سمیه فتحی: نخستین مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار همانطور انتخابش به عنوان مدیرعامل شرکت بورس تعجب برانگیز بود، رفتنش از شرکت بورس نیز بحث برانگیز شد. گرچه در نگاه اول علی رحمانی بی تجربه به نظر رسید اما حضورش در یکی از کرسی ها بازار سرمایه کشور خوش یمن بود . رحمانی در همان روزهای آغازین نشان داد مدیری قدرتمند است و در ادامه با هموار کردن مسیر عرضه سهام شرکتهای بزرگ دولتی مانند بانکها و مخابرات از خود چهره به یادماندنی در بورس کشور بر جای گذاشت. مدیریتش در این سالها حاشیههایی را به دنبال داشت و با تغییر و تحول هیاتمدیره شرکت هم پررنگتر شد تا عمر مدیریت او دیری نپایید.
او این روزها یا در دانشگاه الزهرا مشغول تدریس است یا به مشاوره و پژوهش در حوزه بازار سرمایه می پردازد. علی رحمانی روز چهارشنبه میهمان کافه خبر بود. حاصل این نشست، گفت و گویی است که می خوانید:
آقای رحمانی وقتی به شما پیشنهاد مدیرعاملی شرکت بورس را دادند، تعجب نکردید؟ شاید در آن مقطع برای بسیاری جالب بود با توجه به اینکه شما تجربه چندانی در بازار سرمایه نداشتید، قرار است مدیریت شرکتی را برعهده بگیرید که نقش تعیین کننده ای در بازار سرمایه کشور داشت. اصلا چه مسائلی باعث شد شما به عنوان مدیرعامل شرکت بورس ایران کار خود را در بازار سرمایه آغاز کنید؟
برای خودم هم عجیب و غریب بود که مدیریت شرکت بورس تازه تاسیس را برعهده ام گذاشته اند. پیش از در یکی از جلسا ت ماهانه حسابداران مالی صحبت از تاسیس و اساسنامه شرکت بورس شد که حاضران آن جلسه اعتقاد داشتند این شرکت شکل نخواهد گرفت. جالب است که همان شب در تماس تلفنی به من اطلاع دادند که یکی از کاندیداهای مدیرعاملی این شرکت هستم. من همان موقع این مساله را به مزاح گرفتم و این پیشنهاد را نپذیرفتم. چراکه تصورنمی کردم مدیریتی شرکتی را برعهده بگیریم که کسی نمی دانست قرار است به چه شکلی اداره شود و اصلا چه جایگاهی در بازار سرمایه پیدا خواهد کرد. چندی بعد به اصرار دوستان در یکی از جلسات هیات مدیره این شرکت حاضر شدم. از میان بحثها و گفت وگوهایی که با اعضای هیات مدیره داشتم به این نتیجه رسیدم با توجه به فضایی مثبتی که در میان اعضا حاکم است و اهداف و برنامه ای که دارند می توانیم همکاری خوبی داشته باشیم. البته من در بازار سرمایه بی تجربه نبودم در بخش خصوصی فعال بودم. با عده ای از دوستان شرکت سرمایه گذاری پاسارگارد نیک را تاسیس کرده بودیم و ریاست هیات مدیریتش را برعهده داشتم. البته پیش از این پیشنهاد شده بود که مشاور آقای صالح آبادی رئیس سازمان بورس شوم. حتی در جلسه با وی صبحت کردم اما همزمان موضوع مدیرعاملی شرکت بورس پیش آمد.
در ارتباط سازمان بورس چطور؟ آیا حمایتهای لازم از سوی سازمان بورس انجام می شد و این شرکت نوپا را پذیرفته بودند؟
تنها خواسته ام این بود که سازمان بورس از این شرکت حمایت کند. حتی جلسه ای با اعضای هیات مدیره سازمان بورس هم داشتم از آنها خواستم تا حمایتهای لازم را انجام دهند. چراکه بدون پشتیبانی آنها موفقیت شرکت بورس امکان پذیر نبود. با قولهایی که سازمان بورس در آن زمان داد، مشتاق شدم تا مدیریت این شرکت را برعهده گیریم. طی آن مدت واقعا سازمان بورس حمایت های لازم در تمامی بخش ها از انتقال مسوولیت ها و وظایف گرفته تا انتقال اموال و اجاره داریی ها را انجام داد. در آن زمان خاطرم نیست کاری را خواسته باشیم انجام دهیم و سازمان بورس مخالفت کند. البته در برخی مواقع اختلاف نظرهایی هم وجود داشت؛ از جمله می توان به داستان ماده 57 بحث بر سر تقسیم امول سازمان قبلی ، اشاره کنم.
