به گزارش خبرآنلاین به نقل از خبرگزاریها، غلامرضا مصباحی مقدم صبح امروز در نشست خبری خود در پاسخ به سوالی مبنی براینکه چرا اصولگرایان به عنوان جریان سیاسی که احمدی نژاد را به جامعه معرفی و هشت سال از او حمایت کردند، در مقابل رفتارهای اخیر او ساکت هستند؟ گفت: من سخنگوی اصولگرایان نیستم. من سخنگوی جامعه روحانیت مبارز هستم که در سال 1384 از آقای احمدینژاد حمایت نکرد. در دور اول از آقای هاشمی حمایت کرد و در دور دوم نیز از هیچ کاندیدایی حمایت نکرد.
اهم اظهارات مصباحی مقدم به نقل از خبرگزاری ها به شرح زیر است:
* احمدی نژاد خودش برآمده از جریان های سیاسی اصولگرا است. احمدی نژاد خودش را کاندیدای مستقل معرفی می کرد و معنی ندارد امروز از کسانی که از آغاز مسئولیت کاندیداتوری او را به عهده نگرفتند بخواهیم در قبال رفتار او پاسخگو باشند.
* اقتضای اصولگرایی پایبندی کاندیداها و مسئولین به اصول است. افراد تا وقتی که اصول را در نظر داشته باشند ، حمایت می شوند. وقتی که اصول را کنار گذاشته و منحرف شوند نباید انتظار حمایت داشته باشند. مساله امروز ما همین است. اتفاقا ما از کسانی که از یک کاندیدا حمایت می کنند می خواهیم که به او بگویند وقتی در انتخابات شکست خورد خضوع کرده و کوتاه بیاید. چرا کوتاه نمی آید و مردم را به خیابان فرامی خواند و همچنان به اعتراضات ادامه می دهد؟ امروز هم چنین اظهار برائتی از ناحیه حامیان آنها (محصورین) نمی بینیم و این نشان می دهد که حاضر نیستند مسئولیت رفتار کاندیدای خود را بپذیرند. این غلط است . اگر مسئولیت را نمی پذیرند لااقل اظهار برائت کنند».
* رفتار اصولگرایانی که قبل از ریاست جمهوری احمدی نژاد از او حمایت کرده و بعدا از او فاصله گرفتند قابل ستایش است « مسئولیت آن ها اقتضا می کند که در جاهایی که رفتارها مطابق اصول است حمایت کنند و جایی که مطابق نیست و در مواضع انحراف پدید آمده فاصله بگیرند».
* سکوت اصولگرایان در قبال احمدی نژاد هیچ جای ایرادی نیست چون انسان موجودی نیست که هیچ وقت تغییر موضع ندهند. امام (ره) نیز فرموده اند که میزان حال فعلی افراد است. بنابراین باید بر اساس حال فعلی افراد باید به آن ها نزدیک شد و از آن ها فاصله گرفت.
* {در پاسخ به اینکه جامعه روحانیت مبارز در قبال رفتارهای احمدی نژاد چه موضع گیری می کند}: « ما در جامعه روحانیت مبارز رفتارهای اخیر احمدی نژاد را مسائل با اهمیتی که نیاز به موضع گیری داشته باشد، تلقی نکردیم. او مایل است که خود را مطرح کند و تصور می کنیم که اگر رسانه ها به او بها دهند به هدف خود می رسد».
* {در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه جامعه روحانیت مبارز در شرایطی که جمنا به دنبال اصلاح ساختاری است و برخی گروه های سیاسی اصولگرا مثل جبهه پایداری، ایثارگران و رهپویان افول کرده اند، چقدر آمادگی ایفای نقش محوری دارد؟}: این کاملا به نظر و انتظار احزاب، گروه ها و شخصیت های سیاسی از جامعه روحانیت بستگی دارد. ما به دنبال این نیستیم که سروری کرده و خودمان را تحمیل کنیم بلکه بر حسب انتظارات و تقاضاهای احزاب و گروه های همسو با جامعه روحانیت مبارز نظر خود را اعلام می کنیم.
* (درباره رایزنی جریانهای سیاسی}: این سوال با بند ۶ اساسنامه جامعه روحانیت سازگاری دارد که هدایت اقشار مردم و گروههای سیاسی از طریق تبیین وظایف اساسی ارائه راه حل است. جامعه روحانیت از نشست جریانهای سیاسی استقبال میکند و آنچه برای ما بسیار مهم است، وحدت و انسجام ملی است و در سایه رهبری باید تلاش کنیم این وحدت و گفتمان محقق شود.
