برنده چهارمین مسابقه پیامکی خبرورزشی، داوود محمودپور اصل از کرج بود.
به گزارش خبرآنلاین؛ مانند برندههاي قبلي وقتي به او گفتيم 5 ميليون تومان برنده شده است، باورش نميشد و فكر ميكرد كسي او را سركار گذاشته است! بعد از اينكه آقا داود جايزه 5 ميليوني را از دستان حميد استيلي گرفت و خيالش راحت شد، دقايقي كوتاه با او حرف زديم.
*چرا وقتي تماس گرفتيم باور نميكرديد كه برنده شدهايد؟
باوركنيد فكر كردم دوستانم هستند و قصد دارند مرا سركار بگذارند و اصلاً باورم نميشد كه برنده شدهام!
*وقتي محمدخاني تماس گرفت كه برنده شديد خيالتان راحت شد؟
بله، ناصرخان كه رنگ زد خيالم راحت شد و خيلي خيلي خوشحال شدم.
*وقتي به شما زنگ زدند چه اوضاعي داشتيد؟
من داشتم تلويزيون نگاه ميكردم و اصلاً حواسم نبود كه الان وقتي است كه در خبرورزشي قرعهكشي ميكنند و برنده هم معلوم ميشود.
*از جريان اساماس زدن و شركت در مسابقه بگوييد.
روز شنبه گذشته من به همراه پسرم به تبريز رفته بوديم، در بازار تبريز روزنامه خبرورزشي را پيدا نكردم اما پسرم در كوي وليعصر تبريز روزنامه را برايم خريد و به من داد و من هم همانجا سريع در مسابقه پيامكي خبرورزشي شركت كردم. جالب بود از تبريز اساماس زدم اما قسمت اين بود كه در خبرورزشي برنده شوم و خانهام هم كه در كرج است.
*حالا واقعاً فكر ميكرديد كه در جايزه پنج ميليوني برنده شويد؟
شايد باورش براي برخيها سخت باشد اما از روزي كه اين مسابقه اعلام شد يك احساسي در قلبم وجود داشت كه برنده ميشوم.
*خبرورزشيخوان هستيد؟
از سال 1376 روزنامه خبرورزشي را ميخوانم، تقريباً از همان شمارههاي اولش. من خبر را خيلي دوست دارم و مهمتر از آن خيلي قبولش دارم چون تقريباً تمام چيزهايي كه در اين روزنامه مينويسند واقعيت دارد و اين روزنامه هميشه به ذهن و شعور خوانندگانش احترام ميگذارد.
*ارزيابيتان از مسابقه پيامكي خبرورزشي چيست؟
حقيقتاً روزنامه خبرورزشي هميشه در قلب ورزشدوستان جايگاه ويژهاي دارد و اينطور نيست كه خوانندگانش فقط براي موضوع خاصي خبرورزشي را بخوانند چون آنها در اين روزنامه با خواندن حقايق و مطالبي كه خواننده را ارضا ميكند، به نوعي از اين روزنامه جواب لازم را گرفتهاند اما بههرحال اين مسابقه هم به نوعي خوانندگان خبرورزشي را تشويق ميكند و خوانندگان زيادتان را پرشمارتر ميكند.
*با 5 ميليون چهكار ميكنيد؟
بخشي از بدهيهايم را ميدهم و متعاقب آن بليت خارج از كشور يعني آمريكا را ميخرم تا به عروسي دختر خواهرم بروم، البته بايد يك ميليون آن را هم بين 4 فرزندم تقسيم كنم چون آنها بدجوري منتظر پاداش خودشان هستند!
* برنده شدن در مسابقه را به نوعي مديون پسرتان نميدانيد؟
بله، چون او روزنامه را خريد و به من داد و الان هم كه با شما حرف ميزنم، با خانوادهاش در كاناداست.
* نگفتيد شغلتان چيست؟
من كارپرداز شركت تشريك ساختماني هستم.
* ساكن كجا هستيد؟
مهرشهر كرج.
* به پسرتان گفتيد برنده شديد؟
گفتم اما اولش باورش نميشد و دائم ميخنديد و ميگفت مرا سر كار نگذار! اما بعداً فهميد حقيقت دارد و كلي هم خوشحال شد و به من تبريك گفت.
* پرسپوليسي هستي يا استقلالي؟
پرسپوليسي دو آتيشه. اتفاقاً 4 تا بچه هم دارم؛ دو تا پسر و دو تا هم دختر كه هر چهارتاي آنها هم پرسپوليسي هستند.
* حتماً خيلي هم خوشحال شدي كه جايزهات را از حميد استيلي گرفتي؟
واقعاً خوشحال شدم. حميدخان آدم نجيب و باشخصيتي است و خيلي خوشحال شدم كه اين جايزه را از ايشان گرفتم و شيريني جايزه براي من دوچندان شد.
* بهترين خاطرهاي كه از پرسپوليس داري به چه موضوعي برميگردد؟
به سال 1352 و بازي ششتاييها كه بدون شك يكي از بهترين روزهاي زندگيام محسوب ميشود. آن موقع ماشين نداشتم و در تهران ساكن بودم. يادم هست كه آن روز واقعاً خوشحال بوديم و به دليل بردن رقيب ديرينه از خوشحالي در پوست خود نميگنجيديم. با اتوبوس دو طبقه و بليت دو زاري (دو ريالي) به ورزشگاه رفتم اما براي برگشت ماشين گيرم نيامد ولي يك پرسپوليسي كه از برد پرگل تيم خيلي خوشحال بود، مرا سوار كرد و به محلهمان تا اميريه تهران آورد. يادش بهخير ...
43 43
نظر شما