودي. اين را قبول داري؟
(با خنده) خوب شد كه نرفتم. البته تمام ورزشكاران در تمام رشتهها تلاششان را ميكنند. خانه ما نزديك ساحل بود و خب استخر و سالنهاي تخصصي هم وجود نداشت. هر وقت ميخواستيم شنا كنيم با بچهها ميرفتيم دريا. من شنا را دوست دارم اما به تكواندو علاقه بيشتري دارم. من هنوز اول راه هستم و برنامههاي زيادي براي خودم دارم. اميدوارم روزي در المپيك بتوانم مدال طلا بگيرم.
* بعد از مدال، اولين كسي كه به ذهنت رسيد چه كسي بود؟
همه مردم ايران. من خوشحالي آنها در رسانههاي مختلف و فضاهاي مجازي را ميديدم. فكر ميكنم مسئوليت سنگيني داشتم.
* از جمع مدالهايي كه تا به حال گرفتهاي، كداميك برايت ارزشمندتر است ؟
من همه مدالهايم را دوست دارم اما بايد بگويم كه همه آنها را نذر حضرت معصومه (س) كردهام. من هر جا هم كه جايزه بهترين بازيكن را بگيرم، نشان آن را به استادم مهرداد ساعدي تقديم ميكنم.
* در خانواده شما شخص ديگري هم ورزش ميكند؟
نه، من فقط، يك خواهر دارم كه درس ميخواند. پدرم قبلاً كشتي محلي ميگرفت اما حالا نه.
* از المپيك حرف زدي. از آرزويت و گرفتن مدال طلا در مهمترين رويداد ورزشي جهان بگو.
اميدوارم ظرفيت اين را داشته باشم كه بتوانم در المپيك طلا بگيرم. مردم بايد دعا كنند تا من بتوانم به اين قله برسم. اين سقف آرزوهاي ورزشي من است.
* خونسرد مبارزه ميكني يا استرس داري؟
كلاً بازيكن خونسرديام اما از باخت خيلي ناراحت ميشوم. هر باخت، تجربه تلخي است برايم اما درسي كه از آن ميگيرم، در مبارزههاي بعديام به من كمك ميكند.
* راستي عضو كدام باشگاه هستي؟
سال گذشته عضو باشگاه قوامين بودم اما فعلاً هيچي.
* احتمالاً منتظر قراردادهاي خوب هستي؟
در تكواندو كه خبري از پول نيست. پولها جاي ديگري است.
* مثلاً فوتبال؟
فايدهاي ندارد. حالا ما مدام حرف بزنيم و بگوييم. به گوش كسي كه نميرسد. رشتههاي ما مظلوم هستند. ما اين همه افتخار ميآوريم اما در آخر هيچي. سرگل همه رشتههاي ورزشي تكواندو، وزنهبرداري و كشتي است اما رسيدگي به اين سه رشته كمتر از ساير رشتههاست. اميدوارم در كنار فوتبال به اين رشتهها هم نگاهي شود. تنها دلخوشي ما اين است كه هر 4 سال يك بار مسابقاتي مثل بازيهاي آسيايي انجام شود تا اگر توانستيم، مدال بگيريم و يك پاداشي اما خيلي مواقع آن را هم نميدهند. مسئولان ما فقط وعده و وعيد 4 ساله ميدهند.
* قراردادت سال قبل چقدر بود؟
من سال قبل مدال طلا نداشتم اما 10 ميليون قراردادم بود. خب امسال شرايط فرق كرده است. سال پيش نياز داشتم خودم را نشان بدهم.
* امسال چطور؟
از 18 آبانماه ليگ شروع ميشود. شايد رقم قرارداد به 40 ميليون برسد. تازه شايد اما واقعاً اين درد است. من سال قبل شنيدم كه آقاي بهداد سليمي كه اين همه افتخار براي ايران آورده است با مليحفاري 35 ميليون قرارداد بسته است. خب، حق آقاي سليمي و شأن و شخصيت ايشان واقعاً اين رقم است؟
* شما پيشنهادهاي خارجي نداريد؟
بازي كردن در خارج از كشور به صرفه نيست. من برنامههايم را به اهداف خودم گره ميزنم كه بتوانم به آن هدف بزرگم برسم.
* چه انتظاري از مسئولان داري؟
به وعده و وعيدهايي كه دادهاند، عمل كنند. ورزشكاران را ببينند. من سنم كم است اما خيلي از ورزشكاران زن و بچه دارند. آنها ماهها در اردو هستند و درآمد ديگري هم كه ندارند. خيلي از ورزشكاران بودهاند كه مدالهاي خوبي براي ايران گرفتهاند اما به دليل بياعتنايي رفتند و ديگر نيامدهاند.
* در كدام رشتهها؟
خيليها با من حرف زدهاند. مثلاً در بوكس، تكواندو و كشتي. ورزشكاران اين رشتهها اينقدر مظلوم هستند كه هرقدر هم به آنها بياعتنايي ميشود اما به عشق مردم و به عشق ايران و براي اينكه دل مردم را شاد كنند، مسابقه ميدهند. البته اميدوارم مردم هم ما را درك كنند. آنها ورزشكار را با كسب يك مدال بالا نبرند و با ناكامي او را زمين نكوبند. دلخوشي ما هم همين مردم هستند اگرنه ما كه از مسئولان دلخوشي نداريم. من خودم به شخصه به عشق مردم و خانوادهام ميجنگم و مبارزه ميكنم.
