ایده پرورش گیاهان تراریخته (اصلاحژنتیکیشده) ده سال پیش با خشم طرفداران محیطزیست، کنار گذاشته شد ولی اکنون با تغییرات آبوهوایی و افزایش گرسنگان جهان، زمینه بازگشت آنها فراهم شده است. منازعه اصلی در این باره میان انجمنهای علمی، سیاسی و زیستمحیطی است. اما اکنون سوال این است که چه چیز درباره گیاهان تراریخته حقیقت دارد؟
بحث تا چندی پیش درباره داراها و ندارها بود. داراهایی همچون شرکت «تسکو» که یک و نیم میلیون یورو از سود 6 ماهه امسال خود را بر اثر افزایش جهانی قیمت گیاهان به دست آورده است. اما ندارها مردمی از اتیوپی، سومالی و شمال آفریقا هستند که بر اساس اعلام سازمان ملل با قحطی فاجعهآمیزی مواجهاند. چیزی که بین فروشگاههای انگلیسی و پهنه بزرگ آفریقا مشترک است، خالی بودن هر دو از گیاهان تراریخته است.
به گفته دیوید کینگ، سرپرست محققان دولت بریتانیا در زمینه کشاورزی، این گزارشها بسیار پیچیده است. کینگ درسخنرانی اخیر خود اعلام کرده زندگی طبقات متوسط جامعه در جهانی که روزبهروز در حال توسعه است، به واسطه انتخابهای غذایی در معرض خطر قرار دارد. به گفته او مساله این است که غرب تمایل به مصرف مواد اورگانیک پیدا کرده و از طرفی در آفریقا هر روز تعداد زیادی بر اثر گرسنگی از بین میروند. همین عوامل موجب آغاز نزاع دوباره بر سر گیاهان تراریخته شده است.
در یک طرف شرکتهای بیوتکنولوژیک و حامیان آنها در انجمنهای علمی قرار دارند که باور دارند گیاهان اصلاحژنتیکیشده این خوبی را دارند که قیمت غذاها را کاهش داده و محصول را افزایش دهند و موجب زراعت در زمینهایی شوند که لمیزرع باقی ماندهاند و بهاینترتیب گرسنگان جهان کمتر شوند. در طرف دیگر نیز طرفداران محیط زیست قرار دارند که پیشبینی میکنند تاوان این محصولات جدید و آنچه که این گیاهان در بدن و محیطزیست ما به جای خواهند گذاشت را به شکل بدی باید پرداخت. مخالفان نگران آن هستند که دستکاری ژنتیکی موجب برآمدن اَبَر-گیاهان هرز و بحران های جدی برای محیط زیست زمین شود.
برخی مانند روکر، وزیر سابق کشاورزی بریتانیا، معتقدند نباید با تکنولوژی مبارزه کرد ولی در مقابل فردی مانند هیلاری بن، وزیر جدید محیط زیست و غذای بریتانیا، قرار دارد که مخالف هرگونه آزمایش گیاهان اصلاحژنتیکیشده است.
پروفسور باب ویستون و همکارانش یک مطالعه جهانی در مورد بهکارگیری این نوع کشاورزی و کمک آن در رفع گرسنگی جهانی انجام دادهاند. آخرین گزارش آنها در فرودینماه منتشر شد که نتایج آن در مورد گیاهان اصلاحژنتیکیشده، مثبت نبود و این برای مخالفان اینجور گیاهان، یک پیروزی محسوب میشد.
در حالی که دیدگاه روشنی درباره خوبیها و بدیهای محصولات کشاورزی تراریخته وجود نداشت، ادعاهای شرکتهای بیوتکنولوژیکی که معتقد بودند این گیاهان میتوانند نوشدارویی برای گرسنگان جهان باشند، از سوی متخصصان رد شد. به نظر میرسید این منازعه به نفع آنها پیش میرود؛ بهخصوص زمانی که ولیعهد بریتانیا، شرکتهای بیوتکنولوژی را متهم به رفتاری خشونتآمیز با طبیعت و بشریت کرد. با این حال دوباره ورق برگشت و وزیر علوم و وزیر محیطزیست بریتانیا، هر دو، اظهارنامهای درباره خوبیهای گیاهان تراریخته صادر کردند. تا سالها به نظر میرسید منازعه بر سر این گیاهان به پایان رسیده تا اینکه دوباره بازی شروع شد.
