۰ نفر
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۰

سیامک رحمانی، روزنامه‌نگار، در «فرهنگستان فوتبال» درباره حضور شفر در استقلال نوشت.

«تصور کنید که اگر شفری در کار نبود، همین حالا و در انتهای فصل محمود فکری و حتی جواد نکونام با نتایجی که در لیگ یک گرفته­‌اند می‌­توانستند مدعیانی برای نیمکت استقلال باشند. تصور کنید که اگر شفری در کار نبود، سایه بازگشت منصوریان همچنان بر سر تیم بود و می‌­شد به قراردادی دوباره با امیر قلعه‌نویی فکر کرد. به پاشا و نامجومطلق. به خصوص فرهاد مجیدی که نامش در صدر فهرست کسانی است که یک دوره حضور از استقلال طلب دارند. روی نیمکت یا بالای سر مربی یا هر جای دیگر. اتفاقی که ممکن است بسیار هم برای تیم آبی­‌ها مفید باشد اما هر چه دیرتر، کم­ ریسک­‌تر.»

 «منصور پورحیدری ۱۰ دوره، ناصر حجازی و امیر قلعه­‌نویی هر یک ۴ دوره، مظلومی و زرینچه و مرفاوی هر یک دو دوره. شاید کمتر تیم بزرگی را در دنیا بشود سراغ گرفت که نیمکت مربیگری‌­اش این قدر تکراری و خسته‌­کننده بین چند مربی دست به دست شده باشد؛ مربیانی که فقط در یک نقطه تلاقی داشتند، سابقه بازی در استقلال. تاریخ چهار دهه اخیر باشگاه استقلال اگر چه با قهرمانی­‌ها و افتخارات بسیاری آذین شده اما در جای­‌جایش می­‌توان روزها و فصل­‌های ملتهب و بحرانی را دید. وقتی که تیم از نتیجه گرفتن می‌­ایستاد و اغلب حتی نمی­‌توانست نمایش رضایت­‌بخشی داشته باشد و مدیران باشگاه معمولا چاره را در رجعت می­‌دیدند. بازگشت دوباره به چهره­‌های آشنا؛ اسطوره‌­هایی که زمانی در زمین درخشیده بودند و حالا قرار بود روی نیمکت منجی باشگاه محبوب­شان باشد. این که روی سکوها هم در روزهای سخت معمولا همین نام­‌ها را فریاد می‌­زدند، در شکل گرفتن چنین سیکل بسته‌­ای تاثیرگذار بود. اما این هواداران بودند که همیشه دل به مربی کارکشته قدیمی بسته بودند یا مدیران؟ سوالی است که لابد روزی باید درباره آن تحقیق کرد. هر چه بود، نتیجه این ذهنیت، تاجی بود که هر بار بر سر یکی قرار می­‌گرفت؛ ناصر و منصور و امیر و پرویز. و اگر مرگی در کار نبود، این بازی می­‌توانست تا مدت­‌های طولانی‌­تری ادامه پیدا کند. با نام‌­هایی که این وسط تلاش می­‌کردند زنجیر را پاره کنند اما تقریبا همگی موفق بودند و افتخارات هم بین اسطوره­‌های باشگاه دست به دست می‌­شد. همان ناموفق ماندن امثال سکوموروخوف و کخ و ذوالفقارنسب هم بود که سنت را تقویت می­‌کرد. طوری که دورانی بیست‌ویک ساله از ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۵، جز در سه مقطع، هیچ‌گاه رشته پاره نشد. مقاطعی که روی هم دو سال هم نمی­‌شوند. مثل دهه چهل و پنجاه نشد که رایکوف و جکیچ علی دانایی‌فرد بزرگ را عقب راندند و جایگاه ویژه خود را در قلب­‌ها پیدا کردند.

در چهل سال پس از انقلاب استقلال سرزمینی بود که مدام بین سلسله‌­های مختلف دست به دست می­‌شد. از پورحیدری به حجازی و از حجازی به قلعه‌­نویی. دوباره و دوباره. آشی چنان شور که ناگهان از سر استیصال یکی از همین­‌ها پس از مدت­ها خانه­‌نشینی می‌­توانست با شور و هیاهو و قراردادی هفتصد میلیون تومانی برگردد و آبی­‌های هوادار را هم به وجد بیاورد.

به همین خاطر است که باید گفت حضور چند ماهه وینفرد شفر در استقلال، فراتر از جامی که در خرمشهر گرفته و سهمیه‌­ای که برای حضور در فصل آتی لیگ قهرمانان کسب کرده، حتی فراتر از آن چه ممکن است در لیگ آسیایی همین فصل کسب کند و استقلالی­‌ها خود را پس از مدت­ها در آن بالا ببینند، تاثیری سخت و عمیق است. شفر احتمالا می­‌تواند به هژمونی مربیان خودی در باشگاه خاتمه بدهد. هر چند برای مدتی. اما حالا این احساس در هواداران رشد کرده که همیشه نباید چشم به جمع کوچک آشنا دوخت. این توقع که پس از شفر هم یک مربی بزرگ دیگر روی نیمکت بنشیند و بتواند نمایش چشم‌­نواز او را در زمین و پیروزی­‌های دلچسب‌­اش را تکرار کند. شرایطی که البته برای استقلالی­‌های جوان و مدعی خوشایند نیست. تصور کنید که اگر شفری در کار نبود، همین حالا و در انتهای فصل محمود فکری و حتی جواد نکونام با نتایجی که در لیگ یک گرفته­‌اند می‌­توانستند مدعیانی برای نیمکت استقلال باشند. تصور کنید که اگر شفری در کار نبود، سایه بازگشت منصوریان همچنان بر سر تیم بود و می‌­شد به قراردادی دوباره با امیر قلعه‌نویی فکر کرد. به پاشا و نامجومطلق. به خصوص فرهاد مجیدی که نامش در صدر فهرست کسانی است که یک دوره حضور از استقلال طلب دارند. روی نیمکت یا بالای سر مربی یا هر جای دیگر. اتفاقی که ممکن است بسیار هم برای تیم آبی­‌ها مفید باشد اما هر چه دیرتر، کم­ ریسک­‌تر.

حالا تاج و ردای باشگاه، تیول وینفرید شفر است و کاملا هم برازنده اوست. دور از دستان تکراری­‌های مدعی و سهم‌­خواهان جوان. بختش بلند باد!»


256 41

 

کد خبر 774608

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =