به گزارش خبرآنلاین، دکتر رضا نصری حقوقدان بین الملل در صفحه فیس بوک خود نوشت: این برکناری از آنجا اهمیت مضاعف پیدا میکند که دولت ترامپ - پیرو مُدلی که در برخی دولتهای آمریکا، به ویژه در زمان جنگ سرد (و دولت اول بوش ) مرسوم بود - قصد دارد مرکز ثقل سیاست خارجه را بجای وزارت امور خارجه به «شورای امنیت ملی» منتقل کند؛ و آن شورا را - به جای یک نهاد مشورتی - به یک نهاد «سیاستگذار» تبدیل کند.
وزارت امور خارجه در آمریکا - و در بسیاری از کشورها - به دلیل ماهیت، ساختار و میزان تحصیلات و جهاندیدگی افرادی که در آن مشغول هستند - معمولاً نهاد نسبتاً معتدلی است و با برخی تندرویها و ماجراجوییها همدلی ندارد. اما شورای امنیت ملی چنین نیست. این شورا بعضأ متشکل از افراد نظامیمسلک و ایدئولوگی است که مستعد پیاده کردن طرحهای خطرناکی هستند و هرگاه این شورا قابلیت «سیاستگذاری» یافته (مانند دورهٔ کسینجر و برژنسکی و کاندالیسا رایس)، سیاست خارجه رنگ و بوی ماجراجویی گرفته است. ضمن اینکه نزدیکی فیزیکی میان دفتر کار مشاور امنیت ملی و رئیسجمهور - که هر دو در کاخ سفید مستقر هستند - میزان تأثیرگذاری مشاور را نسبت به وزیر افزایش میدهد. اینکه آقای ترامپ اهل «خواندن» نیست و به توصیههای شفاهی به مراتب بیشتر از گزارشات کتبی اهمیت میدهد نیز - از این لحاظ - میزان تأثیرگذاری مشاور امنیت ملی بر رئيسجمهور را دوچندان میکند.
از این رو، کنارهگیری یک چهره ضد ایرانی از این مقام، نکته مثبتی است.
اما در یک لایه عمقیقتر، کنارهگیری مایکل فلین - به بهانه نزدیکی با روسیه - نشان میدهد که تا چه میزان عواطف و تحلیلهای «ضد روسی» در ساختار سیاسی آمریکا غالب است و تا چه حد گشایش سیاسی میان مسکو و واشنگتن با موانع ساختاری روبرو خواهد شد. این نکته الزاماً به نفع ایران نیست، چرا که اگر فضا مساعد بود - و مایکل فلین با مسکو همدلی داشت - روسیه میتوانست در تعدیل رویکرد دولت ترامپ به ایران نقش مهمی ایفا کند.
در نتیجه، اینکه کنارهگیری مایکل فلین در یک تحلیل کُلیتر به نفع ایران تمام خواهد شد یا خیر، بسته به این دارد که جانشین او چه کسی باشد. اگر جانشین او یک چهره ضد ایرانی دیگر باشد که با مسکو هم ارتباطی و همسویی ندارد، چه بسا ضرر کرده باشیم!
52310
نظر شما