زهرا علیاکبری: ادغام؛ آیا قرار است نام هایی از بانک های ایرانی به تاریخ سپرده شوند و ادغام بانک های کوچک را بزرگ کند؟
قدمت بانکداری در ایران باستان به دوران امپراطوری هخامنشیان باز می گردد.سال های بعد ، وقتی تاریخ به روزگار ناصرالدین شاه رسید، نامه ای از سوی امین الضرب ، صراف به نام ایرانی به ناصرالدین شاه رسید و در آن فواید بانک و بانکداری مورد اشاره قرار گرفت اما شاه به این پیشنهاد وقعی ننهاد تا هشت سال بعد در سال 1266 ، «بانک جدید شرق»بدون اخذ مجوز از دولت درعمارت شرق میدان توپخانه شعبه مرکزی خود را دایر کند و بلافاصله شعب دیگری در شهرهای تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز، رشت و بوشهر تاسیس نماید.
سه سال بعد این بانک که مرکز آن در لندن بود کلیه اموال و امتیازات خود را یک جا به بانک شاهنشاهی واگذار کرد. بانکی که توسط بارون جولیوس دو رویتر مؤسس خبرگزاری رویتر در ایران تاسیس شد. وی اجازه انحصاری تاسیس بانک شاهنشاهی را به مدت شصت سال از ناصرالدین شاه گرفته بود.
این بانک معاف از مالیات بود و تنها سالیانه شش درصد از سود خالص بانک (حداقل سیزده هزار تومان) به دولت ایران تعلق میگرفت. چهار دهه قبل اما،با پیروزی انقلاب اسلامی ایران طرح ملی شدن بانک ها به مرحله اجرا درآمد و بانکهای تازه تاسیس از ادغام انبوهی بانک خصوصی و دولتی تشکیل شدند تا بانکداری در ایران فراز تاریخی تازه ای را تجربه کند . بعدها، در دهه هشتاد، تولد اولین بانک خصوصی در ایران ، شرایط را برای نظام بانکی دگرگون کرد و حالا از پس دو دهه ، بار دیگر طرحی مبنی بر ادغام بانک ها به گوش می رسد.
حالا ولی الله سیف رییس کل بانک مرکزی از طرحی یاد می کند و از آن دفاع می کند که برمبنای آن قرار است هزینه خدمات و قیمت تمام شده در بانک ها ، با اجرایی شدن عملیات ادغام کاهش یابد.
آلبرت بغزیان ، استاد دانشگاه تهران و سید حسین سلیمی، نائب رئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی در مناظره ای با موضوع «ادغام بانکها؛ آری یا نه» دو دیدگاه محالف درباره این طرح دارند. اگرچه هر دو کارشناس وضعیت نظام بانکی را مناسب نمیدانند و معتقد به ضرورت اصلاح و بازنگری در نظام بانکی ایران هستند، اما راهکارهای مختلفی را برای رسیدن به این هدف مطرح می کنند.مشروح این مناظره در کافه خبر انجام شد.لطفا بخوانید:
******
رییس کل بانک مرکزی به تازگی از بررسی طرحی تحت عنوان طرح ادغام بانک ها خبر داده است، فکر می کنید در این فضا ادغام بانک ها به سود اقتصاد ایران است ؟
سلیمی: دنیای امروز ما دنیای رقابت است. اگر بانک های ایران بخواهند وارد دنیای جدید شوند، باید حتما این تجربه را پشت سر بگدذارند. در حال حاضر ما 39 بانک و موسسه اعتباری در ایران داریم که این تعداد، نسبت به توان اقتصاد بالاست. ادغام بانک ها می تواند زمینه را برای بهبود ساختار بانکی ایران فراهم نماید.من معتقدم ادغام بانک ها می تواند به افزایش بهره وری بانک های ایران منجر شود.اگر نگرش ما افزایش نرخ بهره وری در بانک هاست، چاره ای جز اجرای این طرح پیش رویمان نیست.
