جان کمپ، تحلیلگر برجسته بازار نفت در رویترز نوشت: در حالی که درآمدهای نفتی سقوط کرده اند، اقتصاد کشورهای تولیدکننده یا دچار کاهش رشد اقتصادی یا دچار رکود شده است و یکی از پیشران های فعال تقاضای نفت نیز از بین رفته است.
کاهش تقاضای نفت در برخی کشورهای تولیدکننده که خود از مصرف کننده های عمده نیز به شمار می روند سبب بدتر شدن وضع مازاد عرضه و طولانی تر شدن بازگشت توازن به بازار نفت شده است.
بازگشت توازن به بازار منوط به کاهش تولید برخی تولیدکنندگان از یک سو و بهبود وضع تقاضا در چین و هند شده است و همزمان باید وضع تقاضا در اقتصادهای پیشرفته که رشد اقتصادی منفی یا بسیار پایین داشته اند، بهبود پیدا کند.
در نتیجه مرحله نخست فرایند بازگشت توازن به بازار نفت بسیار دشوار و کند شده است، چراکه باید با بادهای مخالف ناشی از سقوط قیمت نفت نیز مقابله کند. با این حال وقتی که قیمت نفت شروع به رشد دوباره در سطوح قابل توجه کند، ممکن است وضع عرضه و تقاضا زودتر از تصور خیلی از تحلیلگران پیچیده و سخت شود، چراکه مصرف نفت در بازارهای روبه رشد با رشد میزان درآمدها دوباره سرعت می گیرد.
مشتریان جدید
کشورهای صادرکننده نفت خود عامل بیش از یک سوم رشد مصرف نفت خارج از آمریکا بین سال های ٢٠٠٤ تا ٢٠١٤ بوده اند و رشد درآمدهای نفتی سبب رشد تقاضای انرژی در این اقتصادهای روبه رشد بوده است. بین این سال ها مصرف نفت در خارج از ایالات متحده آمریکا معادل ١١,٤ میلیون بشکه در روز افزایش یافته است.
براساس گزارش آماری بریتیش پترولیوم در سال ٢٠١٦، پانزده کشور صادرکننده نفت، عامل مازاد تقاضا ٤,٢ میلیون بشکه در روز در بازار بوده اند. (مکزیک، کانادا، کلمبیا، اکوادور، ونزوئلا، نروژ، آذربایجان، قزاقستان، روسیه، الجزایر، ایران، کویت، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی).
رشد مصرف نفت به خصوص در عربستان سعودی سرعت بالایی داشته (مثبت ١,٧ میلیون بشکه در روز)، روسیه با رشد مصرف ٦٠٠ هزار بشکه در روز، ایران با رشد مصرف ٥٠٠ هزار بشکه در روز و امارات با ٣٠٠ هزار بشکه در روز در جایگاه بعدی رشد مصرف در میان تولیدکنندگان بزرگ انرژی قرار دارند. اما به استثنای مکزیک، تمام ١٥ کشور صادرکننده نفت که در این تحلیل مورد ارزیابی قرار گرفته اند از افزایش مصرف داخلی نفت در یک دهه منتهی به سال ٢٠١٤ خبر داده اند.
تمام رشد مصرف جهانی نفت در سایر کشورها مربوط به چین (مثبت ٤,٤ میلیون بشکه در روز)، هند (١.٣ میلیون بشکه) و برزیل (١.٢ میلیون بشکه در روز) بوده است.
برزیل درحالی که در تمام بازه یک دهه از ٢٠٠٤ تا ٢٠١٤ یک واردکننده نفت محسوب می شده، در این مدت جهش نفتی و کشاورزی قابل توجهی را تجربه و این کشور مانند اقتصاد یک کشور صادرکننده نفت عمل کرده است.
در این کشور و در بازه زمانی ٢٠٠٤ تا ٢٠١٤، مصرف نفت معادل ١,٢ میلیون بشکه در روز رشد کرده است، درحالی که تولید نفت تنها ٨٠٠ هزار بشکه در روز افزایش داشته است. در نتیجه برزیل نیز به شدت از کاهش قیمت نفت در درآمدهای نفتی آسیب دیده است.
اگر برزیل به عنوان یک اقتصاد صادرکننده نفت مورد تحلیل قرار بگیرد، آن گاه گروه کشورهای تولیدکننده نفت تقریبا نیمی از رشد تقاضای جهانی نفت بین ٢٠٠٤ تا ٢٠١٤ را بر عهده داشته است.