از مجموعه اقدامتان در شرکت بورس و اوراق بهادار بگویید؟ با توجه به اینکه شرکت نوپایی بود با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
از فردای روزی که مدیرعاملی را برعهده گرفتم به دنبال کارهای ثبت شرکت رفتیم و هنوز تکلیف مکان و کارکنان شرکت مشخص نبود اما با تمام کمبودها کار را با اجاره دو اتاق کوچک آغاز کردم. مثل دیگران صبر نکردم تا ساختمانی با تجهیزات کامل به ما تحویل دهند. شتاب بسیاری داشتم تا کار سریعا شروع شود. چراکه می دانستم مسیر سختی را باید طی کنم. در ابتدای کار کسی ما را جدی نمی گرفت و اینکه شرکت بورس اصلا قرار است چه نیازهایی را پاسخ دهد. برای فعالان بازار سرمایه هنوز قابل درک نشده بود. با این حال از همان ابتدا بیشترین حجم کارم صرف پذیرش شرکتهای بزرگ در بورس شد. در همان روزهای آغازین سعی کردم کارهای بزرگ را تحویل بگیرم. وقتی تالارهای مناطق را تحویل گرفتم از هیات مدیره خواستم نامه مربوطه را امضا کنند آنها گفتند: "هنوز زود است که بخواهیم کارهای بزرگ انجام دهیم، هزینه متحمل می شویم". اما به آنها گفتم:" باید از جایی کارها آغاز شود نمی توان صبر کرد تا اول از سود مطمئن شویم بعد حرکت کنیم، عق می مانیم". این روند سبب شد تا کمتر از 3 ماه پس از ثبت شرکت بورس ، بازار را تحویل بگیریم. در واقع در مدت کوتاهی از راه اندازی بخش های اصلی در دستمان بود که این نشان از عزم این شرکت برای ورود به بازار سرمایه داشت.
رفتار دولت با این بخش چگونه بود؟ آیا تحت فشار قرار داشتید تا شاخص را تغییر دهید و یا در بازار سیاست خاصی را در جهت منافع دولت در پیش بگیرید؟
اتفاقا دولت از کارهایی که انجام می دادیم حمایت می کرد. هیچ گاه خواسته ای را تحمیل نکرد. یادم می آید یکی از مدیران دولتی به من گفت:" شما اولین مدیری در بورس هستید که بر نقد شوندگی تاکید دارید در حالی که همه نگران شاخص هستند و شاخص را در اولویت قرار می دهند". در برخی مواقع دولت حتی کمک هم می کرد. به طور مثال در موضوع «سلب پروانه های بهره برداری از معادن» با توجه به جوی که ایجاد شده بود دولت و وزارت صنایع و سازمان بورس حمایت کردند تا این مساله رفع شود . از این موارد بسیار بود در خصوصی سازی مخابرات هم دولت همکارهایی لازم را داشت. حتی بر سر نرخ سهام نیز دولت حرف ما را قبول کرد تا با توجه به شرایط بازار با نرخ مربوطه سهامش را عرضه کنیم. به طورکلی خاطره خوبی از حمایتهای دولت در واگذاری شرکتهای بزرگ از دولت داشتم.
ریشه مشکلات در کجا بود؟ وقتی در زمان شما جلسات واگذاری شرکتها ی و سازمان بزرگ و بانکها برگزار شد اما پس از رفتن شما از شرکت بورس سهام عرضه شد؟
همه اعتقاد داشتند که باید واگذاری ها به هر شکلی انجام شود و اراده جمعی پشت آن بود. دولت در این میان نقش حمایتی خود را به خوبی ایفا می کرد اما واگذاری شرکتهای بزرگ دولتی پیچیدگی ها و مسائل خاص خود را داشت. جالب است که اولین جلسه آماده سازی بانکها برای واگذاری در سوم اسفند 85 برگزار کردیم اما سهام اولین بانکها در سالهایی که دیگر من از شرکت بیرون آمده بودم در بورس عرضه شد. یا در مورد شرکتهای بیمه و مخابرات نیز در سال 86 کارهای لازم را انجام داده بودیم.