ادغام بانک ها قدرت رقابت را افزایش می دهد و رقابت نیز کلید افزایش بهره وری است. بررسی کنید ببیند پس از ورود بانک های خصوصی،رقابت تا چه میزان افزایش یافت.حالا زمان آن رسیده که قدرت بانک ها برای بین المللی شدن افزایش یابد. بقای هر بنگاه اقتصادی در افزایش نرخ بهره وری است و ما نیز باید از منظر کفایت سرمایه و سایر المان های مطرح ، خود را با جهان هماهنگ کنیم.
بغزیان:اگر هدف ادغام افزایش بهره وری است، من هم می گویم اتفاقی بسیار مبارک در حال رخ دادن است اما من با تکیه بر تجربه ای دیگر این موضوع را بررسی می کنم.ما در ایران کم ادغام و انحلال و تفکیک نداشتیم.همین حالا که روبروی هم نشسته ایم درباره ادغام بانک ها حرف بزنیم،جایی دیگر ادغام به بن بست رسیده است.مثلا در وزارتخانه ها.ما در کشوری زندگی می کنیم که به بهانه افزایش بهره وری،حتی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور منحل شد.نتیجه چه بود؟ من ادغام را از زاویه ای دیگر بررسی می کنم.ادغام یک طرف و پروسه بعد از ادغام یک طرف دیگر.می دانید چرا ادغام وزارتخانه ها جواب نداد و امروز ما دوباره در صددیم آنها را از یکدیگر جدا کنیم ؟خیلی ساده است. چون موضوع را به حذف یک وزیر تقلیل دادیم و بعد هم کسی نتوانست این وزارتخانه یا موجود عظیم غول پیکر را اداره کند. به این ترتیب بعد از سال ها به این نتیجه رسیده ایم راه را اشتباه رفته ایم و باید دوباره وزارتخانه را تفکیک کنیم.حالا بحث بر سر ادغام بانک هاست.
ما آخرین راه را اول می بینیم.حالا هم که بانک ها با مشکل و بحران دست و پنجه نرم می کنند،می گوییم ادغام.وزارتخانه فلان با مشکل روبرو شده است می گوییم تفکیک؛ بحث من این است.
ریشه های وضعیت فعلی نظام بانکی
این طور که من متوجه شدم آقای بغزیان ادغام را عجولانه می دانند . نظر شما ، آقای سلیمی در این زمینه چیست ؟
سلیمی:حالا من می خواهم توجه شما را به بحث دیگری جلب کنم.ببینید ما درگیر مشکلات اساسی هستیم.امروز می رویم با فلان بانک بین المللی مذاکره کنیم تا کار بزرگی انجام دهیم. نتیجه چیست؟ با این بانک ها می شود امیدی به برقراری روابط با بانک های بزرگ داشت؟ سرمایه بانک های بزرگ اروپایی و... "میلیارد دلار" است در حالی که سرمایه بانک های ما در حدود 100 میلیون دلار و 150 میلیون دلار و ... است.با این سرمایه های می خواهیم برای یک همکاری بزرگ مثلا 50 میلیارد دلاری اقدام کنیم؟ حرف های ما را بانک های بزرگ دنیا می شنوند.خوب به محض دیدن صورت های مالی ما و کفایت سرمایه،می گویند بروید و با بانک های کوچک ما که در حد و اندازه شما هستند مذاکره کنید.