هفتهنامه بریتانیایی آبزرور، خوانندگانش را دعوت به اظهارنظر در این باره کرد. صدها پاسخ دریافت شد. عده زیادی از آنان دوستداران زمین یا صلح سبز و بسیاری نیز طرفدار انجمنهای علمی بودند. اما هنوز کسی نمیتواند به صراحت بگوید کدام یک اشتباه میکنند و رویکرد متخصصان به این مساله دوگانه است.
از دید هیلاری بن، وزیر جدید کشاورزی بریتانیا، باید از همه نظر مراقب بود. منازعه بر سر گیاهان اصلاحژنتیکیشده شامل همه چیز از جمله سیاست، حقوق، تجارت، علم و روابط بین فقیر و غنی میشود؛ در این میان نیز مصرفکننده قرار دارد که تلاش میکند انتخاب درستی انجام دهد.
دکتر میشل آنتونیو یکی از کسانی بود که با آبزرور تماس گرفت. او به عنوان رئیس گروه بیولوژی هستهای بیمارستان گای و یکی از اعضای سابق گروه مشورتی دولت بر سر گیاهان تراریخته چیزهای زیادی درباره تغییرات ژنتیکی میداند. او میگوید: ما در تحقیقاتمان به منظور درمان بیماریهایی مانند فیبروز کیستی با ارگانیسمهای اصلاحژنتیکیشده کار کردیم. به همین دلیل او معتقد است گیاهان اصلاحژنتیکیشده به شکل بالقوه خطرناک هستند. مسالهای که او مطرح میکند درباره نتایج ناخواستهای است که تغییرات ژنتیکی میتواند داشته باشد.
او میگوید: در اصل جهش فرایندی است که میتواند باعث تغییرات ژنومی غیرقابل انتظار شود. تاکنون شرکتهای بیوتکنولوژیکی مانند مونسانتو چهار محصول سویا، برنج، ذرت و پنبه را با تغییرات محدود مانند مقاومت دربرابر علفکشها به بازار آوردهاند بنابراین میتوان علفهای هرز را بدون ایجاد خطر برای زمین، ریشهکن کرد.
سوال دیگری که وجود دارد این است که آیا امکان دارد ما در تحقیقاتمان به طور ناخواسته موجب ایجاد اثرات سمی شویم؟ آنتونیو میگوید: این کار دقیقا براساس مطالعات ژنتیک نیست بلکه بر پایه اصولی است که در آن گیاهان و نمونههای اصلاحژنتیکیشده با هم مقایسه میشوند و اگر به این نتیجه برسند که از هر لحاظ با هم مشابهند برای کشت مناسب قلمداد خواهند شد.
در آمریکا که 90 درصد سویای مصرفی آن در حال حاضر اصلاحژنتیکیشده است، مردم حدود یکسال است که این کالا را بدون تاثیرات مضر مصرف میکنند؛ شاید به این خاطر که کسی به دنبال کشف تاثیرات این قبیل محصولات نیست. به طور خلاصه آنتونیو معتقد است به این دلیل که هیچکس دقیقا تاثیرات مخرب این نوع گیاهان را نمیداند، نمیتوان نتیجه گرفت که این نوع گیاهان خطرناک نیستند. چندی پیش چند مقاله علمی درباره عواقب ناخواسته این نوع گیاهان منتشر شد اما محققان باز هم نمیتوانند با اطمینان درباره عواقب این گونه جهشها سخن بگویند.
پروفسور ویوین مووسس، بیوتکنولوژیست کالج کینگز لندن، میگوید: این درست نیست که بگوییم جهشها در تمام ژنوم اتفاق میافتد. مقالهای که بهتازگی منتشر شد به همین موضوع اشاره داشت که تغییرات به طور ویژه در جاهایی که محققان میخواستند اتفاق میافتاد.
در هر صورت مووسس معتقد است: مقاومت در برابر این نوع گیاهان به درک ما از علم مربوط است. او به این نکته اشاره میکند که برای دو سال در فروشگاههای انگلیس گوجه فرنگیهای اصلاحژنتیکیشده و طبیعی در کنار هم قرار داشتند و به یک میزان به فروش میرسیدند اما بعد روزنامهها شروع به نوشتن مطالبی درباره این نوع گیاهان کردند.