درخصوص واگذاری سهام مخابرات که بخشی از کار در زمان شما انجام شد در آن مقطع ایراداتی مطرح بود . عده ای معتقد بودند که شفاف سازی لازم انجام نشده است. شما تایید می کنید؟
بله، ایراداتی هم وجود داشت. اما تاکید دارم که مهمترین سندی که منتشر شد سند بهره برداری از مخابرات بود. این سند از شفاف ترین اسناد در آن زمان بود. با توجه به اینکه معتقد بودیم ارزشیابی سهام مخابرات پیچیدگی های خاصی دارد متخصصی از ایتالیا دعوت به همکاری کردیم که تجربه واگذاری 8 شرکت مخابراتی را در کارنامه کاری اش داشت و 15 هزار یورو هزینه همکاری اش شد. تلاش بی وقفه ای در این زمینه انجام شد و حتی در برخی موارد انجام این مطالعات و کارهای کارشناسی خارج از حیطه عملکرد شرکت بورس بود اما با توجه به دغه دغه هایی که در واگذاری شرکتها داشتیم سعی کردیم به بهترین شکل عمل کنیم. در صورت های مالی مخابرات مطالعات بسیاری انجام شد و حتی برای حقوق بازنشستگان در حدود 200 میلیارد تومان هم ذخیره پیش بینی کردیم. افسوس که پس از زمان ما چنین مسائلی مورد توجه قرار نگرفت. خاطرم هست که سهامداران خارجی علاقه بسیاری برای خرید سهام مخابرات نشان دادند و به طور مستمر از ما سوال داشتند که چه زمانی سهام مخابرات واگذار خواهد شد. برای ما ساختار ها مهم بود اگر شرکتی آماده نبود اجازه واگذاری را نمی دادیم. تاکید دارم که شرکت مخابرات در جریان واگذاری دارای ارزشیابی کارشناسی قوی و قابل دفاع بود.
آیا شرکتهایی که برای خرید بلوک 50 درصد به علاوه یک سهم مخابرات در سال گذشته که معامله بورس شرکت کردند در زمان شما نیز جزء خریداران بودند. مخابرات خریدار خارجی هم داشت؟
نخیر تا جایی که بنده اطلاع دارم این سه شرکت که در نهایت کنسرسیوم اعتماد مبین برنده اعلام شد در آن مقطع جزو خریدران سهام مخابرات نبودند. در آن زمان مخابرات اندونزی، بانک اسلامی دوبی و یک شرکت فرانسوی از علاقه مندان خرید سهام مخابرات بودند. پس از آنکه از شرکت بورس بیرون آمدم دیگر اطلاعی ندارم که چه اتفاقی افتاد تنها می توانم بگویم قواعد واگذاری مخابرات تغییر کرد. با این حال امیدوارم خصوصی سازی در این بخش توسعه بیشتری پیدا کند و در نهایت منجر به ارزانی تعرفه ها و ارتقای ارائه خدمات ارزش افزوده بیشتری شود.
ظاهرا در دور دوم اعضای هیات مدیره جدید شرکت و برخی از شرکتهای سرمایه گذاری با بعضی از اقدامات شما مخالف بودند در حالی که عملکرد شما در شرکت بورس در آن مقطع ظاهرا موفق به نظر می رسید اما گویا این اختلافات سبب شده بودید نتوانید ادامه کار بدهید. چه اتفاقاتی باعث شد از شرکت بورس کناره گیری کنید؟
روزهای سختی را گذارندم تا شرکت بورس پا بگیرد و در بازار سرمایه جایگاه خاصی پیدا کند. توانسته بودیم عملکرد شرکت را ارتقا دهم. در حالی که در بسیاری از زمینه ها موفق عمل کردم اما یکسری مسائل باعث شد که در میانه راه کار را ناتمام بگذارم. شما خوب می دانید که بازار بوس و سرمایه پیچیدگی های خاصی دارد و تضاد منافع ها در آن بسیار شدید است. تعدادی بسیاری از شرکتهای سرمایه گذاری در دور دوم دیگر تمایل نداشتن من مدیرعامل این شرکت باشم. برخی از آنها منافع خود را در خطر می دیدند چراکه اجازه نمی دادم آنها منافع شخصی خود را به مصالح عمومی ترجیح دهند. از طرفی اولویت را به سهامدارن خرد و مردم داده بودم تا حقی از آنها ضایع نشود، چراکه فردی بی طرف بودم و به دنبال منافع شخصی برای خودم نبودم و برای من فرقی نداشت کدام شرکت چه منفعتی را می برد. همه مساوی بودند. اما این مساله برای برخی از دوستان گران تمام شده بود. مجموعه این عوامل سبب شد که نگذارند به عنوان مدیرعامل مجددا انتخاب شوم. دیگر در ماههای آخر به خوبی حس می کردم بزودی از هیات مدیره شرکت بورس کنار گذاشته خواهم شد و این اتفاق هم افتاد.