* (در پاسخ به این سوال که آیا اصولگرایان حاضر هستند در این مسیر پیشقدم شوند)؛ به عنوان سخنگوی جامعه روحانیت چند گفتوگو با افراد جناح اصلاحطلب از جمله آقای صوفی و آقای انصاریان داشتم.
* اختلاف سلیقهای بین مجمع روحانیون و جامعه روحانیت وجود دارد که افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده چرا در این چند سال گامی برای برداشتن فاصله بین این دو تشکل برداشته نشده است. در سال ۸۴ مقام معظم رهبری سه تشکل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز را جداگانه دعوت کردند و خواستند که این تشکلهای سیاسی جلسه بگذارند که جامعه مدرسین و جامعه روحانیت این جلسه را برگزار کردند اما در جلسهای که جامعه روحانیت در تهران برگزار کرد، آقای کروبی که لیدر مجمع روحانیون بودند اظهار کردند که نمیشود که با هم وحدت داشته باشیم و گفتوگو کنیم چراکه شما در جایگاه قدرت هستید و ما در قدرت نیستیم. شما تایید صلاحیت و رد صلاحیت میکنید و ما را کنار میگذارید و دستگاه قضایی دست شماست و محاکمه میکنید و شورای نگهبان را در اختیار دارید و در تایید و رد صلاحیتها اقداماتی دارید که آیتالله مهدویکنی فرمودند این جایگاهها جایگاه جامعه روحانیت نیست و به عنوان یک تشکل صحبت میکنیم و اگر مشکلی دارید باید با همان دستگاه بحث کنید.کروبی بیان میکرد که ائمه جمعه در دست شماست و تریبون نماز جمعه و منبرها در دست شماست که این حرفها بوی ناسازگاری میداد و بعد از آن باید میزبان مجمع روحانیون مبارز میبود اما جلسهای برگزار نشد. بنابراین ما استقبال کردیم الان هم ما حرفی نداریم اما تبعاً باید دوستان بپذیرند که اگر بنای گفتوگو نشست است باید یک اصول مشترک را بپذیریم و کمیتهای بنشیند و این اصول مشترک را تدوین کند که البته مشترکات ما کم نیست و بسیار زیاد است و همه ما اسلام، انقلاب، رهبری و امام را قبول داریم و تعبیت از رهبری را قبول داریم که شاید در آن شدت و ضعف وجود داشته باشد اما نقاط اشتراک زیاد است و احیاناً ارزشهای مورد نظر ما باید مطرح شود که تعداد اشتراکات آن کم نیست.
* آنچه بعد از سال ۸۸ بیشتر موجب شکاف و شقاق شد مساله فتنه بود که انتظار داشتیم دوستان خضوع کنند و کنار بیایند و خبر داریم که برخی در مجمع روحانیون مبارز مواضع را پذیرفتند که جناب موسوی به نتیجه انتخابات معترض بود تقلب به این گستردگی را نپذیرفتند اما این را به صراحت بیان نمیکنند که شاید اگر بیان میکردند این فاصله به وجود نمیآمد و آن استخوان لای زخم که باقی مانده پدیدار نمیشد.
* برای نزدیکی گروههای سیاسی به ویژه روحانیت نیازمند تغییر مواضع اصلاحی و تندرویها هستیم و ما مواضع تندی نسبت به دوستان آن طرف نگرفتیم و همیشه مواضع معتدل بوده و انتظار داریم که اصلاحی در مواضعشان صورت گیرد تا امکان نشست فراهم شود.وقتی که مجمع روحانیون شکل گرفت به ذهنم آمد که روحانیون همیشه از قبل از انقلاب یکپارچه بودند اما امام مصلحت دانستند و این نظرها و اختلاف عقیدهها طبیعی است و آن را نفی نمیکنیم اما نباید این اختلافات عمیق میشد و متاسفانه این اختلافات عمق هم پیدا کرده است.
* {علت سکوت جامعه روحانیت در مناظره های 88 نسبت به رفتار احمدینژاد} یادم میآید که علت عدم واکنش ما تاثیرگذاری روی انتخابات بود و یک خطایی احمدینژاد کرده بود اما یک بیانیه دادن از ناحیه جامعه روحانیت مبارز احیانا ورق را برمیگرداند. آن هم در مقابل رقیبی که مطلقا قبول نداشت و بعدا مکرر مواضع متفاوت نسبت به آقای احمدینژاد داشت و منتقد ایشان بودیم.
29214
نظر شما