در این شرایط چکار کنیم؟ سهامداران ما که چندان روی خوشی به افزایش سرمایه ها نشان نمی دهند. پس می توانیم از راه ادغام مشکل را حل کنیم. از طرف دیگر مردم از بانک ها توقع دارند . می گویند چرا بانک باید درگیر مشکل باشد.روزی در این مملکت با سرمایه 3 میلیاردی مجوز تاسیس بانک صادر می شود.خوب حالا در بازل دو قوانین بین المللی کفایت سرمایه از 3 درصد به 8.5 درصد و در دوره اخیر به 13.5 درصد رسیده است. بانک مرکزی جز در دوران اخیر ، چه زمانی ورود کرد و از بانک ها خواست قواعد را رعایت کنند و کفایت سرمایه را مد نظر قرار بدهند.در بیست سال گذشته ، جز این دو سال اخیر ، کی این اتفاق افتاده است؟ حالا بانک مرکزی سختگیری می کند و می گوید باید ترازنامه هایتان را طبق گزارش هایی که من خواسته ام تنظیم کنید، در غیر این صورت مورد تایید قرار نمی گیرد.حالا مشکل کجاست؟
از آنجا که سال های طولانی نظارتی بر بانک ها نبوده،بانک ها درگیر مشکلات متعدد شدند و به این نقطه رسیدند.دارایی های سمی فروانی دارند.وثیقه هایی را بابت پرداخت تسهیلات بی بازگشت گرفته اند که قابلیت نقد شوندگی ندارند.حالا وثیقه غیر قابل نقد شدن در این ترازنامه وجود دارد و دارایی بانک را سمی کرده است.می بینید که بانک هایی در این سال یک ریال سود تقسیم کردند چون بانک مرکزی سختگیری کرده که برای اصلاح ساختار باید اقدام کنید و در نتیجه مجبورند همه سود را برای ذخایر در نظر بگیرند.حالا بانک مرکزی کاهش بنگاه داری را نیز الزامی کرده و هر سال بانک ها باید یک سوم بنگاه داری شان را کاهش دهند.
بغزیان : من از منظر شرایط خاص ایران صحبت می کنم. اصلا به زندگی عادی برگردیم.در ایران تا فردی بزرگ می شود ، می گویند خوب وقت آن است که ازدواج کنی.از آن طرف تا یک خانواده دچار مشکل می شود، می گویند خوب طلاق بگیرید. ببینید ما راه آخر را اول می رویم.برای ازدواج باید ببینیم این جوان چه شغلی دارد، چه آمادگی روحی دارد ، چه باید بکند و اگر می خواهد طلاق بگیرد حداقل چندین راه را برای پیشگیری از طلاق انجام دهد . حالا جامعه ازدواج سفید و طلاق عاطفی را در برابر این روند قانونی هم علم می کند. پس می بینید که در زندگی شخصی نیز راه آخر را اول می رویم.حالا شده حمایت بانک ها یا هر نهاد دیگری. تا مشکل ایجاد می شود می گوییم ادغام،تا دوباره مشکل ایجاد می شود، می گوییم تفکیک.از خودمان نمی پرسیم که چند راه هست برای غلبه بر این وضعیت.برخی موسسات مالی و اعتباری و بانک ها به این روز رسیده اند که سپرده گذاران مقابلشان تجمع می کنند،حالا در این شرایط بانک مرکزی حرف از ادغام می زند.من می گویم خوب رسیدیم به همین نقطه.باز راحت ترین کار به ذهنمان رسید.ادغام و اگر هم نشد تفکیک شده؛ حکایت همان ازدواج و طلاق . من درباره شیوه نظارت بانک مرکزی خیلی دل پری دارم.
سلیمی: انشالله گلایه هایتان متعلق به عملکرد سال های قبل است.
بغزیان: چطور؟
سلیمی:به نظرم در این دو سال عملکرد بانک مرکزی بسیار عالی بوده است.
بغریان: بله ؛ در این دو سال وضع بهتر بوده اما اقدامات سال های گذشته بانک مرکزی سبب شده است. بانک ها از جایگاه خود خارج شوند. اصلا بانک در این مملکت تبدیل شده به آلترناتیو سرمایه گذاری. من وقتی می خواهم برای سرمایه گذاری جایی را پیدا کنم، بانک را هم مد نظر قرار می دهم. این واقعا عجیب است. در ضمن نظارت بانک مرکزی چگونه است که بانک ها توانستند همین ابلاغیه سود را به یک امر زینتی تبدیل کنند و با انواع و اقسام ترفندها آن را دور بزنند. هنوز سودهای بانکی بسیار بالاست و بانک ها رقابتی پنهان در این حوزه با هم دارند.
سلیمی:ادغام اتفاقا می تواند این مشکل را حل کند.
بغزیان: خوب ادغام پیش نیاز دارد.من منظورم مخالفت با ادغام نیست.منظورم این است که راه آخر را نباید اول برویم. بیاییم ببینیم برای این اصلاح ساختار، جز ادغام چه کار دیگری باید انجام بدهیم.صورت های مالی را چگونه اصلاح کنیم.بانک ها را به چه صورت از بنگاه داری خلاص شوند.چگونه اموال مازادشان را بفروشیم.انبوهی کار دیگر. وقتی همه این اقدامات را انجام دادیم.بعد بیاییم و بگوییم خوب حالا ادغام به صلاح هست یا نه.
سلیمی:البته که ادغام کار امروز و فردا نیست.فراقانونی نگاه نکنیم.اگر همین حالا این تصمیم را بگیریم حداقل دو سال طول می کشد تا اجرایی شود.در ضمن بانک مرکزی نمی تواند بانک ها را مجبور به ادغام کند.این سهامداران هستند که تصمیم اول و آخر را می گیرند.
بغزیان: من از صحبت شما در مورد اعتبار بانک های ایرانی و خارجی خیلی استفاده کردم.این نکته را کاملا درست می گویید اما بحث من این است که بیاییم ریشه یابی کنیم چرا در این شرایط قرار گرفتیم.چرا با این وضعیت روبرو شدیم که بانک نتواند سپرده مردم را پرداخت کند.بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی تا کنون دو بار به مردم هشدار داده اند که مراقب باشند. یک بار در دوره وزارت آقای مظاهری،یادم هست هشدار دادند که مردم!برای ورود به بورس فرش زیر پایتان را نفروشید و حالا هم هشدار می دهند که پولتان را به ازای دو درصد سود بیشتر جایی که امن نیست نگذارید اما این تمام ماجرا نیست.من می گویم چرا شرایطی فراهم شد بانک وارد معدن داری و خانه سازی و ... شد ؟ الان چه کنیم از این وضعیت خلاص شود.
مسابقه معکوس در بانک های بزرگ
سلیمی:درست است اما این مسابقه چرا راه افتاد؟ بانک ها می خواستند جذب سپرده کنند، برای همین با هم وارد رقابت شدند.اگر بانک ها بزرگ بشوند این وضعیت عکس می شود.من مطمئنم در بانک بزرگ مسابقه کاهش نرخ سود راه می افتد چون بانک به کار اصلی اش یعنی بانکداری باز می گردد.من مخالفت اصلاح ساختار بانک نیستم.اگر صورت گیرد، بانک دیگر نمی تواند سود بالا بدهد.از آن طرف کارمزد تسهیلات هم پایین می آید.یادم هست جایی گفتم والا فقط معدن طلا می تواند کارمزد 24 درصدی را پرداخت کند، یکی گفت معدن طلا هم این قدر سود ندارد و تنها اسمش قشنگ است.
اصلا پیش از اینکه وارد پروسه ادغام شویم باید تکلیف دارایی سمی را روشن کنیم . باید شرکتی صد در صد دولتی تاسیس شود و این وثایق را در اختیار بگیرد و پول را به بانک بدهد. بانک از شر این دارایی های سمی خلاص می شود و آن وقت شرکت مذکور تعیین تکلیف این وثایق را در دستور کار قرار می دهد.حالا شاید 10 درصدی از این ذخایر هم نقد نشد، باز هم می بینید که این پول در قیاس با سالم سازی بانک ها هیچ است .
بغزیان: حالا می رسیم به اینکه چه کسی می خواهد این کار را بکند . واقعا این پروسه چگونه طی می شود ؟ همه بانک ها همزمان وارد عمل می شوند یا در نوبت قرار می گیرند ؟ فکر کنیم ادغام صورت گرفت، آیا آدم قوی بانکی داریم که بالای سر این موجود بزرگ بایستد؟ کاری کردیم که کلمه کارشناسی حرمت خود را از دست داده است. تا می گوییم کارشناسی کنید ، می گویند منظورش این است که این کار را نکنید.در اقتصاد سالم مردم از دو چیز می ترسند.یکی عزراییل که فرشته مرگ است و یکی هم مامور مالیات.باید کاری کنیم بانک های ما از سه چیز بترسند و غیر از این دو از بانک مرکزی هم هراس داشته باشند. بهتر است ما این مسیر را برویم ، بعد درباره ادغام صحبت کنیم .
35223
نظر شما