آقای رحمانی شما به عنوان فردی کارشناس در بازار سرمایه معتقدید چه عواملی باعث شد یکباره از اواخر سال گذشته شاخص ها در بورس رشد کنند و دوباره بازار رونق گیرد در حالیکه اقتصاد کشور همچنان در رکود به سر می برد و ترزیق نقدینگی از سوی دولت کنترل شده و به دلیل کمبود منابع عمدتا سرمایه گذاری خاصی انجام نمی گیرد. و در کنار این موضوع هدفمند کردن یارانه ها را هم در پیش داریم که در کل وضعیت پیچیده ای پیش روی اقتصاد کشور است اما با این اوضاع بورس رونق گرفت؟
باید مجموعه بازارهای اقتصادی کشور را با هم نگاه کنید. به طور مثال در سال 87 بانک مرکزی به یکباره تصمیم گرفت مجوز بدهد و در پی آنها بانکها فروش گواهی سپرده عام 19 درصدی را آغاز کردند این امر جریان نقدینگی در بازار بورس را خشکانید و در نتیجه بازار سپرده ها رونق گرفت. اما در سال 88 نرخ سپردهها کاهش پیدا کرد و در کنار آن رکود اقتصادی ، سود آورد نبودن سرمایه گذاری در بازارهای دیگر از جمله از رونق افتادن بازار مسکن تمامی این عومل سبب شد مجددا نفدینگی به سمت بورس حرکت کند و با بهبود قیمتها مواجه شویم. البته باید توجه داشته باشیم، کاهش قیمت ها در اواخر سال 87 برمبنای ارزش ذاتی شرکتها نبود اما در اواخر سال 88 هجوم نقدینگی دوباره به بورس زمینه بهبود قیمت ها را فراهم کرد. این روند طی امسال نیز ادامه دارد چراکه نرخ سپردهها بازهم کاهش یافته است و بازارهای دیگر نیز همچنان در رکود به سر می برند درنتیجه رونق بورس تداوم می یابد.
با توجه به اینکه بورس کشور کالا پایه است تا سرمایه پایه ، برخلاف سایر کشورهای جهان که بورس سرمایه پایه است و شرایطی که اقتصاد کشور گریبانگیر آن شده است. آیا این نگرانی را ایجاد می کند که رشد شاخص های بورس در مقطع کنونی کاذب است؟
نه اینطور نیست. سود کل بورس در مجموع رشدی قابل توجهی نداشته است. در سال گذشته در مجموع آخرین برآورد سود کل بورس نزدیک به 13 هزار میلیارد تومان است و امسال نیز پیش بینی شرکتها در حدود 11 هزارمیلیارد است. بر این اساس تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. اما نباید انکار کرد که شرکتهای قدرتمند و با ارزشی به بورس وارد شده اند، تمامی این عوامل سبب شده که بورس کشور پیشتوانه خوبی داشته باشد.
اگر شرکتهای بزرگی که با توجه به بند "ج" سیاستهای اصل 44 قانون اساسی به بورس وارد شده اند از آن مجزا کنیم، شاهدیم وضعیت شرکتهای قدیمی چندان مناسب نیست. عموما به قیمتهای اسمی نزدیک شده اند و اغلب با افت معامله مواجهند.
نباید شرکتهای بزرگ را در قالب اصل 44 واگذار شده اند جدا از بورس کشورنگاه کنیم. به طور طبیعی طی سالها ترکیب شرکتها در بورس تغییر کرده و شرکتهای جدیدتر اضافه و برخی شرکتها حذف می شوند. با توجه به تغییر و تحولات اقتصادی ، بورس هم دچار تغییرات خواهد شد. به طور مثال روزی خودرو بازار پر رونقی و در بورس پیشرو بود. اکنون بازار داخلی خودرو اشباع شده است و سیاستهای در جهت کنترل قیمت هاست. البته حمایت از تولید داخلی شده است ولی آن رشد گذشته را ندارد. پس سمت و سوی بورس نیز به سمت کالایی می رود که با اقبال و رونق مواجه است. در مجموع صنایع با افت وخیز مواجه هستند و هر دوره مسیرها تفاوت می یابد.