* پس از بازگشت به ايران استقبال از تو چطور بود؟
مردم كه براي من سنگتمام گذاشتند. شرايط خيلي خوب بود اما يك چيز به مسئولان بگويم كه تفرقه ايجاد نكنند. يك سريها ميگفتند فرزان بچه شهر ماست و يك سري هم ميگفتند نه او در دهات ما متولد شده است. اين تفرقهها درست نيست. من پسر ايران هستم و خواهش ميكنم مسئولان دست از اين كارهايشان بردارند.
* فرق فرزان عاشورزاده با ساير همسن و سالان خودش چه بوده كه توانسته در اين سن كم مدال طلاي بازيهاي آسيايي را كسب كند؟
من كاري به ديگران ندارم و بياحترامي هم نميكنم اما ركن اصلي خانواده است. پدرم و مادرم و در كنار اين دو عزيز استادم لطف بزرگي به من كردند. آنطور كه بايد و شايد من را راهنمايي كردند و كمك خدا هم شامل حالم شد كه توانستم طلاي بازيهاي آسيايي را به دست بياورم.
* چه برنامهاي براي بازيهاي انتخابي المپيك داري؟
راه دشواري است. واقعاً در مسابقات انتخابي، بهترينهاي دنيا حضور دارند. كار خيلي سختي است اما تيم ما همدل است. من براي همه در همه وزنها آرزوي موفقيت ميكنم. اميدوارم من هم بتوانم به خواستههايم برسم و در المپيك برزيل افتخارآفريني كنم.
* اگر اشتباه نكنم سال سوم دبيرستان هستي. درست است؟
بله سال سوم. عمران ميخوانم. البته امسال هم نتوانستم واحدهايم را پاس كنم. اين شيرينترين تجديدي تاريخ بود ديگر. (فقط ميخندد)
* ميخواهيم از يوسف كرمي كاپيتان تيمملي حرف بزنيم. شكست خوردن او اوضاع اردو را به هم ريخت. به خصوص روحيه شما را؟
با شكست آقا يوسف شرايط سخت شد. ايشان ورزشكار بزرگي است و مدالهاي زيادي دارد. من فكر ميكنم حالا حالاها در وزن هفتم شايد كسي نتواند مدالهاي او را كسب كند. خود يوسف آدم بزرگي است. من ميخواهم بگويم كه با توجه به شرايط، مردم ما كرمي را آنطور حمايت نكردند. يك روز به او لقب تانك دادند و يك روز... اين روزها براي همه ورزشكاران هست. براي يوسف سخت بود. او ميخواست آخرين افتخارش را هم كسب كند اما نشد و از همانجا خداحافظي كرد. دركل شوك بزرگي بود.
* شما نترسيديد؟
ترس در دل بچهها افتاد اما ورزشكاران ما اينقدر ذهنيت حرفهاي دارند كه بتوانند اين شرايط را درك كنند اما واقعاً ما ناراحت شديم.
* فرزان اگر بخواهد خداحافظي كند، چه وقتي را انتخاب ميكند؟
صددرصد در اوج اين كار را انجام ميدهم. من براي خودم پيشبينيهايي كردهام اما كسي از آينده خبر ندارد. از خدا ميخواهم كمكم كند.
* با طلايي كه گرفتي از خدمت سربازي هم معاف شدي؟
در كنار مدال و جوايزي كه گرفتم، اين بهترين جايزه من بود. ورزشكاران از خانوادههايشان دور هستند و اين كار هم خود ورزشكاران و هم خانوادههاي آنها را خوشحال ميكند.
* شما را شهر بازي نبردند؟
نه، ما را نبردند. كلاً من چون نفر آخر بودم چيزي به من نرسيد. سفير ايران در كره به همه مدالآوران يك تبلت ميداد اما نوبت من كه شد با دوربين عكاسي كه جايزه مدال برنز بود، غائله را ختم كردند.
* ممكن است روزي برسد كه فرزان عاشورزاده از حضور در تكواندو ابراز پشيماني كند؟
همين الان خيلي از بچههاي ما ميگويند اگر وقتمان را روي رشتههاي ديگر ميگذاشتيم، بهتر بود اما اميدوارم اين شرايط براي من پيش نيايد. خدا نكند هيچ ورزشكاري اين شرايط را تجربه كند اما شرايط سختي است. من به رشتههاي ديگر به خصوص فوتبال علاقهاي ندارم چون پول و زرق و برقهاي اين رشتهها انگيزه آدم را كم ميكند. رشتههاي ديگر همه منبع درآمد دارند.
* معمولاً مدالآوران، قهرمانان المپيك و ... پس از بازنشستگي رو به سياست ميآورند. فرزان هم این تصمیم را دارد که روزی به سياست ب
پيوندد؟
از ركنهاي اصلي من نيست. در سن و سالي هم نيستم كه بخواهم درباره سياست حرف بزنم. چون از هدفم دور ميشوم اما شايد در آينده اتفاقي بيفتد كه غير قابل پيشبيني باشد.
251 41
نظر شما