در ادامه اظهارات سیدعلیرضا بهشتی را در این رابطه میخوانید؛
مسعود رجوی و عدهای دیگر به دیدن آقای بهشتی میآیند. البته پیشتر هم با ایشان گفتوگوهایی داشتند. در آن جلسه صحبتشان این بود که ما احساس میکنیم بعد از مرحوم آیتالله طالقانی، میتوانیم با شما همکاری داشته باشیم.
آقای بهشتی خطاب به آنان میگوید که من از ابتدا با شما بر سر دو مسئله موضع داشتهام، اگر شما این دو مشکل را حل کنید، بعد از آن من مانعی در همکاری با شما نمیبینم: یکی اینکه باید در خصوص مبانی فکریتان با یکدیگر بحث کنیم.
چراکه مرحوم بهشتی معتقد بود که آنها اساسا مارکسیسم را درست نفهمیدهاند و مفاهیمی چون جامعه توحیدی که از جانب آنان مطرح میشد، مشکل مبنایی داشت؛ لذا به تعبیر مرحوم بهشتی، بخشی از مشکلات، مربوط به اختلافات فکری است. مشکل دوم؛ این است که شما صداقت ندارید و در رفتار و گفتارتان خیلی دروغ میگویید.
اگر قبول دارید که در مواضعتان صداقت نداشتهاید، این را به مردم اعلام کنید و این قدم اول در اثبات صداقتتان است. طبعا آنها نپذیرفتند و ماجرای شعار «بهشتی بهشتی، طالقانی رو تو کُشتی» پس از این جلسه قوت گرفت و بر دیوارهای شهر نقش بست.
29212
نظر شما