بازخورد مثبت
تحلیلگران مایلند که دنیا را به دو بخش کشورهای «واردکننده خالص» و «صادرکننده خالص» تقسیم کنند، اما ١٥ کشور بزرگ و اصلی صادرکننده نفت روزانه ١٧ میلیون و ٣٠٠ هزار بشکه از مصرف جهانی نفت در سال ٢٠١٤ را به خود اختصاص دادند، رقمی که در دهه گذشته ١٣,١ میلیون بشکه بوده است.
رشد قیمت نفت بین سالهای ٢٠٠٤ تا ٢٠١٤ هجوم قابل توجهی از درآمدهای نفتی برای صادرکنندگان به همراه داشت، موضوعی که اقتصادشان را تحریک کرد و سبب جهش تقاضای داخلی برای همه چیز شد، از وسایل نقلیه گرفته تا مصرف برق و ساخت و ساز. اما در اتفاقی جالب، قیمتهای بالای نفت سبب فشرده تر شدن وضع بازار نفت و افزایش تقاضای انرژی در اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت شد.
رابطه قیمت - درآمد - تقاضا یکی از مکانیزمهای بازخورد مثبت است که در بازار نفت اجرا می شود و سبب تشدید نوسانات قیمت نفت و تقویت چرخه قیمت نفت شده است. اما وقتی قیمت نفت در بازار سر خورد، این مکانیزم برعکس شد. کاهش درآمدهای نفتی کشورهای صادرکننده را تحت فشار گذاشت تا رشد اقتصادی شان پایین بیاید و دولتهایشان را وادار به کاهش هزینه در بخشهای دولت، بازرگانی و خانگی کرد.
از اواسط سال ٢٠١٤ تقاضای داخلی نفت در کشورهای عمده صادرکننده نفت به مرحله تثبیت رسیده و حتی در مواردی رو به کاهش گذاشته است. مجموع مصرف نفت در ١٥ صادرکننده عمده نفت، در سال ٢٠١٥ با کاهشی ٩٠ هزار بشکه ای در روز مواجه شده و انتظار می رود در سال ٢٠١٦ بازهم کاهش پیدا کند. این وضع اقتصادی در کشورهای صادرکننده نفت یکی از دلایل اصلی است که وضع رشد اقتصادی و تجارت جهانی در دو سال گذشته در چنین شرایطی قرار داشته است.
قیمتهای پایین نفت شوکی منفی را برای اقتصاد جهانی به وجود آورده است، چرا که شدت ضربه به سرمایه گذاری و مصرف انرژی در کشورهای صادرکننده نفت بالا و فوری بوده است، درحالی که منافع کشورهای مصرف کننده کمتر بوده و زمان بیشتری می طلبد که به تحقق برسد.
تنظیم طولانی
تاکنون ایالات متحده امریکا از این تحلیل بیرون گذاشته شده است چرا که هم تولیدکننده نفت بزرگی است و هم مصرف کننده ای بزرگتر. این کشورتا همین ماه های اخیر، یک صادرکننده کوچک محسوب می شد و اقتصادی بزرگ و متنوع دارد، شرایطی که در دیگر کشورهای صادرکننده نفت دیده نمی شود.
مصرف نفت آمریکا در سالهای ٢٠٠٤ تا ٢٠١٤ چیزی در حدودی ١,٦ میلیون بشکه در روز کاهش داشته است که عمدتا ناشی از افزایش بهره وری بوده است؛ این درحالی است که تولید نفت در این مدت حدود ٤.٥ میلیون بشکه در روز افزایش داشته که بخش عمده این افزایش مدیون نفت شیل است.
از بسیاری از جنبه ها، آمریکا به خاطر کاهش تقاضای نفت در خودش، عامل پایان دوران اوج تقاضا برای نفت بود و این درحالی است که همزمان عرضه نفت را تقویت کرده است که به میزان قابل توجهی توازن بازار جهانی نفت را با تغییر همراه کرده است.
این کشور نقش قابل توجهی در ایجاد توازن مجدد در بازار نفت ایفا می کند. این درحالی است که تولید نفت شیل به میزان قابل توجهی کاهش یافته و مصرف نفت برای نخستین بار از سال ٢٠٠٥ به بعد افزایش داشته است.
سایر اقتصادهای پیشرفته در اروپا و آسیا سهمی کمتر از مصرف جهانی نفت دارند و به اندازه کافی توان لازم را برای ایفای نقش مهم تر برای ایجاد توازن دوباره چه در بخش عرضه و چه در بخش تقاضا ندارند. بنابراین در چنین شرایطی بازگشت توازن به بازار بیش از سایرین اول متکی به چین، هند و آمریکاست و پس از آن کشورهای صادرکننده نفت فرایند بازگشت ثبات به بازار را در ادامه تسریع خواهند کرد.
22535
نظر شما