در اواخر دهه 80 سندرم ائوزینوفیل که نوعی بیماری خود ایمنی است، بهنوعی پروتئین اصلاحژنتیکیشده به نام تریپتوفان نسبت داده شد که تلفاتی را نیز درپی داشت. این حادثه به عنوان نشانهای از خطرناکبودن این نوع گیاهان قلمداد شد؛ هر چند که نتایج علمی نشان داد تغییرات ژنتیکی نمیتوانستند موجب ایجاد این بیماری شوند.
مووسس میگوید: چیزی که مخالفان تشخیص نمیدهند این است که دستکاری ژنتیکی در محصولات گیاهی ما بسیار ناچیز است. او همچنین میافزاید: در حدود 80 سال قبل محققان شروع به گردافشانی دانهها و درمان آنها با کارسینوژنها کردند با این امید که منجر به جهش شده و بعضی از آنها مفید واقع شود. بسیاری از این آزمایشها منجر به ایجاد دانههایی شد که مفید نبودند اما در حدود 70 درصد از گیاهان کشت شده این کار موفقیتآمیز بود. درحالی که ایجاد جهش اتفاقی است فرایند دستکاری ژنتیکی دقیق است. تفاوت اینجاست که به طور معمول تولید گیاهانی مانند گوجهفرنگی نیازی به انجام آزمایشهای رژیمی ندارد در حالی که برای تولید گیاهان اصلاحژنتیکیشده، پشتسرگذاشتن این آزمایشها الزامی است.
دیوید کینگ معتقد است: ما در کشور خودمان گرسنه نیستیم و وقتی من پیشنهاد میکنم گوجه فرنگیهای اصلاحژنتیکیشده را امتحان کنید، جوابی که میدهید این است که چرا باید ریسک کنیم؟ اما ماجرا در آفریقا این طور نیست. به باور او بسیاری از احساسات علیه اصلاح ژنتیکی را خود شرکتهای بیوتکنولوژی ایجاد کردند.
او میگوید: این خطرناک است که مانع پیشرفت در آینده شویم. این تردید در دو طرف هست که آیا دستکاری ژنتیکی گیاهان میتواند مشکل گرسنگی 850 میلیون آدم را حل کند یا خیر. حامیان ضد دستکاری ژنتیکی معتقدند که هیچ مقاومتی برای کشت این نوع گیاهان صورت نمیگیرد. برخلاف ادعای این گروه شواهدی مبنی بر کاهش کشت این قبیل محصولات وجود دارد.
هر چند در حقیقت هیچکدام از محصولات تراریخته در بازار برای افزایش محصول طراحی نشده و به منظور کاهش قیمت از طریق کاستن نیاز به علفکش بوده است، اما در حال حاضر محصولات با بازده بالا و آنهایی که ممکن است مقاوم به خشکی یا نمک باشند ایجاد شدهاند. اعلام اینکه تحقیقات درباره این نوع گیاهان باید متوقف شود مانند این است که بگوییم ما هیچ پیشرفتی در تولید واکسن مالاریا نداشتهایم، پس دیگر روی آن کاری انجام ندهیم. اگر این محصولات جای ثابتی در محیطزیست پیدا کردهاند، هیچ راهی برای از میان برداشتن آنها وجود ندارد. این تصور که یک محصول مقاوم و یا علفکش میتواند به وسیله گردافشانی با باد به شکل غیرقابلتوقفی در قسمتهای مختلف باقی بماند، تنها یک تئوری است.
انگلیس سالهاست که در تکنولوژی دستکاری ژنتیکی گیاهان پیشرو است، اما با استقبال سرد مصرفکنندگان مواجه است. بههرحال نمیتوان انتظار داشت بهاینزودیها فروشگاههای بریتانیا با گیاهان تراریخته پر شود؛ اما همین گیاهان، امید بزرگی برای گرسنگانی هستند که توان سیرکردن شکم خود را در این روزهای دشوار ندارند.
گاردین - اکتبر 2008/ نسرین خسروشاهی
نظر شما