به گزارش خبرآنلاین، دانلد در حال حاضر روی پنجگانهای درمورد رابین هود کار میکند. اولین رمان «یاغی» نام داشت که ژوئیه سال 2009 چاپ شد.
رمان دوم «جنگجوی مقدس» نام دارد و داستانش در دوران سومین جنگ صلیبی در قرن دوازدهم میلادی میگذرد و 22 ژوئیه امسال در بریتانیا منتشر میشود.
او در گفتوگویی با رویترز در مورد رابین هود و تازهترین فیلمی که براساس این شخصیت توسط رایدلی اسکات ساخته شده صحبت کرد.
این گفتوگو در جریال جشنواره «هفته سیاه» با موضوع داستانهای جنایی در گیخون واقع در شمال اسپانیا صورت گرفت. این جشنواره یکی از بزرگترین جشنوارههای ادبی در اروپا است.
چه چیزی رابین هود شما را متفاوت میسازد و چرا؟
میخواستم رابین هودی اصیل خلق کنم. حس میکردم از رابین هود یک قدیس ساختهایم. دلیلش هم نسخههای هالیوودی و کتابهایی است که با خوشبینی درمورد رابین هود ساخته و نوشته شده است. با خواندن داستانهای منظوم درمورد این شخصیت شروع کردم، اولین آنها در سال 1450 میلادی نوشته شده و «رابین هود و راهب» نام دارد. و با رابین هودی مواجه شدم بسیار سیاهتر و خشنتر از رابین هودی که میشناسیم.
در این داستان ما آن اشرافزاده خیرخواه و تیرانداز بسیار ماهر را بازنمیشناسیم. بلکه بیشتر با راهزنی آدمکش روبهرو میشویم. او مردی خشن و بیرحم است. البته او ارزشهای اخلاقی خودش را داشته. کلید ماجرا زمانی به دستم افتاد که برای بار هزارم «پدرخوانده» را تماشا میکردم، دن کورلئونه خیلی شبیه بارون دوران فئودال رفتار میکند. رابین هود یک پدرخوانده است.
قبلا درمورد جان کوچولو صحبت کرده بودید، آیا داروغه ناتینگهام و راهب تاک هم در رمان شما حضور دارند؟
همه آنها هستند، اما همگی تا حد امکان اصیل و متفاوت هستند. رمان من در اواخر قرن دوازدهم میلادی میگذرد، در آن زمان راهبی در انگلستان وجود نداشت و در عوض این شخصیت برادر تاک خوانده میشود، بعدها تغییراتی در این واژه پیدا شد و به کلمه راهب رسیدیم.
مجبور بودم برخی داستانهای فرعی همیشگی را در داستانم تغییر بدهم، مثلا جاییکه رابین هود روی دوش راهب مینشیند و در رودخانه بالا و پایین میرود و مبارزه میکند. این صحنه در رمان من بیمعنی بود. پس برادر تاک یک لنجدار است.
درمورد کتاب جدیدتان «جنگجوی مقدس» بگویید.
رابین هود ناخواسته مجبور میشود به همراه ریچارد شیردل به سومین جنگ صلیبی برود که این خودش حماسهای آشنا است. آنها نبردی عظیم با صلاحالدین به راه میاندازند، کسی سعی میکند رابین را بکشد و تا دلتان بخواهد هیجان هست و جنگ و خونریزی.
احتمال دارد یکی از این کتابها فیلم بشود؟
نه واقعا. اخیرا راسل کرو در هیبت رابین هود در ناتینگهام عرض اندام کرده و خیلی هم فیلم خوبی نبود، از این فیلمهای بزن درو که چند تا فیلمنامهنویس دارد و کارگردان از این طرف میرود و ستاره فیلم از آن طرف و فیلمنامهنویس اخراج میشود و یکی دیگر جایش میآید و میگوید:«هی بد نیست این را هم اضافه کنیم.» در نتیجه فیلم شلم شوربای غریبی است.
البته در فیلم انگلستان زیباست، کیت بلانشت عالی بازی میکند وصحنههای نبرد خوب از آب درآمدهاند.
شما برای 20 سال روزنامهنگار بودید، این مسئله در نوشتن کتاب تاثیری داشت؟
من در جنگ افغانستان حاضر بودم و برای روزنامه ایندیپندنت خبرنگاری میکردم، وقتی دنبال بن لادن در غارها میگشتند من خودم در تورابورا بودم. تا دلتان بخواهد خون و جنگ دیدهام و به نظرم این تجربیات صفحات کتاب را رنگین کرده است.
رویترز / 14 ژوئیه
نظر شما