مهاجرت از ونزوئلا به كشورهاي همسايه به يك بحران تبديل شده است. فرار از ونزوئلا، مسالهاي تازه نيست و سالهاست كه ادامه دارد، اما روي كار آمدن نيكولاس مادورو در اين كشور و فشارهاي شديد اقتصادي سالهاي اخير باعث افزايش موج مهاجرت شده است و طي ماههاي اخير، بعد از برگزاري انتخابات زودهنگام توسط مادورو، شكل بحراني به خود گرفت. ريشه اصلي فرار مردم ونزوئلا در مسائل سياسي است. اما اين مشكلات سياسي...
روياروييها و شكافهاي سياسي، اقتصاد و معيشت مردم را تحتتاثير خود قرار داده و كشور را به سمت ورشكستگي برده است. روزگاري ممكن بود،تصور شود كه ورشكستگي و فروپاشي ونزوئلا، چيزي جز يك جنگ رواني و رسانهاي از سوي امريكا براي سرنگون كردن دولت سوسياليست حاكم بر كاراكاس نيست، اما امروز مشخص شده كه مساله ونزوئلا فراتر از يك وانمايي رسانهاي از شرايط اقتصادي و سياسي است. امروز تقريبا اجماع در ميان كارشناسان، پژوهشگران و رسانههاي سراسر جهان شكل گرفته كه ونزوئلا به يك كشور ورشكسته و درآستانه فروپاشي تبديل شده است.
آنچه تا چند سال پيش رويارويي ميان گروههاي سياسي و ميان يك كشور جهان سوم با امپرياليسم تصوير ميشد، اكنون به شكل قابللمسي به فروپاشي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي تبديل شده است. گزارشهاي نهادهاي بينالمللي اقتصادي و مالي، در كنار گزارشهاي نهادهاي حقوق بشري و رسانههاي مستقل، نشان ميدهد كه عملا دولت كاراكاس از تامين نيازهاي شهروندان اين كشور بازمانده است و مردم راهي به جز فرار به كشورهاي همسايه ندارند. شهروندان ونزوئلا، راههاي مختلفي را براي تغيير وضعيت در اين كشور توليدكننده نفت خام انجام دادند، پيوستن به گروههاي اپوزيسيون، تظاهرات مسالمتآميز، راي به مخالفان، خشونت و تلاش براي برگزاري همهپرسي، يك به يك توسط مخالفان دولت نيكولاس مادورو، امتحان شده است، اما هيچيك از آنها موفق نبود.
مادورو مصمم است كه سياستهاي آشتيناپذير خود را عليه نيمي از مردم كشور با شدت پيش ببرد و به نظر ميرسد در اين مسير بسيار موفق بود. آنچه از عملكرد ٥ ساله مادورو ميتوان فهميد، اين است كه او نيروي سركوب بسيار قدرتمندي در اختيار دارد و براي استفاده از اين نيرو هيچ ترديدي به خود راه نميدهد. نهايتا براي مخالفان مادورو و نزديك به نيمي از جمعيت ونزوئلا كه مخالف سياستهاي او هستند، كمكم راهي به جز فرار و ترك وطن باقي نميماند.
مهاجرت از ونزوئلا از زمان مرگ هوگو چاوز، رييسجمهور پيشين و جانشيني نيكولاس مادورو، شدت بيشتري پيدا كرده بود. بخش عمده مهاجران، كلمبيا را به عنوان كشوري براي يافتن زندگي بهتر يا پلي به سمت كشورهاي توسعهيافتهتر انتخاب ميكردند. مساله مهاجرت و اجازه عبور پناهجويان از مرزهاي ونزوئلا به كلمبيا، سالها مركز اصليترين اختلافهاي سياسي ميان كاراكاس و بوگوتا بود اما با افزايش مشكلات اقتصادي ونزوئلا، امروز اين موج مهاجرت ديگر كشورهاي همسايه ونزوئلا را هم تحتتاثير قرار داده است. كشورهاي همسايه دربرابر اين موج بزرگ از پناهجويان ممكن است در كوتاهمدت تحمل داشته باشند، اما در بلندمدت دچار مشكلاتي خواهند شد.
اهميت ونزوئلا به عنوان يك توليدكننده مهم نفت خام و تامينكننده انرژي در جهان باعث ميشود كه وضعيت آن براي بسياري از قدرتهاي جهاني و منطقهاي داراي اهميت باشد. ونزوئلا در شرايطي قرار گرفته است كه نسبت به فشارهاي خارجي روز به روز آسيبپذيرتر ميشود. آنچه تا امروز در ونزوئلا رخ داده است، يك فروپاشي درونزا و به دليل سوءمديريت در سياست، اقتصاد و جامعه بود. اهرم خارجي برخلاف تبليغات دائم دولت ونزوئلا، نقش چنداني در رسيدن به شرايط كنوني بازي نكرده است.
تحريمهاي امريكا تاكنون بيشتر اشخاص و سياستمداران را هدف قرار دادهاند. حال اگر امريكا تصميم به اجراي تحريمهاي فراگير عليه ونزوئلا اتخاذ كند يا كشورهاي همسايه از طريق پيمانهاي امنيتي و نظامي موجود عليه دولت اين كشور اقدام كنند يا حتي تصميم به دخالت نظامي امريكا عليه مادورو اتخاذ شود، به نظر نميرسد چيزي از نظام حاكم در اين كشور باقي مانده باشد كه بتواند در مقابل آن مقاومت كند.
در شرايطي كه صنعت نفت ونزوئلا به دليل فقدان سرمايهگذاري و سوءمديريت بهشدت با مشكل توليد مواجه شده است، اگر تحريمهايي عليه فروش توليد باقيمانده نفت خام اين كشور به خارج اعمال شود، به نظر ميرسد آخرين تير به جسم نيمهجان حكومت سوسياليستي كه مادورو ميراثدار آن شده شليك شود.
* منتشر شده در روزنامه اعتماد
نظر شما