آقای رحمانی اینکه گفته می شود شاخص کل بورس کشور در حال حاضر به طور مثال معادل شاخص بورس در سال 83 است آیا معنی آن این است؛ تاکنون هر میزان سرمایه به بورس تزریق شده با توجه به این اینکه متوسط میانگین وزنی قیمتها تفاوتی نکرده ، در این سالها از بین رفته است ؟
وقتی شرکت جدیدی را می خواهند وارد بورس کنند، شاخص ها طوری تعیین می شوند تا سرمایه شرکت جدید تاثیر یکباره بر روی آنها نگذارد. تنها مساله ای در رابطه شاخص وجود دارد به تغییر مدل محاسبه شاخص بورس برمی گردد. مسوولان تصمیم گرفتند در آذرسال 87 مدل محاسبه شاخص بورس را عوض کنند. بر این اساس قیمت بابت تقسیم سود تعدیل می شود در نتیجه اثرات تقسیم سود رو ی قیمت حذف می شود. البته آقایان قول داده اند که محاسبه شاخص قبلی که اصطلاحا شاخص "سوددرفته" می گفتند را گزارش کنند تا مشکلی در محاسبه رخ ندهد.
آیا کارکنان شرکت بورس اجازه خرید و فروش سهام را دارند؟
در دوره مدیریت من خرید و فروش سهام توسط کارکنان ممنوع بود. حتی نظارتهای شدیدی در این زمینه داشتم که کسی تخلفی در این زمینه انجام ندهد.
آقای رحمانی به عنوان کارشناس ارزیابی شخصی شما از اجرای هدفمند کردن یارانه و تاثیر آن در بورس چیست. در کدام صنایع بیشتر تاثیر گذار دارد و برآیند کلی آن در بورس چگونه است؟
اینکه بورس توسعه یابد بسیار عالی است. اما توجه داشته باشیم اقتصاد کشور تازه می خواهد از اقتصاد بانک محور به سمت افزایش سهم بازار سرمایه حرکت کند. البته هنوز با اقتصاد بازار محور فاصله بسیاری داریم . معتقدم که بورس پارا فراتر می گذارد و در واقع در قالب مردم سالاری اقتصادی می گنجد. اگر کشوری بخواهد رشد کند باید بازار سرمایه را هدف قرار دهد. هدفمند کردن یارانه ها نیز از این قاعده مستثنی نیست.
با این همه سخنانی که در طول این گفت وگو در خصوص وضعیت بورس و بازار سرمایه کشور به ویژه در سالهای اخیر اشاره داشتید، آینده بورس ایران چگونه می بینید؟
من روندها را مثبت نگاه می کنم. با وجود تمام چالش ها و فشارهای اقتصادی و سیاسی که وجود دارد معتقدم که آینده خوبی پیش روی بازار سرمایه ایران قرار دارد. مخالفم که روند بورس اکنون را با سالهای گذشته مانند سال 82 مقایسه کنیم. در آن سالهای فشارهایی وجود داشت و وضعیت اینگونه نبود. شرکتهای کوچک وارد بورس شده بودند اما اکنون شرکتهای بزرگ پا به میدان گذاشته اند. باید مردم بیشتر با بازار سرمایه تعامل داشته باشند همانطور که سودده ترین شرکتهای بزرگ دولت در بورس عرضه شد ، شاهد باشیم مردم هم اقبال خوبی از بورس داشته باشند تا رشد این بازار نمود پیدا کند. معتقدم که باید با بخش خصوصی و دولتی یکسان رفتار کنند و نباید به گونه ای باشد که میان این دو بخش تمایز وجود داشته باشد. به طورمثال بورس در منطقه تپه ها عباس آباد 5 هزار متر زمین در اختیار داشت اما اجازه ساخت و ساز در آن صادر نشد . اما می توان مشاهده کرد که وزارت راه و ترابری در همان بخش از تهران، برج راه آهن را ساخته است. در حالی که و نباید به این صورت باشد که وزیری به دلیل نفوذ خود بتواند از حمایت های دولت بهره ببرد. این نمونه ساده ای است از دهها موردی که در این زمینه برخورد شده است. تا حدودی رفتارها گزینشی بوده است و باید از این فاصله بگیریم اگر قرار است اپراتور سوم تلفن همراه واگذارشود باید به عنوان فرصت به آن نگاه کرد نه اینکه به دنبال امتیاز باشیم. با این همه نظرم به آینده بازار سرمایه کشور مثبت است و باید بتدریج موانع را از سر راه برداریم تا فضا برای رشد در این مسیر بازتر شود.
نظر شما